♥🌺🍁♥تاریخ و ادبیات تالش ♥♥

✅#ببرم خان سردار و #گیلان

🔶ادامه بخش ۵

یادداشت های یپرم :

با پنجاه مجاهد ارمنی 20 مجاهد گرجی و سی مجاهد #مسلمان در تاریخ 19. آوریل بر خلاف میل دوستان رشتی، با گروهان 100. نفری خود به طرف #قزوین حرکت کردم....
ادامه نوشته یپرم: چون خبر رسید که قوای دولتی قصد حمله به من را دارند، من پیشدستی کرده و با یک دسته 45. نفری به جناح راست آنها حمله کرده... تلفات آنها 110. کشته و زخمی بود...
رسیدن نیروی مجاهدین مشروطه طلب به #قزوین مواجه شده بود با فشار روس ها و بهانه گیری برای آوردن قوای خود در ایران برای حمایت از محمد علی شاه...
تقی زاده با تلگرامی به #رشت حرکت مجاهدین به سمت تهران را خطرناک دانست و گوشزد کرد که بیش از این بطرف تهران نروند..
در جواب او از کمیته رشت تلگرام زده شد که: ما در #آستانه فتح تهران هستیم، چگونه میتوانیم از اقدام به اینکار که قاطع کلیه اختلافات و اغتشاشات است، خودداری کنیم. ما اکنون با تهران 24. فرسخ بیشتر فاصله نداریم.... . ( فتح تهران.. عبدالحسین نوایی)

سپهدار همواره از ارسال نیرو و تجهیزات به مجاهدین تعلل میورزید.. یپرم تصمیم میگیرد که شخصا در این مورد تلاش کند....پس از جنگ نزدیک قزوین، یپرم نیمی از نیرو های خود را #در یوزباشی چای برای مسائل تاکتیکی جا گذاشته و با شصت نفر و با مهمات لازم به طرف# قزوین حرکت کرد..
قبل از رسیدن به #قزوین یک گروه 300. نفره دولتی را در روستای نکی تارومار کرد... در این جا نیز بمب ها ( سلاحی که یپرم در آن تخصص داشت) کمک بسیار موثری به مجاهدین کرد.. سواران استبداد شکست خورده به دهات اطراف فرار کردند.. در این جنگ بمب ها و ده تیر ها کار خود را کردند.. از سواران چندین ده نفر کشته شدند.. تلفات مجاهدین مطلقا صفر بود.. فقط اسب یپرم زخم برداشت..
در سه کیلومتری #قزوین، یپرم با 90. نفر مجاهد به نیرو های دولتی به فرماندهی سردار مظفر حمله کرده و. قصد داشت با شکست دادن او، چهار توپ قوای دولتی را تصاحب کند،.. او در این کار موفق نبود... حالا در سه کیلو متری #قزوین بود.. تصمیم گرفت با همین نیروی کم قزوین را تصرف کند!
او با دسته خود بزودی وارد باغات قزوین شد و با سکوتی که بر شهر مستولی شده بود، دچار شک و تردید شد.. آیا دامی در کار بود؟!
یاد داشت های یپرم: از اردوگاه خود بوسیله تلفن به حاکم شهر و فرمانده قوای دولتی که با عده 400. نفری و دو توپ در خارج شهر اردو زده بودند اتمام حجتی فرستادم.. و برای تسلیم آنها سه روز مهلت دادم..... در تاریخ 21 آوریل در ساعت هشت شب به اتفاق 75. نفر به شهر حمله نمودم..افراد خود را به سه دسته تقسیم کرده، قرار شد دسته اول به دارالحکومه حمله کنند....... هنوز 13. ساعت از شروع جنگ نگذشته بود که مسیح خان فرمانده قوای دولتی تسلیم شد وعمارت به کلی به دست ما افتاد.. و جنگ به پایان رسید.. تلفات ما عبارت بود از یک ارمنی، یک نفر گرجی و یک نفر مسلمان.. تلفات قوای دولتی هفتاد کشته و سی زخمی... سردار فاتح را دستگیر و تیرباران کردم.. این مرد از کسانی بود که در سال 1908. مجلس شورای ملی را به توپ بسته بود.. در جنگ قزوین. کلا 1070. نفر از قوای دولتی به ما تسلیم شدند.. قوای دولتی در #قزوین بالغ بر 2450. نفر بودند که بقیه فرار کردند.. پایان خاطرات یپرم
باز هم لازم به توضیح است که قوای یپرم در جنگ قزوین کمتر از 100. نفر بودند!!
تصرف قزوین و افتادن این شهر بدست آزادی خواهان، آنهم با سهولت و با آن تعداد کم قوای یپرم، یکی از حساسترین لحظات تاریخ مشروطیت ایران است، که نقش تعیین کننده در پیروزی نهایی آزادی خواهان و زندگی و موفقیت های بعدی یپرم داشت
برگفته از یپرم خان سردار اسماعیل رایین
تاریخ مشروطه کسروی
خاطرات یپرم
ادامه دارد..

📚 https://t.center/Ahmadi111