گردون به کام چشم تو می گردد گردونه ی تمام زمان گردش جهان گردونه ی جهان که چو جامی است هم رنگ خون و خواب و عسل رنگ چشم تو. موسیقی قشنگ جهان با تو است با تار و چنگ با آشتی که می گذرد هم نوای ساز از سینه ی برهنه ی من عشق بی دریغ. عشقی که گر بگردد و برگردد بر گردش نگاه تو می گردد.