✳️ سن زیادی نداشتند ولی بزرگ بودند. اگر کسی نمیشناختشان، باور نمیکرد که اینها مردانی باشند که سرنوشت یک مرحله یا تمام جنگ به دست آنها باشد.
#حسین_خرازی یکی از اینها بود. در اصفهان، یک روز جمعهٔ ماه محرم به دنیا آمد. سر نترسش که از کودکی داشتش، کاری کرد که سر از تبعید در بیاورد؛ فرستادندش ظفّار؛ عمان. فرار کرد. خیلی نگذشته بود که انقلاب شروع شد. با دوستانش سامان دادن اوضاع آشفتهٔ آن روزها را شروع کردند، اصفهان، کردستان، بعد هم جنگ.
نزدیکیهای دارخوین، توی مزرعهای، چند صد متری عراقیها، یک شیار را گود کرد، کردش کانال. کاری که آن روز شروع کرد، تا پنج سال ادامه داشت، تا وقتی نوبتش رسید.
و پیکرش را همانجا که نشان داده بود، بین شهیدان بسیجی کربلای پنج دفن کردند.
#فاطمه_غفاری#یادگاران_۷#کتاب_خرازیانتشارات روایت فتح
مقدمه کتاب.
@Ab_o_Atash