🥀🕊#لاله_های_زینبی 🌾گویا به سیدمصطفی در منطقه،سید اتمی میگفتند.مصطفی مسئول پشتیبانی ولجستیک بوده و مهمات به دست بچهها میرسانده است،روز شهادت مصطفی مهماتها را میرساند و همکارش از او میخواهد سریع از محل دور شود گویا گروه تروریستی النصره به بچهها مسلط بودند.سیدمصطفی سمت ماشین میرود، اما نمیتواند بچهها را در آن شرایط تنها بگذارد.برمیگردد و به دوستش میگوید، نمیتوانم بروم علی سیفی که شهید شد، جواد محمدی هم که به شدت زخمی شده و از ما کمک میخواهد.من میروم تاجواد را به عقب بیاورم.
💐دوستش مخالفت می کند و میگوید: آنها به ما مسلط هستند و ما را میزنند، اماسید نتوانست تاب بیاورد که دوستش زخمی در مهلکه بماند.واردمنطقه میشود و با دقت و درایتی که داشت به جواد محمدی رسید.او را شش متری به عقب کشید،تقریباً به ۱۵ متری نیروهای خودی رسیده بودند.بیسیم سید میافتد،تا خم میشود که بیسیم را بردارد،دو ترکش به ایشان اصابت میکند. سید هم همانجا میافتد.دست تنهابودم کاری نمیتوانستم انجام دهم.تروریستها منطقه را گرفتند و ما نتوانستیم پیکرها را به عقب بیاوریم.دو سه هفته بعد که منطقه به دست نیروهای ما افتاد،برای بازگرداندن پیکرها رفتیم،اما پیکر
سیدمصطفی را پیدا نکردیم.»
😭🌷روز سهشنبه ۱۱ ماه مبارک رمضان و ۱۶ خرداد ۹۶ بود.هفت شب با هم تلفنی صحبت کرده بودیم.یکی از رفقای بسیجیاش همراه با تعدادی از بچههای سپاه خبر شهادتش را به من دادند.خود مصطفی نام ایشان را در پروندهاش نوشته و از او خواسته بود خبر شهادت را او به ما بدهد.وقتی خبر شهادتش را دادند،باور نکردم،گفتم من خودم با مصطفی صحبت کردهام.اصلاً مگر مصطفی در پشتیبانی نبود،اینها چه میگویند.باور نمیکردم،نمیتوانستم باور کنم.در همین فکر و خیال بودم که گفتم خدایا راضیام به رضای تو.
سیدمصطفی در ۱۶خردادماه سال ۹۶ مصادف با یازدهم ماه مبارک رمضان در وقت افطار در کیلومتر ۷۰ حماء سوریه بهدست تکفیری ها به شهادت رسید.
😭✍به نقل از:پدر شهید
🌹#پاسـدار_مدافع_حـرم #جاویدالاثر_سیدمصطفی_صادقی#سالروز_شهـادت🕊