🌐کانال رسمے شهیداحمدمَشلَب🌐
زیر نظر خانواده شهید
هم زیبا بۅد😎 هم پولداࢪ💸
نفࢪ7 دانشگاه👨🏻🎓
اما☝🏻
بہ تمۅم مادیات پشت پازد❌
ۅ فقط بہ یک نفࢪبلہ گفت✅
بہ #سیدھ_زینب❤
حالا کہ دعۅتت کࢪده بمون🙃
ارتباط
@mahsa_zm_1995
شـرایط:
@AhmADMASHLAB1375
#ڪپےبیو🚫
🥀✨ همرزمانش میگفتند: گاهی اوقات میدیدیم شهید علی پور غذای خود را نگه میداشت و غذاهای اضافه را جمع میکرد و با خود میبرد. بعد متوجه شدیم که غذاها را بین مردم بیخانمان و جنگ زده سوری تقسیم میکرد. در ایام #محرم پیش قدم میشد برای درست کردن نذری آنوقت آن را بین مردم سوری تقسیم میکرد.
ایام #محرم بود. من به روضه رفته بودم که به یاد محـمــدحسیـن افتادم. از خدا خواستم محافظ او در آن کشور غریب باشد. اما بعد پیش خودم فکر کردم اگر پـسرم را دوسـت دارم، باید بهترین ها را برایش بخواهم.
با اینکه مادر نمی تواند حتی کوچک ترین آسیبی را در وجود فرزندش ببیند به خدا گفتم: محمدحسین عاشق شهادت است من هم می دانم که شهادت بهترین چیزی است که می شود نصیب عزیزم شود. پس خدایا بهترین را نصیب او کن. یکی دو روز بعد از آن اتفاق، پسرم به شهادت رسید.
🌷محمد حسین مرادی یکی از شهدای مدافع حرم است که سال ۱۳۶۰ در تهران به دنیا آمد و آبان ۱۳۹۲ در چند متری حرم حضرت زینب کبری (ع) هدف گلوله ی تکفیری ها قرار گرفت و چند روز بعد به شهادت رسید.
اگر روزگار مرا به تاخیر انداخت و مقدرات از یاری و نصرت تو در روز عاشورا باز داشت، هر آینه من صبح و شام بر تو ندبه میکنم و به جای قطرات اشک بر تو خون میگریم ..
یا رب ! دعای خسته دلان مستجاب کن اشکی بده که راه فرج باز می کند
ما هرچـہ ڪہ داریم از عـاشورا است و ڪربلا مدرسـہاے است ڪہ در آن درس و عبـرت فـراوان است و انسـان بایـد آن را سبڪ زندگےاے ڪند بـراے داشتن یڪ زندگے با عزت و ڪرامت. و این شہدا بودنـد ڪہ ارزش هاے عـاشورا را مطـرح ڪردند و از آن آموختنـد ڪہ حمـاسہ بـہپـا ڪنند در بـرابـر بےعدالتے و شڪست دشمنـان…💔🌸
کجایید #یاابن_الحسن؟ ای داغدارعزای جدتان حسین ای بفدای شال عزایت یابقیه الله مانیزچون کودکان پدر گم کرده فریادبرآورده خدا رابحق خون پاک جدتان قسم میدهیم و ظهورت رامیطلبیم
▫️ قاسم سوار اسب شد. پایش به سختی به رکاب میرسید. امّا مردانه جنگید. ناغافل محاصرهاش کردند. زمین که خورد، اسبها بر پیکرش تاختند. حالا قدّش آنقدر بلند شده بود که وقتی عمویش پیکر او را بر روی اسب به خیمه میآورد، پاهایش روی زمین کشیده میشد.