💟#سیره_شهدا🌸همسر
شهید نقل می کند:ازدواج ما در سالهاے پس از پیروزے انقلاب صورت گرفت و مراسم ازدواجمان هم بسیار ساده برگزار شد. نامزدےما۷یا۸ماه طول کشید تا عقد کنیم و در این مدت،
سعید به جبهه میرفت و میآمد.نَه چیزی براے من مهم بود و نَه برای او.
💐زندگی مشترک ما در یک اتاق زیر زمینی شروع شد.من جهیزیه خیلی مختصرےداشتم؛هر دو خانواده همراهی داشتند.چیزهایی همسرم آورد و چیز هایی من و زندگی را شروع کردیم
🌻مراسم عروسی ما ساده برگزار شد. شاید باور نکنید ولی غذای عروسی را مادرم درست کرد.در همان شهرستان به مهمانها شام دادیم و با مینیبوس و چادر مشکی روی سر و با صدای نوحه آقای آهنگران به تهران آمدیم که برادر شوهرم ناراحت شد و به راننده گفت:« بابا مثلاً عروسیه!یه چیز شاد بذار»
💖🌺راننده گفت:«عروسیه؟من که نَه عروس میبینم و نَه داماد.»داماد که تسبیح دستش بود و پیراهن بلندش روی شلوار بود؛عروس هم که چادر و روسری و همه لباسش مشکی.راننده گفت:«من از کجا باید بفهمم عروسیه»
🌺#شهید_مدافع_حرم #شهید_سعید_قارلقی🌺🎊#تولدت_مبارڪ_مردآسمانی💟