شهید احمد مَشلَب

#قتل
Канал
Логотип телеграм канала شهید احمد مَشلَب
@ahmadmashlab1995Продвигать
1,31 тыс.
подписчиков
16,8 тыс.
фото
3,21 тыс.
видео
942
ссылки
🌐کانال رسمے شهیداحمدمَشلَب🌐 زیر نظر خانواده شهید هم زیبا بۅد😎 هم پولداࢪ💸 نفࢪ7 دانشگاه👨🏻‍🎓 اما☝🏻 بہ تمۅم مادیات پشت پازد❌ ۅ فقط بہ یک نفࢪبلہ گفت✅ بہ #سیدھ_زینب❤ حالا کہ دعۅتت کࢪده بمون🙃 ‌ارتباط @mahsa_zm_1995 شـرایط: @AhmADMASHLAB1375 #ڪپے‌بیو🚫
شهید احمد مَشلَب
✍️ #تنها_میان_داعش #قسمت_بیست_و_یکم در را که پشت سرش بست صدای #اذان مغرب بلند شد و شاید برای همین انقدر سریع رفت تا افطار در خانه نباشد. دیگر شیره توتی هم در خانه نبود، #افطار امشب فقط چند تکه نان بود و عباس رفت تا سهم ما بیشتر شود. رفت اما خیالش راحت…
✍️ #تنها_میان_داعش

#قسمت_بیست_و_دوم

در حیاط بیمارستان چند تخت گذاشته و #رزمندگان غرق خون را همانجا مداوا می‌کردند.

پارگی پهلوی رزمنده‌ای را بدون بیهوشی بخیه می‌زدند، می‌گفتند داروی بیهوشی تمام شده و او از شدت #درد و خونریزی خودش از هوش رفت.

دختربچه‌ای در حمله #خمپاره‌ای، پایش قطع شده بود و در حیاط درمانگاه روی دست پدرش و مقابل چشم پرستاری که نمی‌دانست با این #جراحت چه کند، جان داد.

صدای ممتد موتور برق، لامپی که تنها روشنایی حیاط بود، گرمای هوا و درماندگی مردم، عین #روضه بود و دل من همچنان از نغمه ناله‌های حیدر پَرپَر می‌زد که بلاخره عمو پرستار مردی را با خودش آورد.

نخ و سوزن بخیه دستش بود، اشاره کرد بلند شوم و تا دست سمت پیشانی‌ام برد، زن‌عمو اعتراض کرد :«سِر نمی‌کنی؟» و همین یک جمله کافی بود تا آتشفشان خشمش فوران کند :«نمی‌بینی وضعیت رو؟ #ترکش رو بدون بیهوشی درمیارن! نه داروی سرّی داریم نه بیهوشی!»

و در برابر چشمان مردمی که از غوغایش به سمتش چرخیده بودند، فریاد زد :«#آمریکا واسه سنجار و اربیل با هواپیما کمک می‌فرسته! چرا واسه ما نمی‌فرسته؟ اگه اونا آدمن، مام آدمیم!»

یکی از فرماندهان شهر پای دیوار روی زمین نشسته و منتظر مداوای رفیقش بود که با ناراحتی صدا بلند کرد :«دولت از آمریکا تقاضای کمک کرده، اما اوباما جواب داده تا #قاسم_سلیمانی تو آمرلی باشه، کمک نمی‌کنه! باید #ایرانی‌ها برن تا آمریکا کمک کنه!» و با پوزخندی عصبی نتیجه گرفت :«می‌خوان #حاج_قاسم بره تا آمرلی رو درسته قورت بدن!»

پرستار نخ و سوزنی که دستش بود، بالا گرفت تا شاهد ادعایش باشد و با عصبانیت اعتراض کرد :«همینی که الان تو درمانگاه پیدا میشه کار حاج قاسمِ! اما آمریکا نشسته #قتل_عام مردم رو تماشا می‌کنه!»

از لرزش صدایش پیدا بود دیدن درد مردم جان به لبش کرده و کاری از دستش برنمی‌آمد که دوباره به سمت من چرخید و با #خشمی که از چشمانش می‌بارید، بخیه را شروع کرد.

حالا سوزش سوزن در پیشانی‌ام بهانه خوبی بود که به یاد ناله‌های #مظلومانه حیدر ضجه بزنم و بی‌واهمه گریه کنم.

به چه کسی می‌شد از این درد شکایت کنم؟ به عمو و زن‌عمو می‌توانستم بگویم فرزندشان #غریبانه در حال جان دادن است یا به خواهرانش؟

حلیه که دلشوره عباس و غصه یوسف برایش بس بود و می‌دانستم نه از عباس که از هیچ‌کس کاری برای نجات حیدر برنمی‌آید.

بخیه زخمم تمام شد و من دردی جز #غربت حیدر نداشتم که در دلم خون می‌خوردم و از چشمانم خون می‌باریدم.

می‌دانستم بوی خون این دل پاره رسوایم می‌کند که از همه فرار می‌کردم و تنها در بستر زار می‌زدم.

از همین راه دور، بی آنکه ببینم حس می‌کردم #عشقم در حال دست و پا زدن است و هر لحظه ناله‌اش را می‌شنیدم که دوباره نغمه غم از گوشی بلند شد.

عدنان امشب کاری جز کشتن من و حیدر نداشت که پیام داده بود :«گفتم شاید دلت بخواد واسه آخرین بار ببینیش!» و بلافاصله فیلمی فرستاد.

انگشتانم مثل تکه‌ای یخ شده و جرأت نمی‌کردم فیلم را باز کنم که می‌دانستم این فیلم کار دلم را تمام خواهد کرد.

دلم می‌خواست ببینم حیدرم هنوز نفس می‌کشد و می‌دانستم این نفس کشیدن برایش چه زجری دارد که آرزوی خلاصی و #شهادتش به سرعت از دلم رد شد و به همان سرعت، جانم را به آتش کشید.

انگشتم دیگر بی‌تاب شده بود، بی‌اختیار صفحه گوشی را لمس کرد و تصویری دیدم که قلب نگاهم از کار افتاد.

پلک می‌زدم بلکه جریان زندگی به نگاهم برگردد و دیدم حیدر با پهلو روی زمین افتاده، دستانش از پشت بسته، پاهایش به هم بسته و حتی چشمان زیبایش را بسته بودند.

لب‌هایش را به هم فشار می‌داد تا ناله‌اش بلند نشود، پاهای به هم بسته‌اش را روی خاک می‌کشید و من نمی‌دانستم از کدام زخمش درد می‌کشد که لباسش همه رنگ #خون بود و جای سالم به تنش نمانده بود.

فیلم چند ثانیه بیشتر نبود و همین چند ثانیه نفسم را گرفت و #طاقتم را تمام کرد. قلبم از هم پاشیده شد و از چشمان زخمی‌ام به‌جای اشک، خون فواره زد.

این درد دیگر غیر قابل تحمل شده بود که با هر دو دستم به زمین چنگ می‌زدم و به #خدا التماس می‌کردم تا #معجزه‌ای کند.

دیگر به حال خودم نبودم که این گریه‌ها با اهل خانه چه می‌کند، بی‌پروا با هر ضجه تنها نام حیدر را صدا می‌زدم و پیش از آنکه حال من خانه را به هم بریزد، سقوط خمپاره‌های #داعش شهر را به هم ریخت.

از قداره‌کشی‌های عدنان می‌فهمیدم داعش چقدر به اشغال #آمرلی امیدوار شده و آتش‌بازی این شب‌ها تفریح‌شان شده بود.

خمپاره آخر، حیاط خانه را در هم کوبید طوری که حس کردم زمین زیر پایم لرزید و همزمان خانه در تاریکی مطلق فرو رفت...


#ادامه_دارد


✍️نویسنده: فاطمه ولی نژاد

@AhmadMashlab1995
📝 یادداشت استاد #رائفی_پور پیرامون ارتباط پروپاگاندای جدید اجانب و پرونده جاسوسی #سید_امامی

🔸پس از #خودکشی حقیرانه و البته بسیار فنی #جاسوس دو تابعیتی (کاووس #سید_امامی)
پیش بینی می شد سرویس های جاسوسی غربی و جریان وابسته قطعا واکنشی برای قرار دادن نظام در تنگنا نشان داده و افکار عمومی را منحرف کنند .

🔹سخنان #محمدرضا_تابش، رییس فراکسیون محیط زیست #مجلس شورای اسلامی و خواهر زاده سید #محمد_خاتمی پس از سقوط هواپیمای ATR به مقصد #یاسوج ، بشدت مورد توجه مخالفان نظام قرار گرفته و به زبان بی زبانی در حال القای توطئه " #قتل_های_زنجیره_ای" هستند.

🔸وی گفته است : «جمعی از متخصصان محیط زیست و منابع طبیعی که در روزهای اخیر با حضور در مجلس از تلاشگران این عرصه و فعالیت‌های آنها مستندا دفاع کردند، در سانحه سقوط هواپیمای تهران-یاسوج جان باختند.»

🔹پیش از این نیز در زمستان ١٣٧٧ یک شبکه جاسوسی متشکل از سیزده #یهودی در شهر #شیراز به اتهام جاسوسی برای #رژیم_صهیونیستی بازداشت شدند؛ از آنجایی که شناسایی و دستگیری عوامل شبکه جاسوسی #اسرائیل، شکست بزرگی برای #موساد به شمار می‌­آمد، رسانه­‌های غربی با جنجال و هیاهو این شبکه جاسوسی را جامعه یهودیان ایرانی معرفی کردند تا اندکی از تلخی شکست اطلاعاتی موساد کاسته شود. اما مدارک متقن ( ١٧ جلد و ٢٧۵٣ صفحه) و اعتراف عوامل شبکه از همکاری مستقیم این افراد با #موساد پرده برداشت و احکامی از ۴ تا ١٣ سال حبس تعیین شد که البته بعدها اندکی کاهش یافت.

🔸همانطور که عرض شد در همان زمان هم دستگاه رسانه ای غربی - عبری پروپاگاندای سنگینی به راه انداخته و پرونده حقوق بشری علیه #ایران علم کردند و ماجرا را آنتی سمیتیستی ( #یهودستیزانه) تعبیر نمودند و حتی کار به خمپاره پراکنی هایی در تهران و نفوذ تیم های تروریستی از غرب و ... هم کشید.

🔹سخن کوتاه کنم این دست و پا زدن ها و البته آنچه پیش رو داریم! نشان می دهد #سربازان_گمنام_امام_زمان_(عج) ضربه سختی به دشمن زده اند.

🔺 در میان این هیاهو فرصت خوبی برای شناخت #دوست از #دشمن پدید می آید خوب به مواضع افراد دقت کنید این خاصیت مثبت #فتنه هاست!

#سواد_رسانه_ای
#نهان_خانه
#استاد_رائفی_پور
@ahmadmashlab1995 🗞
⭕️ سوریه چگونه به این روز افتاد؟

🔹سوری ها میگویند: در اوایل اعتراضات مدنی علیه کشور، که توسط #عربستان و #آمریکا طراحی شده بود مردم برای حقوق خود به خیابان آمدند،درحالی که نفهمیدند گوشت قربانی دشمنان #سوریه اند، در یکی از این اعتراضات در حالی که مردم در مقابل نیروهای نظامی تجمعی داشتند!
🔺به ناگاه از داخل جمعیت چند نفر نیروهای نظامی مستقر در صحنه را به رگبار بستند..!!!

🔹که متاسفانه با این کار تروریستها..
نظامیان سوری هم بسمت مردم تیراندازی کردند چون فکر کردند که این مردمند که بجنگ آنها آمده اند..

🔺فلذا این حربه ای شد برای ورود #تروریستها و #مزدوران_داخلی و #خارجی و #قتل و #غارت و #تجاوز به #نوامیس مردم و #نابود کردن تمام زیرساخت های سوریه

🔹مرد سوری میگفت: حرص و طمع و قدرت طلبی من در همکاری با دشمنان ،نه تنها باعث پیشرفت من نشد، بلکه آنها خانه و ثروت مرا غارت کردند و زن و فرزندان من را هم بردند.

@ahmadmashlab1995 🗞