تو تنهایی. یاد میگیری مثل مردی تنها راه بروی، تفرج کنی، پرسه بزنی، ببینی بیتماشا و تماشا کنی بیدیدن. شفافیت و سکون و نبودن را فرا میگیری. یاد میگیری سایه باشی و آدمها را طوری تماشا کنی که انگار سنگاند. یاد میگیری نشسته بمانی، درازکش بمانی، ایستاده بمانی. یاد میگیری هر لقمه را بجوی و همان مزهٔ بیمزه را در هر ذرهٔ خوراکی که به دهان میبری بچشی. یاد میگیری تابلوهای در معرض تماشای گالریهای نقاشی را طوری تماشا کنی که انگار تکهای از دیوار و سقفاند و دیوارها و سقفها را طوری که انگار بوم، بومهایی که بیخستگی پی میگیری رد دهها و هزاران مسیرشان را که همیشه از نو آغاز میشوند، هزارتوهایی سنگدل، متنی که هیچکس قادر نیست رمزش را بگشاید، سیماهایی در شرف تجزيه.
#مردی_که_خواب_است
#ژرژ_پرک / ناصر نبوی
@abooklover