مسئولیت
#مهدی_انصاریباختین (متفکر معاصر)، بر این باور است که اساساً وجود یعنی مکالمه و برقرار کردن دیالوگ.
ما از وقتی زاده میشویم با جهان وارد مکالمه شده و از این رو چه بخواهیم و چه نخواهیم باید پاسخگو باشیم؛چرا که همواره از سوی جهان محرکهایی به سمت ما نشانهروی دارد و ما ناگزیر به پاسخ گفتن هستیم. به این ترتيب ما در یک پرسش و پاسخ پیوسته با جهان قرار داریم و این پاسخ گوییِ ما، در کُنه خود مفهوم "مسئول بودن" را به همراه دارد. مسئول بودن یعنی مورد سؤال بودن و این بدان معناست که ما علاوه بر آنکه نسبت به جهان پاسخگو هستیم، مسئول هم هستیم.
به زبان دوفرن (متفکر پدیدارشناس)، اینگونه نیست که ما به آسانی و خاطری آسوده به فردی بگوییم که «او را دوست داریم». چرا که "دوست داشتن" انبوهی از مسئولیت را با خود به همراه دارد و دلالتِ ضمنی این عبارت، ارجح بر دلالتِ صریح آن است. به این معنی که ما دیگر نمیتوانیم با آن آدم به گونهای رفتار کنیم که با یک شئ رفتار میکنیم؛ زیرا در این ساحتِ جاگرفتگی، ما علاوه بر پاسخ گو بودن، مسئول بودن را نیز به یدک میکشیم.(چه سخره آمیز است که ما در این فرآیند، "پاسخگو بودن" را نسبت به "مسئول بودن" اعتبار بیشتری میدهیم و این عبارت را تمنا میکنیم که «به مهر و علاقه من پاسخی نشان بده»).
زنده بودن یعنی توانایی پاسخ دادن. کسی زنده است که توانایی پاسخ دادن به محرکها را داشته باشد. پاسخهای ما به جهان، در گذر زمان مبدل به الگوهایی میشوند که متنِ زندگی را میسازند. این چنین است که هر یک از ما آرام آرام کتاب یا متنِ زندگیمان را با پاسخهایی که به جهان میدهیم، همچون رمانی به رشتهی تحریر در میآوریم. سرگذشت هر یک از ما، رمانی از وجود ما است و رمان ما، بازتابی از پاسخها و مسئولیتهای ما است در آناتی از زندگی که دست به انتخاب زدهایم. پس باید بکوشیم تا شهامت مواجهه با رمانِ زندگیمان را داشته باشیم و به هزاران دستآویز برای فرار از آنچه کردیم چنگ نیندازیم.
https://t.center/academyshamsehwww.academyshamseh.com