🌷من پناهنده ام ....
پناهنده به بوی و عطر حضورت میان هر دلتنگی ام....
کمی جلوتر بیا سجادجانم ....
عزیزمادر نزدیک تر شو ....
گوشت را بیاور ...
سجادجان خدا همان قدر که به تو عزیز بودن و عزت شهادت را داده
به من صبرش را داده مادرجان....
تپش قلبت را هر لحظه میان این خانه حس میکنم....
با هر افطار
با هر باران...
با هر اذان .....
چه کسی میتواند؟!
چه کسی میتواند مهر فراموشی بر زبانم بزند که نامت را نیاورم؟
اسم تو
نام تو
تبرک می کند زبانم را .... امیدم می شود .... افتخارم می شود ....
اما تو خسته نشو پسرم
به دلبری ات ادامه بده ....برای مادرت بیشتر رخ نمایی کن ....بیشتر بی تابم کن ....
این درد را دوست دارم ...این درد به مادرت بیشتر هویت می دهد .....
نزدیک اذان است و سفره افطار پهن...
صدای ربنا را می شنوی ؟!
برای مادرت اذان بگو سجاد....
#سالروز_مفقودی#سالروز_شهادت#مادرانه#از_عشق_دل_نوشت#شهید_سیدسجادخلیلی@aghaseyedsajad