ادبگاه

‌‌❤️به اعجاز عشق ایمان دارم ❤️
چاپ و منتشر گردید .
📚 مجموعه اشعار سپید بانوی شاعر ، نویسنده،
💐سرکارخانم زهره طغیانی 💐
به مناسبت هفته کتاب وکتابخوانی معرفی می گردد
این مجموعه توسط انتشارات مرسل
(برگزیده ی سه دوره نمایشگاه بین المللی کتاب تهران) منتشر شد
📘بخشی از مقدمه این کتاب :
👇📚👇
سخنی با خوانندگان :
شعر سپید یا شعر شاملویی گونه‌ای از شعر نو فارسی است که در دهه سی شمسی و با مجموعه ی هوای تازه از احمد شاملو ظهور پیدا کرد و معادل فرانسوی آن  Blank verse است.
اما، عده ای اصطلاح شعر سپید را اصطلاح درستی نمی دانند و «شعر آزاد» را پیشنهاد می کنند. شعر blank از قید وزن، آزاد نیست و وزن آن اغلب بر پایه ده هجایی استوار است، ولی قافیه در آن رعایت نمی شود؛ مثل « بهشت گمشده » میلتون! اما، شعری که در اروپا و آمریکا از قید وزن و قافیه رهاست freeverse یا verselibre یا شعر آزاد نام دارد. به علت ناشناخته بودن ساختمان این دو نوع شعر، اشتباهاً جا به جا و یا یکسان گرفته می شوند.

نمایندگان شعر سپید می گویند: شعر یعنی کلام مخیل.تفاوت عمده این آثار با نمونه‌های قبلی شعر نو در فرم شعر بود. در این سبک عموماً وزن عروضی رعایت نشده ولی آهنگ و موسیقی نمود دارد.
از «شعر سپيد» تعاريف گوناگوني عرضه شده است .
شعر سپيد هر چند آهنگين است، اما وزن عروضي ندارد و جاي قافيه هـا در آن مشـخص نيست (شميسا، 1342 :346 )
شاملو شعر سپید را چنین معرفی می‌کند: اگر دعوای مدعیان بر سر آن است که شعر سپید نمی‌تواند نوعی شعر شمرده شود، حق با ایشان است، شعر سپید شاید رقصی است که به موسیقی احساس نیاز نمی‌کند...
در مجموع ، مي توان گفت : شعر سپيد ، تجسم عيني از نيما تا آتشي است . بـا هـويتي مستقل و شاملويي كه تلاش ميكند، از مرز بومي گرايي تا سطح جهاني شدن، خودش را با شعر دنيا پيوند دهد. با نگاهي گذرا به پيشينه ی شعر سپيد ايـن تعريـف شـفاف تـر مي شود؛ پيشينه ی اين شعر از آن زمان آغاز مي شود كه نيما ، جهان متن را از اسارت وزن رهانيد و با شهامتي مبتني بر جهان شناسي، بدون اصرار بر ستيز با انگـاره هـاي شـعر كلاسيك و تعصب ورزي هاي پيروان آن، برخلاف تقي رفعت، انديشه و زبان و تصوير و موسيقي شعرش را عرضه كرد. شعري كه بر زمان دلالت داشـت و بـا زمـان سـتيز نمي كرد، شعري كه بدان نياز بود و رفته رفته جايگاه خودش را در ادبيات ايران يافت. مهارت هاي شاعرانه ی نيما در آشنايي زدايي، خلق تصاوير بديع، به هم آميختگي رنج هاي فردي و اجتماعي و سياسي و حكومتي، انتقال احساس لذت از مـتن بـه مخاطـب در جريان ابهام پذيري واژگان، و بالاتر از همه صداقت و استعداد نيما، اسـباب تثبيـت او را به منزله ی پدر شعر معاصر ايران فراهم آورد .

زبان شعر سپید ، با فخامت و صلابت زبان شاملو، شکل می گیرد. استحکام زبان شاملو ،گاهی چنان حماسی است که روحِ ستیز گری را در مخاطب تقویت می کند و گاه چنان عاشقانه و فلسفی است که روح مخاطب را به طور کامل در بر می گیرد. در تحقیقاتی که بزرگان ادبیات در شعر شاملو انجام داده اند استواری زبان او را را در اشعار اجتماعی- سیاسی بسیار ستوده اند .
اوج هنرمندی شاملو، در استواری و ایستادگی زبانِ عاشقانه های اوست. شاید شاعر دیگری را نتوانیم بشناسیم که این گونه از عشق با قدرت و فخامت سخن گفته باشد.
در شعر «آیدا در آینه» به اوج این قدرت مداری زبان نزدیک می شویم:
«لبانت/به ظرافت شعر/ شهوانی ترین بوسه ها را به شرمی چنان مبدل می کند/ که جاندار غارنشین از آن سود می جوید تا به صورت انسان در آید».
اما شعر سپید بعد از شاملو، به مرور صمیمیت را جانشین این فخامت می کند. شاید علت این موضوع، ناتوانی شاعران بعد از شاملو در خلق چنین فضاهایی باشد، اما بی تردید دلیل مهم تر آن، میلِ شعر ایران به تازگی و پرداختن به صورت های تازه تر است. این روند حرکتی بعد از دهه ی هفتاد و بخصوص در اوایل دهه ی هشتاد شدت بیشتری گرفته است.
در فضای جدید که شاعران فخامت زبان را فراموش می کنند، بدیهی است برای خلق شاعرانگی به تکنیک های تازه تر زبانی رو می آورند، یکی از این تکنیک ها، نزدیک تر شدن به مخاطب برای ابراز همدردی با او و احساس اشتراک بین شعر و شاعر و مخاطب می باشد. و دیگر اینکه شاعر سعی می کند با ارائه ی ساختار های تازه ی زبانی و معنایی ، مخاطب را غافلگیر کند و هیجان نواندیشی و نو باوری را در او‌ایجاد کند

زهره طغیانی  //   تیرماه  1398
#شعر
#زهره_طغیانی
#مجموعه_اشعار_سپید
#به_اعجاز_عشق_ایمان_دارم

https://t.center/ghoghnoose_khial

از آتش سودایت دارم من و دارد دل
داغی که نمی بینی دردی که نمی دانی

دل با من و جان بی تو نسپاری و بسپارم
کام از تو و تاب از من نستانم و بستانی

#رهی_معیری

#پنجشنبه
#پدران_آسمانی
#مادران_آسمانی
#به _یادشان_باشیم
#قدر_یکدیگر_را_بدانیم
❤️
#ادبگاه
@Adabgah95

نامم را که برزبانت می آوری
پرنده های جهان، آزاد
قاصدک های بیتاب، رها
چلچله های بیقرار، مست
وفصل های سال ، سر به هوا می‌شوند
ومن...
من دوباره زنده می شوم.

دم مسیحایی ات را دوست دارم...
❤️
#مهناز_ملکی_ریزی
#سپید
#به_نام_زن
#به_یاد_هم_باشیم ❤️

پی. نوشت:
به یک دم می‌کند زنده چو عیسی مرده را زان لب

دم عیساست پنداری... میان لعل و مرجانش
#سنائی