📚سفرنامه حج «#برهوت_زیبا» نوشته محمدحسین شمشیرگرزاده
برشی از کتاب:
« از شدت خستگی توان بیدار ماندن برای نماز صبح را نداشتم. گفتم چرتی میزنم و برای نماز صبح بیدار میشوم. موبایلم را تنظیم کردم اما بیدار نشدم. نماز صبحم در چند متری خانه خدا قضا شد! دیگر هم اتاقیها هم بیدار نشدند. بعد از بیدار شدن همه دمق و ناراحت بودند. آقای عامری با تأسف سرش را تکان داد و گفت: فرویدن تو که همیشه با اذان صبح بیدار میشدی الان که پیش خدا آمدی، خواب ماندی؟! »