ادبگاه

#لیلا
Канал
Логотип телеграм канала ادبگاه
@adabgah95Продвигать
164
подписчика
4,05 тыс.
фото
212
видео
755
ссылок
🌸مهناز ملکی ریزی🌸 کارشناس ارشد زبان وادبیات فارسی فرهنگی/شاعر/نویسنده/پژوهشگر ادبی، وبراستار نام اثر :مجموعه شعر: ١_ الفبای عشق ٢_شاید تو روزی بیایی... و ١١ اثر مشترک با شاعران ایران توسط انتشارت اورازان،شاملو، اصفهان و... اینستاگرام:mahnaz_maleki_54
5️⃣ پنج شنبه ها
👈شاعرانه های فروغ سخن👉

لحظات ناب با شاعرانه های شاعران و ادیبان
موسسه ادبی فروغ سخن لنجان
✍️لیلا احمدی
آخرین دلهره ها ی شب را
از رگِ پنجره فریاد کشید

روح پژمرده‌ی گلدان بنفش
همه را یکسره در باد کشید

تیر ِاز ماشه رها گشته ی غم
سهم پرواز کبوتر میشد ...

باغ ممنوعه ی باران و تگرگ
گاه از اشک گلی تر می شد ...

در بهاری که زمستان رویید
پای هر خنده ی او گریه شکفت

از غم روح ترک خورده ی برگ
ساقه در هم که شکست ، هیچ نگفت

ماهی تُنگ دلش تنگ شده
راز دریای پر از حسرت چیست ؟

یک نفر تا بشود همدم درد
بین این شب زده ها نیست که نیست

#لیلا_احمدی
#موسسه_فرهنگی_ادبی_فروغ_سخن_لنجان

https://t.center/Forooghesokhan95
👇📚📚👇 👇📚📚👇
تبریک تبریک
چاپ مجموعه سه جلدی گزیده غزل معاصر
❤️ از کوچه های بی نشان ❤️

(گزینش غزلیات شاعران معاصر ایران)
با سپاس از گردآورنده
جناب آقای محسن چالاک
(انتشارات اورازان)
ادیب، شاعر ونویسنده گرامی

📚مشخصات کتاب 👇
به کوشش وگزینش: محسن چالاک
مشخصات نشر:کرج، اورازان، ١٣٩٨
انتشارات اورازان
صفحه آرایی:الهام فرحی زاده
طرح روی جلد :محمد جواد رحمانی
نوبت چاپ :اول
قیمت: ٣٢٠٠٠تومان
مرکز پخش :تهران، میدان انقلاب، ابتدای کارگر جنوبی، کوچه مهدیزاده، پلاک٩ واحد٩. بانک کتاب ایرانیان. تلفن ۶۶۴٢۴٢١١ _تلفن ناشر ٠٩١٢٠۴۵٨١٩١
❤️📚❤️📚❤️📚
#مهناز_ملکی_ریزی
#محسن_چالاک
#لیلا_احمدی
#کیهان_ژولیده_انارکی
#شاعران_معاصر_ایران
#غزلسرایان_ایران
#از_کوچه های_بی_نشان

📚👇پی نوشت👇 📚
تبریک به شاعران اصفهان ولنجان
عضو موسسه فرهنگی ادبی فروغ سخن لنجان بابت درج اشعار زیبایشان در این مجموعه
(خانم ها :مهناز ملکی_لیلا احمدی )
👇📚
#موسسه_فرهنگی_ادبی_فروغ_سخن_لنجان
@Forooghesokhan95
👇📚📚👇 👇📚📚👇
تبریک تبریک
چاپ مجموعه شعر
❤️ پدران سرزمین آریایی ❤️

(گزینش اشعار ۵٢ شاعر معاصر
در قالب کلاسیک، نیمایی، سپید، دلنوشته )
با سپاس از گردآورنده
جناب آقای محسن چالاک
(انتشارات اورازان) ادیب، شاعر ونویسنده گرامی
مشخصات کتاب 👇
به کوشش وگزینش: محسن چالاک
مشخصات نشر:کرج، اورازان، ١٣٩٨
انتشارات اورازان
صفحه آرایی:الهام فرحی زاده
طرح روی جلد :محمد جواد رحمانی
نوبت چاپ :اول
قیمت: ٣٢٠٠٠تومان
مرکز پخش :تهران، میدان انقلاب، ابتدای کارگر جنوبی، کوچه مهدیزاده، پلاک٩ واحد٩. بانک کتاب ایرانیان. تلفن ۶۶۴٢۴٢١١ _تلفن ناشر ٠٩١٢٠۴۵٨١٩١
❤️📚❤️📚❤️📚
#مهناز_ملکی_ریزی
#لیلا_احمدی
#محمد_حسین_رجایی
#کیهان_ژولیده_انارکی
#شاعران_معاصر_ایران
#پدران_سرزمین_آریایی
📚👇پی نوشت👇 📚
تبریک به شاعران اصفهان ولنجان
عضو موسسه فرهنگی ادبی فروغ سخن لنجان بابت درج اشعار زیبایشان در این مجموعه
(خانم ها :مهناز ملکی_لیلا احمدی
آقایان: محمد حسین رجایی (رجا) _کیهان ژولیده)
👇📚
@Forooghesokhan95
از روزی به روزِ دگر

دوست داشتنت جاریست،،،

#لیلا_مقربی
#روزتون_پر_از_دوست_داشتن

@leilamogharabi

👇❤️

@Adabgah95
هوای
پنج شنبه ها

همیشه
آلوده ی جای خالی خیلی هاست ،،،
❤️
#لیلا_مقربی
کاش

بودن ها را

قاب نمیگرفتیم ؛

که نبودن ها

آینه ی دق شوند ،،،

#لیلا_مقربی

@leilamogharabi
کاش
آنقدر خاطرم از بودنت جمع بود
که می‌نشستم
و با خیال راحت

فقط دوستت می‌داشتم

#لیلا_مقربی
🌷تبریک👇
چاپ اشعار
سرکارخانم#لیلا_احمدی
شاعر جوان و ادیب شهرستان #لنجان شهر #چمگردان
عضو اصلی # موسسه_فرهنگی_ادبی_ فروغ_سخن_لنجان
#زرینشهر

نویسنده مجموعه اشعار " فریاد بی‌صدا" "بی تو تنهام"
🌷
در مجموعه شعر "ومن زنی... "سال 1397

با آرزوی موفقیت روزافزون برای ایشان
🙏🌷
@Forooghesokhan95
چاپ کتاب
برگزیده شعر... ومن زنی...
گزیده اشعار زنان
سروده ی تعدادی از بانوان شاعر سراسر ایران و
بانوان شاعر لنجان
🌷
خانم ها :(#مهناز_ملکی_ریزی
#لیلا _احمدی
#لیلا_مهیاری
#بهاره_نوروزی_سده
#رقیه_براتی_سده
#معصومه_دری)
🌷
به کوشش :مهدی شاد خواست، بیتا قنبری، مریم مهر آیین
چاپ اول :پاییز 1397
صفحه آرا:خانم فروزان احمدی
طراح جلد:خانم بهشید مرکزی
چاپخانه :مهر توس
شمارگان :1000جلد
قیمت:16000تومان
انتشارات شاملو
_______
#مهناز_ملکی
#شعر
#کتاب
#زنان
#زن

https://t.center/Adabgah95
Forwarded from من از جایی دیگر آمدم
به یاد من بیاور خودم را !
در نوارهای قدیمی صدای ضبط شده ام را پیدا کن؛ خنده هایش را تکرار کن در لب های خسته ام

آینه ای به من بده تا آشنا شوم با دخترک غریبی که در چشم های برّاقش هنووووز شعر می‌خواند

زمان را رأس ساعت اردیبهشت کوک کن تا زندگی را با بهانه ی معطر چای وُ تکه ای کیک خانگی بیدار کنم

به دوره گردهای عاشق بگو آواز بخوانند!
همان ها که تار با پنجه های آفتابی شان خویشاوندی ِابدی دارد
تا شاید
صدای ساز غریب مانده ام را به یاد بیاورم!

قلم را توی دستم بگذار تا خیام ترین رباعی ها را دوباره مشق کنم
من عادت دارم به رنگ
به سرخ وُ زرد وُ نارنجی،
مرا در حوض خانه ی کاشی های هفت رنگ سیراب کن!

مرا از خودم بیرون بیاور
به باغ های نیلوفر ببر مرا ، تا کابوس مرداب را از روح هزار ساله ام پاک کنم
برایم بهار دم کن!
بگذار گرم بشود عشق
در روح زمستانی من....


#لیلا_نجفی
غم می نشیند بر تن هر کوچه شهر
وقتی قدمهایت صدا ی درد دارد

این زوزه های شوم گرگ اعتیاد است
از او خطر کن ، زندگی برگرد دارد

در گیر خود گشتی و مسخ عادتی تلخ
بنگر که دستانت غرور" مرد" دارد

پس کوچه های تنگ احساست سیاه است
آسیب این ره ، جاده ای چپ گرد دارد

گاهی دلت می گیرد از این گوشه گیری
این باغ بی ته ، برگ و باری زرد دارد

خشکیده احساست به روی شاخه ای که
پروانه هم ، حتی حضوری سرد دارد

در دانه ی دست زمان بودی ، زمانی
اما ندانستی زمین" نامرد" دارد

در خود شکستی لحظه هایی را که بودی
محو نگاهی که خیال طرد دارد

برخیز و در خود انقلابی را بپا کن
این سوژه پایان نامه ای دلسرد دارد

#لیلا_احمدی

@mahfeleleily
Forwarded from من از جایی دیگر آمدم
ساعت ها خوب نمی چرخیدند
چیزی
میان من و دنیا گیر کرده بود

«زندگی»
بود....

#لیلا_نجفی
Forwarded from من از جایی دیگر آمدم
جایی امن نیست!
نه عرشه کشتی ها
نه روی بالهای آسمان
نه عمق سینه ی معدن ها
نه تو در توی بازارها
نه سقف خانه هایمان
نه جاده ها
نه روی ریل های شاعرانه و خوش عکس...
این روزها
به قلبمان هم نمی‌شود اعتماد کرد
یکهو می ایستد
تمام می‌شویم بی دلیل.....


#لیلا_نجفی
Forwarded from من از جایی دیگر آمدم
بی قراری رسم آذر است و مرام دی ماه !
آذر دارد بی قرارتر از قرار ، برگ برگ مرا می گرید
دی نشسته روی شانه هایم
دستهایم را گرفته و سردی شعرهایم را ها می کند، شعرهای مرده روی کاغذها آب می شوند...

نفس زمستانی اش دارد گرررم می کند کلمات بی بهارم را....

#لیلا_نجفی
#دمدمه_های_آذر
Forwarded from من از جایی دیگر آمدم
خاورمیانه را دوست ندارم!
گیسوان پژمرده اش بوی باروت می دهند
دریاهایش همیشه طغیانی اند
و شهرها
بوی گلوله مخابره می کنند

در مترو مستقیم شلیک می‌کنند
مرگ را به سینه ات
بنیتا های بزرگش، کودکانه می میرند
«آتنا، ستایش یا لیلا هم
قبل از مرگ
مرده بودند»

خاورمیانه ی خسته!
پاک کن تمام نقشه های زندگی را از جغرافیای خونی ات
تلی خاک بریز
روی جسد رویا های ما
سلسله ای منقرض شده ایم
سودای پادشاهی در گورهای بی رویا

کبک هایی هستیم در وحشت زار قرن
سرمان را زیر قسط رنج هایمان می کنیم
آرزوهایمان را خواب می‌بینیم،
امر می‌شویم به سکوت
نهی از بوسیدن معشوق ندیده ای
که در شعرهایمان
ترور شده است

.

#لیلا_نجفی
و پنج شنبه می آید که یادمان بیاورد:
کسی بود
که فکرش را نمی کردیم
یک روز نباشد .‌ . .

#لیلا_مقربی
خاطراتِ تو
شعر نمی‌شوند به دفترم!
اشک می‌شوند
به قابِ صورتم...

#لیلا_مقربی
Forwarded from من از جایی دیگر آمدم
«خانم رئیس جمهور»


اگر رئیس جمهور بودم نواختن ویلون را یک روز در سال به عنوان آیین ملّی ثبت می کردم! بعد خودم می رفتم روی یک سکو در میدانی وسط شهر، همان جایی که آنقدر شلوغ است که مردم دیگر حواسشان به زندگی نیست!
و برایشان می نواختم، غمگین ترین و شاید عاشقانه ترین ملودی جهان را

اجازه می دادم هر کسی دوست داشت به طرفم تخم مرغ گندیده، گوجه ی لهیده، یا باقی مانده ی ساندویچ اش را پرتاب کند ، محافظانم را مرخص می کردم تا هر کسی دلش خواست همان جا مرا بکشد!

می نوازم، ولی صداها را می شنوم؛ بوق هایی که پشت چراغ راهنما کر شده اند و فریادهای مردمی که رنج هایشان را سکوت کرده اند، می شنوم!
می نوازم و بین جمعیت پسرکی با لحن مسخره فریاد می‌زند نگاهش کنید، مگر زن ها هم نوازنده می شوند؟! و آنها مرا می دیدند که چشمانم را بسته ام و اشک هایم سیم ها را خیس کرده است!
نمی دانم زمان چقدر گذشته است و تا کی مردم دیوانگی های مرا تحمل کرده اند!

سازم را بر می داشتم وُ می رفتم، به کاسب های توی مسیرم خدا قوت می‌دادم و برای آنهایی را که از کار من گیج و مبهوت شده اند دعا می‌کردم دشت امروزشان با برکت باشد.

می رفتم آسایشگاه بیماران روانی و با آنها در مورد مسایل روز حرف می زدم.
می رفتم به تولیدی های پایین شهر، پشت یک چرخ می نشستم، یک دست لباس می دوختم و اجازه می‌دادم دخترها به ناشی گری های دوخت وُ دوز من بخندند و در گوشی پچ پچ کنند. بعد برایشان آهنگ «love story» را می نواختم و می گذاشتم هر چه دلشان خواست توی رویاهایشان عشق بورزند.

می‌رفتم به یک کافه ی دنج سفارش قهوه می دادم ، تا بفهمم انتظار چقدر طول می کشد!

می رفتم و به پسر نحیفی که گاری زباله را می کشد کمک می کردم تا آشغال های بیشتری جمع کند، توی راه از او می پرسیدم تا به حال خواب دوچرخه دیده است یا نه؟

می رفتم و از آنهایی که زیر پل می خواب اند می پرسیدم می دانید دب اکبر کدام است؟ ستاره های دنباله دار را تا به حال دیده اید؟! بعد آسمان را روی سرشان می کشیدم و با هم یک چرت کوتاه می زدیم!

شب خسته بر می گشتم، ویلون را روی میز رها می کردم، سرم را روی کاغذها وُ برنامه های کاری ام می گذاشتم و یک دل سیر می مردم....


#لیلا_نجفی
#حرف
Forwarded from من از جایی دیگر آمدم
می خواهم از «تو» بنویسم
برای شادی های پنهانی ات
که سیاه سرش کردند...
برای زنانه های شعرهایت
که سانسور شدند...
برای خنده هایت
که حکم شرعی دادند حرام است!
برای دلتنگی هایت
که با هیچ خلوتی باز نشد...
برای لباس های رنگارنگت
که در کمد خانه دفن شدند...
برای موهای معطرت
که خشکسالی را
اختلاس را
کمبود علوفه را
به آن نسبت دادند!
برای عاشق شدنت
که هیچ قانونی تصویبش نکرد...
برای معاینه های نجابتت!
و نمی دانند
نمی فهمند شکنجه ای ست
که روح تو را
تکه
تکه کرده است...
برای دردهایی که می کشی
وقتی می‌گویند
نجابت تو
حفاظ مردان سرزمین من است....
برای خودم
برای تو
که سر به زیر تمام می شویم....


#لیلا_نجفی
#روز_دختر
#دلتنگی_ها
@leilanajafi