شهید احمد مَشلَب

#شهید_محمودرضا_بیضائی
Канал
Логотип телеграм канала شهید احمد مَشلَب
@ahmadmashlab1995Продвигать
1,31 тыс.
подписчиков
16,8 тыс.
фото
3,21 тыс.
видео
942
ссылки
🌐کانال رسمے شهیداحمدمَشلَب🌐 زیر نظر خانواده شهید هم زیبا بۅد😎 هم پولداࢪ💸 نفࢪ7 دانشگاه👨🏻‍🎓 اما☝🏻 بہ تمۅم مادیات پشت پازد❌ ۅ فقط بہ یک نفࢪبلہ گفت✅ بہ #سیدھ_زینب❤ حالا کہ دعۅتت کࢪده بمون🙃 ‌ارتباط @mahsa_zm_1995 شـرایط: @AhmADMASHLAB1375 #ڪپے‌بیو🚫
پیکر محمود رضا سر تا پا غرق خون بود.
پیکر آمد بهشت زهرا(س) و لباسهای رزم از تنش خارج شد🍃

بازوی چپ از کتف جدا بود و با چند عضله به بدن بند بود😔
روی بازو، در اثر ترکشها و موج انفجار، تا روی مچ بشدت آسیب دیده بود
پهلوی چپ پر از جراحت بود💔

بعدا شمردم، روی پیراهن طرف پهلوش ۲۵ جای اصابت ترکش بود💘

سر یکی از ترکشهایی که اصابت کرده بود از زیر کتف راست خارج شده بود.
ساق پای چپ شکسته بود و ترکش کوچکی هم به سرش گرفته بود

با همه جراحاتی که جلوی چشمانم بر پیکرش می‌دیدم ...

زیبا بود ....🌟

زیباتر از این نمى‌شد که بشود ....👌

غبطه می‌خوردم به وضعی که پیکرش داشت.
توی دلم گذشت و زیر لب گفتم ماشاءالله داداش!

ای والله!🌷
حقا شبیه امام_حسین ع شده‌ای.

اما نه !
شبیه حضرت زهرا س بیشتر ...💞
چه می‌گویم ؟...

هیچکس نمی‌دانست حرف آخری داشته یا نه ؟!
آنهایی که بالای سرش رسیده بودند می‌گفتند :
نفسهای آخرش بود و حرف نمی زد.
نمى‌دانم ...
شاید وقتی با موج انفجار به دیوار کانال خورد، یا #زهرا گفته باشد🌿

#شهید_محمودرضا_بیضائی🌸🌱
راوے: #برادر_شهید

#هر_روز_با_یک_شهید🌼
@AhmadMashlab1995
‍ ‍ ‍ ‍

#خاطرات_شهـــدا


یکی از مسئولین مستقیمش میگفت: #ماه رمضان بود، رفته بودم بادینده (منطقه ای کویری در اطراف #ورامین که #محمودرضا را آنجا دیدم. مهمانانی از #حاشیه خلیج فارس داشت و با زبان روزه داشت در هوای #گرم آنها را آموزش میداد.

نقطه ای که محمودرضا در آنجا آموزش میداد در #عمق ١١٠ کیلومتری کویر بود.
#گرمای هوا شاید ٤٥ درجه بود آنروز ولی روزه اش را نشکسته بود در حالیکه نیروهایش هیچکدام روزه نبودند و آب می خوردند.
#محمودرضا میگفت :من چون مربی هستم و در #مأموریت آموزشی و کثیر السفر هستم نمی توانم
#روزه ام را بخورم. حقا مزد محمودرضا کمتر از
#شهادت نبود."

راوی:دکتر احمدرضا بیضائی

#شهید_محمودرضا_بیضائی
#رمضان
#مسافر
#شهادت

🍃🌸 @AhmadMashlab1995🌸🍃