✳️ یهودی بود. لاغر و رنگ پریده. با لباسهای پاره و وصلهدار. در کوچهها پرسه میزد. بوی عطری به مشامش رسید؛ امام را دید سوار بر اسب با لباسهای زیبا. گفت: "حسن! پدربزرگت میگفت دنیا زندان مومن است و بهشتِ کافر. تو خودت را مؤمن میدانی و مرا کافر، در صورتی که تو اینقدر راحتی و من در فقر و فلاکت دست و پا میزنم."
امام فرمود: "اگر بدانی خدا در بهشت چه چیزهایی که برایم آماده نکرده، میفهمی که دنیا برایم زندان است و اگر بفهمی در جهنم چه عذابهایی که باید بکشی، باور میکنی که دنیا نسبت به آن برایت بهشت بوده."
#مریم_کریمی #آفتاب_غریب (از مجموعه چهارده خورشید و یک
آفتاب)
نشر سازمان فرهنگی هنری شهرداری اصفهان
صفحه ۴۹.
@Ab_o_Atash