✳ اعلیحضرت هم بیهوده تمکین ننماید و جوابِ سخت بدهد!
شیخ در آن وانفسا از خود ارادهای آزاد و مستقل، آن هم ارادهای بسیار قوی که مایهاش را از جانش گذارد، نشان داده است.
چنانکه چندی پیش از اعدام نیز، زمانی که محمدعلیشاه را زیر فشار شدید سفرای روس و انگلیس (مبنی بر اجبار شاه به تجدید مشروطه و مجلس) همچون گویی، سرگشته و مضطرب دید، به عنوان انسانی «از جان گذشته» به صدر اعظم وقت (مشیر السلطنه) چنین نوشت:
«صریحاً عرضمی کنم که به شاه عرض نمایید: و الله العلی الغالب المهلک المدرک که اگر فیالجمله سستی اظهار شود در این موقع، امر خواهد گذشت و به سوء حال گرفتار خواهید شد .... و الله، والله، و الله این تشرها (سفارتین روس و انگلیس) مأخذ ندارد...
این پیر دعاگو آفتاب لب بام هستم، دیگر هوس زندگی ندارم و آنچه در دنیا باید ببینم دیدهام. لکن تا هستم در همراهی اسلام کوتاهی ندارم و این نیمجان خود را حاضر کردم برای فدای اسلام. لذا اگر عرضی بکنم معلّل به هیچ غرض دنیوی نیست.
اگر مطلبی را خدا بخواهد، جهانیان دست به هم بدهند نمیتوانند برگردانند و بالعکس. در این صورت از اسلام نباید گذشت...
باید اجتماع ملی باشد و فریاد وااسلاما بلند شود و تلگراف به مراکز این سفارات سخت شود و به خود اینها هم پیغامات سخت داده شود و اعلیحضرت هم بیهوده تمکین ننماید و جواب سخت بدهد.
انشاءالله هیچ عیبی نخواهد داشت و امر اسلام، قوی خواهد شد.
این آخرین زحمت این دعاگوست. خداحافظ شما.
آدم از جان گذشته خیلی کارها می تواند بکند.»
#علی_ابوالحسنی_منذر#آخرین_آواز_قوصفحات ۶۰ و ۶۱.
#شیخ_فضلالله_نوری@Ab_o_Atash