آكادمى شمسه

#آدورنو
Канал
Логотип телеграм канала آكادمى شمسه
@academyshamsehПродвигать
6 тыс.
подписчиков
1,51 тыс.
фото
412
видео
2,4 тыс.
ссылок
@Academyshamseh مدرسه عالی مطالعات هنر و علوم انسانی مؤسسه پژوهشی،آموزشی و مطالعاتی شمسه مدیر مسئول:مهدی انصاری
آكادمى شمسه
Photo
.
🔰كلاس ها وكارگاه هاى آزادِ
‌‎
هنر و علوم انسانی
مؤسسه پژوهشی،آموزشی و مطالعاتی آکادمی شمسه
💢ترم پاییز ١٤٠۰
(آنلاين)
دپارتمان روانکاوی آکادمی شمسه
استاد #شهریار_وقفی_پور

لذت به کارِ چه کسانی می آید؟
لنین و فروید: ملاقاتی مفقوده
مفهومِ «لذت» در قرنِ بیستم، دلالت‌های سیاسی-نظریِ متفاوتی به خود گرفته است: در نیمه‌ی اول قرن بیستم، مارکسیست‌ها و انقلابی‌ها عمدتاً زاهدمنش و حتا لذت‌ستیز بوده‌اند: لنین به عنوانِ یکی از چهره‌های اصلیِ شخصیتِ کمونیستی سال‌ها در تبعید، در شهرِ زوریخ، زندگی می‌کرد، در همان زمان و مکانی که جوانانی عاصی جنبشِ دادائیسم را شکل می‌دادند؛ با این همه، لنین از هیاهوی آن‌ها بی‌خبر ماند؛ اگر هم خبر می‌شد، احتمالاً آن را به عنوانِ تجلی‌یی از گرایش‌های خرده‌بورژوایی رد می‌کرد. دورانِ استالینیسم هم در تحکیمِ این گرایشِ ضدلذت‌گرایی نقشی به‌سزا داشت. در دورانِ قدرت گرفتنِ فاشیسم و نازیسم هم فیلسوفانِ مکتبِ انتقادی، در این فریبندگیِ ایده‌ئولوژیِ نژادپرستانه، هسته‌ی لذت‌گرایی را می‌دیدند: آدورنو و هورکهایمر لذت را با تخدیرِ تفکرِ انتقادی از طریقِ سروریِ عادت یکی می‌گرفتند؛ هر چند در این باب نیز، بنیامین چهره‌ای متفاوت بود و مرکزیتِ مفاهیمی چون سعادت و خوشی یا حتا تجربه‌هایی چون مصرفِ مواد نیز از فاصله‌اش با لذت‌ستیزی خبر می‌دهد. در این میان، روان‌کاوی به عنوانِ پراکسیسی مبتنی بر «گوش سپردن به ناخرسندی» و همچنین دیدگاهِ تراژیکش در بابِ عدمِ امکانِ ارضاء هم به کارِ کسانی چون آدورنو می‌آمد؛ هر چند «اصل لذت» به عنوانِ اصلِ کارکردیِ ناخودآگاه از پیچیدگیِ موضعِ روان‌کاوی در این باب حکایت می‌کند. با این حال، دهه‌ی 1960 در مقامِ انفجارِ انرژیِ لیبیدویی، لذت را دوباره به مفهومی مرکزی در مباحثِ سیاسی و نظری بدل ساخت؛ هر چند از دهه‌ی 1970، گویا این لیبرال‌ها بودند که به لذت‌ستیزی رو آوردند و اندیشه‌ی نظریِ چپ، با چهره‌هایی چون لاکان و دلوز، بر دلالتِ رهایی‌بخشِ این مفهوم تأکید ورزیدند.
جلسه اول: لذت و خیرِ همگانی: ابداعِ روان‌کاوی؛
جلسه دوم: تبارشناسیِ لذت: اخلاقِ سرمستی؛
جلسه سوم: کاربردِ انقلابیِ انحراف: ساد/لاکان با مازوخ/دلوز؛
جلسه چهارم: اخلاق به مثابه موضوعی سیاسی: جیمسن و سرمایه‌داریِ متأخر.
#لاکان
#روانکاوی
#جیمسن
#دلوز
#روانکاوی
#لنین
#فروید
#آدورنو
#هورکهایمر
www.instagram.com/academyshamseh
www.academyshamseh.com
@academyshamseh
آكادمى شمسه
Photo
🔰كلاس ها وكارگاه هاى آزادِ
‌هنر و علوم انسانی
مؤسسه پژوهشی،آموزشی و مطالعاتی آکادمی شمسه
💢ترم پاییز ١٤٠۰
(آنلاين)
دپارتمان موسیقی آکادمی شمسه
استاد #پوریا_رمضانیان
باخ و تولدِ ایده‌ی موسیقایی
موسیقیِ باخ، آرخه‌ی تاریخِ موسیقی است، که امکانِ اجرا، تحلیل، و تفسیرِ آثارِ پس از خود، و حتی نیز آثارِ پیش از خود را فراهم می‌کند. رخدادِ باخ را می‌توان تجلیِ «موسیقیِ کبیر»ی دانست که فارابی و آگوستینِ قدیس از آن سخن می‌گفتند. همان هنرِ کبیری که هگل از لحظه‌ی مرگِ آن، و آدورنو از بقایای بازیافت‌شده‌ی آن در تاریخ گفته‌اند.
باخ، به مثابه‌ی آفریننده‌ی «موسیقیِ کبیر»، لحظه‌ای است که تولیدِ اثرِ هنری و بازتولیدِ اثرِ هنری در موسیقی از یک‌دیگر رسماً جدا می‌شوند؛ و «اجرای موسیقایی» متولد می‌شود.
موسیقیِ باخ لحظه‌ای است که «موسیقی» به‌واسطه‌ی «موسیکا پُئِتیکا» از ‌سه‌گانِ (ریاضیات، هندسه، نجوم) جدا شده و به سه‌گانِ (منطق، دستور، و رِتوریک) می‌پیوندد، و از زبانِ الهیات و روایتِ کُسمُس به زبانِ انسان و روایتِ تاریخ و جامعه گذر می‌کند. همان‌گونه که لوتِر لحظه‌ی درونی‌شدنِ تجربه‌ی مسیح در بشر است، باخ نیز لحظه‌ی درونی‌شدنِ موسیقی در انسان به‌شمارمی‌آید. با باخ است که مفهومِ «اثرِ موسیقایی» پدید می‌آید.
آثارِ باخ، که طیفِ وسیعی از ژانرهای گوناگونِ مذهبی و غیرِمذهبی را شامل می‌شود، سرشار است از حقایقِ پیچیده‌ی ریاضیاتی و هندسی، معماها، رازها، و رمزهای مخفیِ موسیقایی. فرم در آثارِ او همانا بیانِ عاطفیِ امرِ قدسی است؛ تکنیک‌های آهنگ‌سازی‌اش برآمده از بستری موسیقایی-رتوریکی است که دلالت‌های معناشناختیِ دقیقاً الهیاتی دارد. ما در این جلسات به جنبه‌های مشخصی از سبک‌های خاصِ او در پردازشِ پُلی‌فُنیکِ اصوات، و منحصراً بررسیِ هستی‌شناختی و زیباشناختیِ فوگ در آثارِ مهمِ او نظیرِ «هنرِ فوگ»، نیز جنبه‌های رواییِ ساختارِ آثارِ بزرگِ مذهبی‌اش نظیرِ «پاسیونِ یوحنا»، خواهیم پرداخت، و پیشنهاد‌های شنیداری و تحلیلِ بعضاً فنیِ پاره‌ای از آثار را نیز در خلالِ بحث‌ها جای خواهیم داد؛ در این تحلیل‌ها با ارجاع به شوِنبِرگ، آدورنو، و ماکس وِبِر، برروی منطقِ درون‌ماندگارِ موسیقیِ او و نقشِ این موسیقی در فرآیندِ عقلانی‌سازیِ روشن‌گری پافشاری خواهیم داشت.
#آکادمی_شمسه
#مؤسسه_پژوهشی_آموزشی_مطالعاتی_آکادمی_شمسه
#موسیقی
#شونبرگ
#درون_ماندگار
#آدورنو
#ماکس_وبر
#هگل
#باخ
www.instagram.com/academyshamseh
www.academyshamseh.com
@academyshamseh