شعر ، ادبیات و زندگی

#لندن
Канал
Искусство и дизайн
Книги
Музыка
Юмор и развлечения
Персидский
Логотип телеграм канала شعر ، ادبیات و زندگی
@alahiaryparviz38Продвигать
267
подписчиков
7,65 тыс.
фото
4,62 тыс.
видео
17,2 тыс.
ссылок
کانال شعر ، ادبیات و زندگی
💥💥💥
 صدها تن از هواداران #جولیان_آسانژ در لندن تظاهرات کردند

شماری  از حامیان جولیان آسانژ، بنیانگذار ویکی لیکس، روز چهارشنبه در مقابل دادگاه عالی بریتانیا در #لندن تجمع کردند. دادگاه قرار است برای استرداد جولیان آسانژ به ایالات متحده تصمیم بگیرد. حامیان مشهورترین افشاگر قرن خواستار آزادی آسانژ و عدم استرداد او به ایالات متحده شدند.
وکیل دولت آمریکا بار دیگر خواستار استرداد جولیان آسانژ به ایالات متحده شد. در صورت استرداد آسانژ او به حبس ابد محکوم خواهد شد .ژانویه گذشته یک قاضی بریتانیایی درخواست استرداد جولیان آسانژ به ایالات متحده را رد کرده بود
ژولیان آسانژ ، قهرمان میلیون‌ها نفر در سراسر جهان است.  قهرمانی که با افشاگری هایش هزاران جنایت دولتمردان آمریکایی را با سند انتشار داد ، تا افکارعمومی جهانی از پشت پرده جنگهایی مثل عراق و افغانستان و ...که در آن میلیون‌ها نفر از جمله کودکان در آن  کشته ،  مجروح و نقص عضو و  آواره شدند ، با خبر شوند . او  قهرمان  مبارزه با سانسور است و نامش در تاریخ به عنوان یکی از بزرگترین عاشقان گفتن جقیقت به مردم با گذشتن از زندگی و جانش برای همیشه ماندگار خواهد شد .
#افشاگر_قرن
#جولیان_آسانژ

https://t.center/alahiaryparviz38
رها:
#ارسالی
دلنوشته ای از جمع آوری کمکهای مردمی در #لندن
👇👇👇👇👇👇
دوستم امروز با پولهایی که از مردم جمع آوری کرده بود ، برای خرید پتو به یک مغازه سیک هندو مراجعه میکنه . وقتی سفارش ۲۰ پتو رو میده ، مرد سیک هندو ، با تعجب می پرسه که این همه پتو میخوای چیکارش کنی . دوستم جواب داده بود اینها رو برای هدیه به زلزله زدگان کرمانشاه در ایران می فرستیم. مرد سیک پتو ها رو نصف قیمت داده بود هیچ ، خودش هم ده پتو مجانی هدیه کرده بود ....
بعد به مغازه لباس فروشی رفتیم و لباسهای گرمی رو انتخاب و خرید کردیم . از فروشنده خواستم که تعداد مورد نیاز را با همان بسته بندی عمده فروشی بدهد و آنرا باز نکند . تعجب کرد و پرسید خانم مگه چند تا بچه داری ، این بیش از ۵۰ دست لباس در سایز های متفاوته. من هم جواب دادم برای کودکان زلزله زده است . مرد فروشنده ، از۲۵ پوند قیمت رو به ۱۴ پوند تخفیف داد و مقداری هم هدیه از طرف خودش به ما داد که بفرستیم ....
حرفها و ماجراهای امروز زیاد بود . امروز در لندن ، پایتخت کاپیتالیستی جهان ، مردی قبرسی را دیدم که عصا به دست ، چشم در اشکهایش جمع شده بود و علی رغم بیماری قند خونش،بیشتر از دو ساعت راه آمده بود که به ما کمک کند . مرد کوردی که امروز از کارش گذشته بود از نه صبح به کمک ما آمدبود هر چقدر که لباس و پتو و خوراکی آورده بود به کنار ، آخر شب که آخرین بسته را پکیج میکردیم کاپشن تنش را در آورد و گفت خواهر اجازه بده اینم بفرستم هر چند پوشیده شده س و همینو دارم .گفتم هوا خیلی سرد شده ، امروز به اندازه کافی انسانیت به خرج دادی چطور میخواهی در این سرمای شب به منزل برگردی .با چشمان پر از اشک سرش را پایین انداخت گفت برادران کوردم سه شب است با قلب داغدار ،روی زمین سرد میخوابند بگذار من هم یک شب با سرما به خانه بروم . زنی از کویت که نوبت شیمی درمانی داشت ، نوبتش را تا فردا به تاخیر انداخته بود ، تا به یاری مابشتابد .بزرگواران ایل قشقایی امروز انسانیت را با سخاوتشان معنای دیگری کردند. و معلمان مدارس ایرانی لندن امروز درس همدلی از همزبانی خوشتر است را برایم دوباره کردند. انستژیا زن روسی که با قلبی پر از دعا لباسهای نوزاد را برایم آورد و گفت این را به نوزادان این آوار هدیه میکنم . تولدشان را از اخبار شنیدم . کریستینا دوست ایتالیای مهربانم که کمکهای خود و دوستانش در مهد کودک را برای کودکان سرپا و ثلاث ازگله اورده بود .گفتم اسم شهر ها را چطور پیدا کردی .خندید و گفت گوگل همه چیز را به من نشان داد .زنی از کوبانی و دختری از هولیر ، ژاله از سنندج هم گل کاشتند .بانوی افغانی باایمان و مهربانی که با عشق هدایایش را در لای دعا پیچید و تقدیممان کرد . و مرد سیک هندی که ندیدمش اما گرمای انسانیت و محبتش را حس کردم . حسین ، مردی بزرگ و بی ادعا از تبار کوردها ، که در ۴۸ ساعت گذشته تنها دو ساعت خوابیده بود و یک وعده غذا خورده بود اما همچنان نستوه چون زاگرس و بی ادعا و دریا دل چون سیروان ، چگونه پاسخگو و پذیرای مردم بود ، و علی رغم خستگی مفرط چگونه بی هیچ ادعا و نام و نشانی عشق را تقدیم کرمانشاه زخمی ام کرد. و زیر لب زمزمه کردم . خدایا شکرت قلب مجروحم را با بزرگی این مردم التیام دادی .خدایا سپاس که خوبهایت را سر راهم گذاشتی . خدایا در این دل شکستگی یاد آورم شدی که انسانیت ، فارغ از رنگ و زبان و نژاد و آیین هنوز زنده است . خدایا سپاس
سپاس مرد هندو ، تشکر مایکل انگلیسی ، ممنون دوستان انسانم ، خسته نباشی حسین آقا،خدا قوت قلبهای سخاوتمندتان ، گرچه فرسنگها از کرمانشاه دور بودید ، اما مرهمی از انسانیت بر زخمهایش گذاشتید .اجرتان با خدا من تنها میتوانم بنویسم سپاس


#کرمانشاه_تنهانیست http://t.center/Aavghz
@alahiaryparviz38