شهید احمد مَشلَب

#برادرشهید
Канал
Логотип телеграм канала شهید احمد مَشلَب
@ahmadMashlab1995Продвигать
1,31 тыс.
подписчиков
16,8 тыс.
фото
3,23 тыс.
видео
942
ссылки
🌐کانال رسمے شهیداحمدمَشلَب🌐 زیر نظر خانواده شهید هم زیبا بۅد😎 هم پولداࢪ💸 نفࢪ7 دانشگاه👨🏻‍🎓 اما☝🏻 بہ تمۅم مادیات پشت پازد❌ ۅ فقط بہ یک نفࢪبلہ گفت✅ بہ #سیدھ_زینب❤ حالا کہ دعۅتت کࢪده بمون🙃 ‌ارتباط @mahsa_zm_1995 شـرایط: @AhmADMASHLAB1375 #ڪپے‌بیو🚫
شهیدداریوش دکتری

یکبار که داریوش از کار و بارم پرسید گفتم: دارم خیلی جدی کار می‌کنم تا یک قطعه زمین بخرم. داریوش در جوابم گفت: « برای کار و زمین و خانه و ماشین وقت زیاد داری، اما برای درس خواندن خیلی وقت نداری.» خدا می‌داند که امسال فقط به عشق داریوش آزمون دکتری دادم و قبول شدم.

#برادرشهید
#هر_روز_بایک_شهید

@AhmadMashlab1995
🍃🌸


🔸یك شب در خانه هیأت داشتیم، عصر ِ همان روز پدرم بعد از کمی استراحت ناگهان از خواب بلند شد... گفت همین الان حسن اینجا بود! به او گفتم مراسم داریم، اینجا میمانی؟
🔹حسن گفت نه! فلانی که از همسایگان قدیم‌مان بود امروز از دنیا رفته، او حقی به گردن من دارد و امشب که شب اول قبرش است باید پیش او باشم...
🔸به حسن گفتم: اون که از نظر اخلاقی و اعتقادی هم‌سنخ تو نبود! چه حقی به گردنت دارد؟
🔹حسن گفت: روز تشیع جنازه‌ی من هوا گرم بود و این بنده خدا با شلنگ آب، مردم را سیراب می‌کرد...
🔸پدرم گفت: باید بروم ببینم این بنده‌خدا واقعا زنده است یا مرده؟! پدر رفت و ساعتی بعد برگشت و گفت: بله، وارد محله آن‌ها که شدم، حجله‌اش را دیدم که گفتند همین امروز تشیع شده است...

#شهید_حسن_طاهری
#هر_روز_بایک_شهید
#برادرشهید
@AhmadMashlab1995|√←
شهید احمد مَشلَب
خواهراش که متوجه شدن داداش توراهی دارن پیشنهاد کردن اسمشو بذاریم "مجتبی" اما بخاطر خوابی که قبل از بارداری دیده بودم، من و پدرش نظرمون روی "حسین" بود و بالاخره نظر هر چهارتامون این شد که اسمشو بذاریم حسین. وقتی فهمیدم اسم ستادی_جهادیش تو محل کار مجتبی است…
برادرشهــید:


وقتے پیڪرش را داخـل قبرگذاشتـم ازطــرف همسـر معززش گفتند:

چفیه ای ڪہ ازآقاگرفته بااودفن شود.جاخوردم!نمےدانستم ازآقاچفیه ڱرفتہ...
رفتند و چفیه رااز ماشین اوردند .مانده بودم باپیڪرش چه بگویم!
همیشہ ارادت به آقا(زیدعزه)خودم رابالاترازاومی دانستم.چفیه راڪه روی پیڪرش گذاشتم فهمیدم بہ گرد پایش هم نرسیده ام دراین چندمدت...!

یادم هست ڪه چندسال پیـش گفت :شیعیان دربعضی ازڪشورها بدون وضو تصویرآقارا لمس نمےڪنندو گفـت مااینجا ازشیعیان عقب افتادیم...

#شهید محمودرضابیضایی

#برادرشهید

#هرروز_بایڪ_شهید


♡:) @AhmadMashlab1995∞♡
کتاب ملاقات در ملکوت

🌸📚خاطرات رزمنده حزب الله شهید مدافع حرم #احمدمشلب🌸

راوی:علی الهادی مشلب
این قسمت
❤️دو برادر❤️
#بخش_اول
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
🍂
من و #احمد در اخلاق و رفتار خیلی شبیه به هم بودیم.
چون #احمد برادر بزرگترم بود برای من الگویی نمونه، معلمی مهربان و استادی دلسوز بود.
علی رغم اینکه در برخی موارد مانند نحوه ی زندگی، نظرهایمان باهم فرق داشت،ولی تلاش می کردیم که ایده ها و نظرات مان را به هم نزدیک کنیم.
ما بسیار به هم علاقه داشته و به یکدیگر وابسته بودیم.
در زندگی سعی میکردیم که باعث ناراحتی همدیگر نشویم و اگر مشکل یا سوء تفاهمی پیش می آمد خیلی زود معذرت خواهی می کردیم.
البته #احمد هرگز مرا تنها نمی گذاشت و از من دور نمی شد و دائم حواسش به من بود.از من می خواست که همیشه همراهش باشم و من نیز عاشق همراهی #احمد بودم همه جا در کنار #احمد بودم.
هرجا می رفت، بااو می رفتم. در جمع دوستان، در مراسم های مختلف، در فعالیت های اجتماعی هر جا که #احمد حضور داشت من نیز بودم.
🍂
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
#کتاب_ملاقات_درملکوت
#این_قسمت
#دوبرادر
#خاطرات_شهیداحمدمشلب
#راوےعلےالهادےمشلب
#برادرشهید
#انتشارات_تقدیر
#یک_بغل_گل_سرخ
#تصویری_ازشهیداحمدمشلب_وبرادرش_علی_الهادی
🌿🌸کانال رسمی شهیدمَشلَب در تلگرام🌿🌸
https://t.center/AHMADMASHLAB1995