مجیدبربری
سلام آقا مجید،سلام برادر،نه!بگذارشبیه خانواده ات صدایت کنم،سلام داداش مجید
داداش مجید،پهلوانهاهمیشه درافسانه هانیستند.همیشه آن آدمهای عجیب وغریب وبی آلایش قصه هاهم نیستند.قهرمان هااین روزها همان آدمهای ساده دیروزند.
همان آدمهایی که چه ساده ازکنارشان گذشتیم وآنهاچه ساده تردل بریدند.
توقهرمان این شهرومحله بودی وهستی وشایدکمترکسی پی به پهلوانی ات برده بود.قصه ی توقصه کوچه پس کوچه های یافت آباد است.قصه ی توازآن قصه هایی بودکه بارهابه شهادت چشم هایمان قضاوتت کردیم اماصدای((هل من ناصرینصرنی))راکه شنیدی تمام راه راباسردویدی تاازقافله عقب نمانی.
تووقتی یک باره چمدان هایت رابستی هیچ کس نمی دانست درسرت چه می گذرد؛اماتصمیمت راگرفته بودی.پس بی قیدبه دنیای پشت سرت وتمام آرزوهایت،حتی جیب هایت راخالی کردی تاسبک وراحت تربروی تایک محله ویک نسل راروسفیدکنی.قصه توقصه این روزهای بچه های محله((یافت آباد))تهران است وعکس هایت زینت بخش کوچه هایی است که کودکان خردسال آن،هنوزبه امیدآمدنت اسباب بازی هایشان رابساط می کنند.هنوزبادیدن ماشین خالی توبالا وپائین می پرند.حتی به امیدآمدنت برایت نامه می نویسندوآدم بزرگ هابارهاهرروزازخودشان می پرسند،چه چیزی مجیدرابرد؟
⚜🇮🇷شهیدمجیدقربانخانی
🇮🇷⚜زندگی داستانی حُرّمدافعان حرم...
#رفاقتتاشهادت...
@aflakian1