Смотреть в Telegram
Forwarded from مشق | مریم نانکلی (Maryam Nankali)
نوشتن یا گفتن؟ تا ابد نوشتن ماه گذشته پنج نمایش‌نامه از مارتین مک دونا خاندم تا بتوانم در جلسه‌ی حلقه‌ی ادبی به خوبی درباره‌اش نظر دهم. ولی شب قبل از جلسه به دلیل کسالت تصمیم گرفتم صبح آنلاین در جلسه شرکت کنم. پس چون می‌خواستم نکات را از روی حاشیه‌نویسی‌هایم در نمایش‌نامه‌ها توضیح دهم منسجمشان نکردم. روز بعد تصمیمم عوض شد و نیم ساعت مانده به جلسه از خانه بیرون رفتم و چون یادداشت‌نویسی نداشتم برداشت‌های کلی‌ام درباره‌ی آثار را گفتم. ایده‌های نوآورانه‌ی نمایش‌نامه‌ها بیش از سایر ویژگی‌هایش برایم چشم‌گیر بود. چون اخیرن درباره‌ی ایده‌یابی و ایده‌پروری مطالعه کرده بودم در جلسه فی‌البداهه درباره‌ی اهمیت ایده‌یابی در کار نویسنده صحبت کردم. نظراتم مورد توجه حضار قرار گرفت و شب تصمیم گرفتم همان نظرات را بنویسم و منتشر کنم. هنگام نوشتن متوجه شدم صبح اجمالی نظر داده‌ام و برای ساختن مطلبی ارزشمند نیازمند جزئی‌نگاری بیش‌تری هستم. وقتی به خاطر آن مطلب برای نخستین بار از ایده‌یابی نوشتم ذهنم را درباره‌ی موضوعْ پراکنده یافتم. هنگام مطالعه از مباحث مهمی سهل‌انگارانه عبور کرده بودم که با نوشتن به اهمیتشان پی بردم؛ از این رو دوباره به منابع بازگشتم، دقیق‌تر مطالعه‌شان کردم تا بتوانم مستدل‌تر درباره‌ی کتاب‌ها بنویسم. اگر درباره‌اش نمی‌نوشتم هرگز متوجه خطایم نمی‌شدم و بازاندیشی نمی‌کردم و مدت‌ها در اشتباهم می‌ماندم؛ اشتباه کوچکی که به خاطر اعتماد به نفسم از مطالعاتم و درست به نظر رسیدنشان هنگام گفتن می‌توانست سبب گمراهی عظیمی شود. با نوشتن علاوه بر فهمیدن نقص نظراتم در گفتار، متوجه شدم بیش از آن چه می‌پنداشتم درباره‌ی ایده‌یابی می‌دانم و می‌توانم تا چند صد کلمه نوشته‌ام را گسترش دهم. فهمیدم برای نوشتن مقاله‌ام دچار وسواس شده‌ام و به جای آغاز نوشتن مدام منابع جدید مطالعه می‌کنم. چیزی که برعکسش را نیز تجربه کرده‌ام. بارها شده چون همیشه درباره‌ی موضوعی حرف می‌زدم خودم را مسلط بر آن می‌دانستم؛ ولی همین که نوشتنش را آغازیدم دست‌هایم را خالی یافتم و فهمیدم همواره نوشتن بر گفتن برتری دارد. هر بار که اول درباره‌ی موضوعی یادداشت یا مقاله می‌نویسم و سپس درباره‌اش می‌گویم، سخنرانی‌هایم را کامل‌تر و قابل استنادتر می‌دانم. اما در چنین تجربه‌هایی که اول حرف می‌زنم و بعد با نوشتن به خلأهای دانشم پی می‌برم، پشیمان می‌شوم که چرا قبل از گفتن نکوشیدم با نوشتن عمیق‌تر تأمل کنم؛ زیرا همواره تفکر کتبی، عمیق‌تر و دقیق‌تر است و فقط کسی که می‌نویسد به آن نایل می‌شود.* برای نوشتن در واژه‌ها غور می‌کنم تا بتوانم بهترینشان را برای انتقال منظورم برگزینم. به تک‌تک کلمه‌هایم می‌اندیشم تا مستند و مستدل اول خودم و سپس مخاطبم را قانع کنم و با این کار بسیاری چیزها را تازه با نوشتن می‌آموزم و دانش خود را کامل‌تر می‌کنم. ✍🏼 مریم نانکلی * کتاب‌پژوهی. محمد اسفندیاری. ص ۱۵۹. ➡️ @maryamnankali1
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Бот для знакомств