✳️ ما ارتباطمان باکویت تا بعد از جنگ ایران و عراق به خاطر کمک هایی که کویتی ها به عراق کرده بودند، قطع بود. اولین ارتباط با این کشور، سفر هیئت سیزده نفره کویتی از مجلس کویت به ریاست «احمد سعدون» به ایران بود. اما برنامه آن ها را نمی دانستیم. فکر می کردیم یک هیئتی است و همانند دیگر هیئت ها : اول ایشان همراهان خود را معرفی می کند و بعد کمی هم گپ می زنیم. صحبت که شروع شد ، پس از تعارفات دیپلماتیک و همانند آن ، ایشان گفتند: «اجازه دهید، این هیئت همراه من هر کدامشان می خواهند حرف بزنند...شخصی که در این هیئت به او دکتر می گفتند، مطرح کرد: « ببخشید من می خواهم صریح حرف بزنم»، من هم گفتم: « اتفاقا من خیلی مشتاق هستم که حرف ها صریح زده شود و به صورت پروتکلی نباشد. بنابراین بفرمایید».
ایشان که نزدیک به 60 سال داشت گفت: « من و این نفر کنار دستی ام از زمانی که بچه بودیم و به مدرسه ابتدایی می رفتیم ، یادمان است که از ایران می ترسیدیم و تا الان هم می ترسیم ؛ شما خیلی سلاح جمع می کنید و دنبال مهمات هستید ، ما اصلاً از این که نزدیک شمازندگی می کنیم ، وحشت داریم»...
پس از صحبت های آنان همان ابتدا رو به آن دکتر کرده و گفتم: « من هم آدم صریحی هستم و خارج از پروتکل حرف می زنم ، واقعا شما حق دارید از ما بترسید. این شیخ ماند که من می خواهم چه بگویم - هشت سال جنگ را عراق به ما تحمیل کرد و به گفته سازمان ملل و همه سازمان ها و کشورها ، عراق آغازگر جنگ بود ، همه دنیا به عراق کمک کردند و شما هم جزیره ی «بوبیان» را در اختیار او گذاشتید ، تا از آن جا به ما حمله کرد ، بنابراین حق دارید از ما بترسید حضرت امام خمینی (ره) در اشاره به کمک های شما بود که فرمود: «آن کشورهای عربی و غیره حواسشان باشد آن هایی که به عراق کمک می کنند ، عراق از ایران که منصرف بشود ، سراغ آن ها خواهد رفت». شما این هشدار امام را متوجه نشدید و عراق بعد از ما به شما حمله کرد. حالا در جنگ عراق با شما ، ایران چه کار کرد و شما چه کار کردید؟ حق دارید از ما بترسید!! با همه خیانتی که در جنگ عراق علیه ایران به ما کردید ، حتی قبل از آمریکایی هایی که مدعی طرفداری از شما بودند ، این ایران بود که حمله عراق به کویت را محکوم کرد ، حق دارید از ما بترسید!! عراق که به شما حمله کرد همه ی مهاجرین جنگی و فراری های شما را در ایران پناه دادیم و کمکشان کردیم، در حالی که خودمان مهاجر و جنگ زده داشتیم ، پس باز هم حق دارید از ما بترسید...
دیگر تمام آنها ساکت بودند و رئیس بیچاره آن ها هم مانده بود که چه گونه گرفتار شده ؛ خلاصه در آخر گفت : « ببخشید این دوست ما این طوری کرد و ما واقعاً مرهون خدمات و زحمات ایران هستیم ایران ما را شرمنده کرد، از اینکه ما به عراق کمک کردیم.
#خاطرات_ناطق_نوری#علی_اکبر_ناطق_نوری#مرکز_اسناد_انقلاب_اسلامیجلد دوم
صفحه ۲۲۹.
@Ab_o_Atash