✳ پیامبر «صلی الله علیه و آله» و حسنین «علیهما السلام»
ابوعبدالله مفید نیشابوری در کتاب امالی نقل کرده که: امام رضا «علیه السلام» فرمود: حسن و حسین «علیهما السلام» [درکودکی، در زمانی که لباس آنچنانی نداشته] برهنه بودند؛ عید فرا میرسد؛ آن دو به مادر خود گفتند: بچههای مدینه لباس نو پوشیدهاند؛ چرا ما را لباس نو نمیپوشانی؟ فاطمه «سلام الله علیها» فرمود: لباسهای شما نزد خیاط است، هرگاه آورد، به شما لباس نو میپوشانم.
شب عید دوباره همان سخن را به مادر خود گفتند: فاطمه «سلام الله علیها» دلش برای آنان سوخت و گریست و همان پاسخ پیشین را داد؛ آنان هم سخن خود را تکرار کردند. چون تاریکی شب همه جا را فرا گرفت [و همه آرمیدند] شخصی در خانه را زد؛ فاطمه «سلام الله علیها» پرسید: کیستی؟ گفت: ای دختر رسول خدا «صلی الله علیه و آله وسلم» من همان خیاطم، لباسها را آوردهام.
در را گشود.
دید مردی است که با خود لباس عید آورده است. فاطمه «سلام الله علیها» فرمود: به خدا سوگند هیچ کسی را شکوهمندتر از او ندیده بودم. دستمال بستهای را به فاطمه «سلام الله علیها» سپرد و برگشت؛ فاطمه «سلام الله علیها» داخل اتاق شده، دستمال را گشود و دید دو پیراهن، دو روپوش بلند، دو شلوار، دو ردا، دو عمامه و دو جفت کفش مشکی پاشنه سرخ در آن قرار دارد. حسن و حسین «علیهما السلام» را بیدار کرد و آنها را بر آنان پوشانید؛ رسول خدا «صلی الله علیه و آله وسلم» [در حالی که آن دو لباس نو به تن داشتند] وارد شد، آنان را در آغوش گرفته و بوسید؛ سپس از فاطمه «سلام الله علیها» پرسید: خیاط را دیدی؟ عرض کرد: آری، خیاط و لباسهایی را که فرستاده بودی دیدم! فرمود: او خیاط نبود، بلکه او «رضوان» خزینهدار بهشت بود؛ فاطمه «سلام الله علیها» پرسید: ای رسول خدا! از کجا خبردار شدید؟ فرمود: رضوان قبل از عروج به آسمان نزد من آمد و خبر آن را به من داد.
#جواد_محمد_زمانی#و_اما_دلها_بسوزد#ابتکار_دانشصفحه ٧٨.
@Ab_o_Atash