انجمن ادبی عارف

#فریبا_محمدی
Канал
Образование
Книги
Искусство и дизайн
Социальные сети
ПерсидскийИранИран
Логотип телеграм канала انجمن ادبی عارف
@aarrfПродвигать
212
подписчиков
3,44 тыс.
фото
81
видео
181
ссылка
📚 نشست ادبی ۴۸۴: دوشنبه ۱۹ شهریور، ساعت ۱۷ تا ۱۹ زیباشهر، کتابخانه یادگار، تالار همایش ✏️ نشست برون‌مرزی ۲: جمعه ۲۳ شهریور، ساعت ۲۰:۳۰ کلاب‌هاوس، خانهٔ «بنیاد فرهنگ ایران» ادمین: @iranvijadmin اینستاگرام: @anjomanaref کلاب‌هاوس: بنیاد فرهنگ ایران
◾️◼️◾️◼️

بانو #فریبا_محمدی از اعضای قدیمی و صمیمی انجمن عارف
درگذشت مادر عزیزتان را تسلیت عرض نموده شریک غم و اندوهتان هستیم
از پروردگار برای ایشان آرامش و شادی روح
و برای بازماندگان به خصوص شما شاعر فرهیخته صبر و اجز جزیل آرزومندیم.
@aarrf
از طرف دبیر هیات مدیره و اعضای انجمن ادبی عارف
دلگیرتر از روزگارم روزگاری نیست
وقتی که غمگینم تمام دست‌ها سرد است
از پا می‌اُفتم با دیازپام‌ها لورازپام‌ها
شب دردهایم از غم من سردرآوردست

بی‌خوابی‌ام را جشن می‌گیریم ...تنهایی

بی‌خوابی‌ام را جشن می‌گیریم تنهایی
شاید بیایی خاطرم آشفته‌تر گردد
شاید بشویم دست از هر چه تلافی‌ها
برگردی و راهِ تلاقی رُفته‌تر گردد

من شُسته رُفته دوستت دارم روانی‌جان!

من شُسته رُفته دوستت دارم روانی‌جان
هنگامِ مستی هر چه می‌خواهی بخواه از من
من پایه‌ام تا آنِ واحد را بسوزانیم
دام و طناب از تو سقوط ِقعرِ چاه از من

من تازگی‌ها دود و دم را دوست می‌دارم

من تازگی‌ها دود و دم را دوست می‌دارم
هی می‌کشم قلیان با طعمِ هلویم را
آنقدر پُک‌هِق می‌زنم به سرفه می‌افتم
سد می‌کند این بغض‌ها راه گلویم را

گاهی فقط یک دم برای مرگ من کافیست

گاهی فقط یک دم برای مرگ من کافیست
از انزجارِ رقّت‌انگیزی پُرم هر شب
پس‌کوچه راهی می‌برد تا منتهای خواب
من قرص‌هایم را مرتّب می‌خورم هر شب

دلگیرتر از روزگارم روزگاری نیست...
@aarrf
#فریبا_محمدی
Forwarded from اتچ بات
پیش‌شماره مجله الکترونیکی طنز عارف در بهار ۱۴۰۰ منتشر شد
( تقدیمی به روح استاد عباس حبیبی)

در این شماره می‌خوانیم:
پیشگفتار: محمدحسین افشار

----------------------------

جستاری در باب طنز
( نگاهی نو و وسیع به طنز ):
سعید عاشقی


-------------------


ز شوخی مپرهیز ای باخِرد
استاد رضا بابایی

---------------

آثار برگزیده به قلم:

#رحیم_سلیمانی

#تهمینه_توفیقی

#نیلوفر_ناظری

#فریبا_محمدی

#حسین_فلاح

#نگین_شهبازی

------------------------------

جنگ جهانی سوم
علیرضا سیف

راه‌های ارتباط شما با عارف:

کانال تلگرام
@aarrf


صفحه اینستاگرام

https://instagram.com/anjoman.aref

ایمیل

[email protected]
.

ما چاکر و مخلص و موظّف هستیم
با کَلّه به هر کجا مشّرف هستیم

از هول حلیم توی دیگ افتادیم
ما منتظرِ همیشه در صف هستیم

#فریبا_محمدی
بانو محمدی عزیز 13 آبان زادروزتان خجسته 🎂🌸

@aarrf
شیرینیِ عشقی عسلی مالِ شما
افسونگریِ نابِ غزلْ فالِ شما

هر روزِ شما خوش و سلامت باشد
هر لحظه نگارین شود احوالِ شما
@aarrf
#فریبا_محمدی
هرچند که هر گوشه‌ی آن نفت و طلا هست
در کشورِ ما رونق اگر نیست بلا هست

چندی‌ست که همراه بلایای طبیعی
نو آپشنی در سبدِ ما و شما هست

از حاصلِ سالِ جهش و رونقِ تولید
ویروسِ جهش یافته‌ای در برِ ما هست

در خانه نشستیم مبادا که بیاید
مهمانِ فراخوانده که نامش کرونا هست!

نوروز، لمیدیم و چَتیدیم و کپیدیم
در حالِ قرنطینه هم انگار صفا هست

آجیل اگر مشکل ما را نگشوده‌ست
یک مشت از آن تخمه‌کدو راه‌گشا هست

دست از همه آمال کشیدیم چرا که
ویروسه‌ی مذکوره بلاشک همه‌جا هست

هی ضدّعفونی کن و الکل بزن و ماسک
شیطونکِ قاتل، عجب آشوبگرا هست

ما را غمِ نان بود و مکان بود، نهایت
امروزه دم و بازدم از لطف خدا هست

تعلیم و تعلُّم همگی گشت مجازی
آنلاین شدن، واجبِ حکمِ علما هست!

کو موردِ فتوای جدیدی که بگوید
این فاجعه فرجام فلان خبط و خطا هست؟

#بیرون_خبری_نیست بمان خانه که اکنون
همراهِ جماعت نشدن رازِ بقا هست

#فریبا_محمدی‌
@aarrf
بانوی شاعر سرکار خانم فریبا محمدی عضو انجمن ادبی عارف
کسب #مقام_سوم در جشنواره‌ی شعر مجازی #بیرون_خبری_نیست را خدمت شما تبریک عرض نموده برایتان آرزوی موفقیت‌های روز افزون در عرصه‌ی شعر و هنر و زندگی داریم
بس تارها تنیدند بر پیله‌ی تنِ ما
مهجور و منقضی شد شیرِ تهمتنِ ما
تاریخ بُرده از یاد بهرام و بیژنِ ما
میهن شده نمادِ یک بستنی ساده!

از ترسِ بلعِ مارِ ضحاک‌ها فراری
وضعِ وطن همیشه در حالِ اضطراری
چشمِ امید بسته دستی به سوی یاری
هم سوءنیّت است و هم سوءاستفاده

آرش نشانه دارد اما کمان ندارد
تهمینه در خیالش جز دردِ نان ندارد
سهراب غیرِ تتو بر بازوان ندارد
این است کارزارِ سلطان بی‌اراده

اندیشه‌ای‌ست همچون اسفندیار مُردن
مردانه چون سیاوش آتش به جان سپردن
تا پای باخت رفتن با افتخار بُردن
این‌هم یکی‌ست از آن حالاتِ فوق‌العاده

افسارِ رخشِ رستم در دستِ حاکمین و
عِرقِ وطن‌پرستی تکفیرِ اصلِ دین و
تاوانِ خونِ ناحق پاشیده بر زمین و
تازیده هر سواره بر ملّتِ پیاده
@aarrf 
#فریبا_محمدی‌
چگونه یک اقیانوس می‌تواند آرام باشد!؟

من نام تو را
از الهام بخش ترین منابع هستی
جست و جو کردم؛
درختان
کوهها
دریاها...

من
در گردش فصول
در چرخش زمان
در دل طبیعت
به دنبال سرچشمه حیات بودم

مادر!
من عظمت وجودت را
در اقیانوسی دیدم
که هرگز نمی‌تواند آرام باشد
@aarrf
#فریبا_محمدی

روز مادر مبارک🌷
به ساعت‌های تکراری، به فنجان ترک خورده
اتاقِ ملتهب از درد ِدیوارِ کتک خورده

به تخت خواب تنهایی، کِشوهای بهم خورده
و رخت آویز محکومی به تن پوشی که نم خورده

نگاه بُهت آمیزی به لپ تابی که وامانده
و لمس ناخودآگاه هر آن چیزی که جامانده

صدای زنگ ممتدّی که کر می‌کرد گوشم را
و افکار پَلشتی که فلج می‌کرد هوشم را

به روح رفته از جانم به روُیاهای سَرخورده
و آن شخصی که در آیینه پیدا بود افسرده

فضای عطرآلودی که حرصم می‌گرفت از آن
غرور کاذب الوصفی ‌‌که: بر می‌گردد او الان

به قاب عکس توخالی به گلدان‌های پژمرده
به خاموشیّ ِمشکوکِ قناری های دلمرده...

به سمت هرچه رو کردم چه خواهشها که نشنیدم
تو را می‌خواستند از من ولی من دیر... فهمیدم
@aarrf
#فریبا_محمدی
آمد و در دل من موجِ تلاطم شد و رفت
او که با آمدنش سایه ی غم گم شد و رفت

ضربانِ قدمش از دل من پرده درید
شرحِ رسوایی من قصّه مردم شد و رفت

واپسین لحظه که چشمم به نگاهش افتاد
آخرین خاطره شد همچو توهّم شد و رفت

پس از او مانده در اندیشه اینم دائم
که چطور عشق دو دلداده تخاصم شد و رفت

"کارم از گریه گذشته ست بِدان میخندم"
که میان من و او سوء تفاهم شد و رفت
@aarrf
#فریبا_محمدی
درود
🌹🌷🌹
امروز ۲۰ مهرماه به مناسبت سالروز بزرگداشت لسان الغیب, #حافظ_شیرازی با پیشنهاد خانم عباسی عزیز از دوستان بزرگوار خواستیم هریک بیتی از حافظ که دوست دارند و یا تداعی کننده خاطره خوب برایشان است را به اشتراک بگذارند و اما ابیات انتخابی دوستان👇👇
#مینا_عباسی
سالها دل طلب جام جم از ما میکرد
وانچه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد

#حمیده_بانو
وصال او ز عمر جاودان به
خداوندا مرا آن ده که آن به

#رستم_ایزدی
آسایش دوگیتی تفسیر این دوحرف است
با دوستان مروت،با دشمنان مدارا

#اعظم_داوری
ما بدین در نه پی حشمت وجاه آمده ایم
از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم

#سارا_بانو
نخست موعظه ی پیر صحبت این حرف است
که از مصاحب ناجنس احتراز کنید

#فریبا_محمدی
حدیث دوست نگویم مگربه حضرت دوست
که آشنا سخن آشنا نگه دارد

#میناعباسی
انانکه خاک را به نظر کیمیا کنند
آیا بود که گوشه ی چشمی به ما کنند

#محمدحسین_افشار
چون گُل از نکهتِ او جامه قبا کن حافظ
وين قبا در ره آن قامت چالاک انداز

#آقای_طرنیان
رندان تشنه لب را آبی نمی دهد کس
گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت

#مینا_عباسی
حسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت!
‏آری به اتفاق جهان میتوان گرفت
‏⁧
#مهتاب_بهشتی
حافظ از باد خزان در چمن دهر مرنج
فکر معقول بفرما،گل بی خار کجاست؟

#آقای_سمسارینها
حافظا می خور و رندی کن و خوش باش ولی
دام ترویر مکن چون دگران قرآن را

#زهرا_موسی_پور
تو با خدای خود انداز کار و دل خوش دار
که رحم اگر نکند مدّعی، خدا بِکُند

#مینا_عباسی
می خور که شیخ و حافظ و مفتی و محتسب
چون نیک بنگری همه تزویر میکنند...

#بانو_چکامه
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها

#آقای_سمساریانها
می خور که صد گناه ز اغیار درحجاب
بهتر ز طاعتی که به روی و ریا کنند ..


#رضا_کیامنشی
ای دل اندر بند زلفش از پریشانی منال
مرغ زیرک چون به دام افتد تحمل بایدش

#مینا_عباسی
در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کانجا
سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت

#مینا_عباسی
هرگز نمیرد انکه دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریده ی عالم دوام ما

#بانو_سودابه
روز و شب خوابم نمی آید به چشم غم پرست
بس که در بیماری هجر تو گریانم چو شمع

#محمدحسین_افشار
کس چو حافظ نگشاد از رخِ انديشه نقاب
تا سرِ زلفِ سخن را به قلم شانه زدند

#زهرا_عالمی
صلاح و توبه و تقوا ز ما مجو حافظ
زرند وعاشق ومجنون کسی نیافت صلاح

#جعفر_حسنی
مستور و مست هردو چو از یک قبیله اند
ما دل به عشوه ی که دهیم اختیار چیست؟

#حمیده_بانو
بی عمر زنده ام من و این بس عجب مدار
روز فراق را که نهد در شمار عمر

و برنده امشب که قرعه به نام ( خانم سارا حسینی ) افتاد.
خدمت ایشون تبریک عرض می کنم.
با تشکر از همه
مینا عباسی حمیده کریمی
🙏🏻🌹🙏🏻
درود بر یکایک عزیزان شرکت کننده
و سپاس از خانم عباسی که این حرکت خودجوش ادبی رو به همراه خانم کریمی مدیریت کردند و به نتیجه ای خوب رسوندند
تبریک عرض میکنم خدمت سارا خانم حسینی حافظِ حافظ
از طرف انجمن ادبی عارف هدیه ای ناقابل به مبلغ سی هزار تومان به ایشان تقدیم خواهد شد
همینطور بابت مهر و زحمات و بزرگواری خانم عباسی شاعر فرهیخته ، شاهنامه فردوسی با مهر انجمن عارف خدمتشون در اولین شب شعر عارف هدیه خواهد شد
🌹🙏😊👏
امید که لحظه لحظه ی یکایک اهالی عارف به خیر و سلامتی و شادی باشه
@aarrf
با تشکر
محمدحسین افشار
مسئول انجمن ادبی عارف زیباشهر
بیست مهرماه ۱۳۹۷
مدّعی گویا که از احوال خود غافل شده
چند روزی میشود همراه اهل دل شده

هم صدا با معترض حرف از عدالت میزند
احترام اندکی بر قوم خود قائل شده

بار سنگین وظایف را به دوش انداخته
بیخیال وانت و طیّاره و مَحمِل شده

بهر حلّ مشکلات پیش رو بسته کمر
راهی بازار و کوی و کوچه و منزل شده

البته با شاکلیدی که به هر در میخورد
چون طلای ناسره که رنگ آن زایل شده_

قصد دارد شیخ با اهل دغل دعوا کند
هر که در ترکیه و هند و فرانسه وِل شده!

آنهمه ارز و دلاری را که "خاور "بار زد
یک ورق ویزای یک ویلا لب ساحل شده

ظاهرا سهراب میدانست وضع آب را
وای اگر او بود و میدیدش که دیگر گِل شده!

"یک اگر با یک برابر بود" حل میشد همه
با صلاح خسروان اما دگر مشکل شده

یک "بر" از "سه بر برابر" در بهارستان کج است
حال اضلاعش برابر نیست و مایل شده

اختلاف قاعده در ارتفاع منصب است
طول در عرضش شده ضرب و چنین حاصل شده
@aarrf
#فریبا_محمدی
آمد و در دل من موجِ تلاطم شد و رفت
او که با آمدنش سایه ی غم گم شد و رفت

ضربانِ قدمش از دل من پرده درید
شرحِ رسوایی من قصّه مردم شد و رفت

واپسین لحظه که چشمم به نگاهش افتاد
آخرین خاطره شد همچو توهّم شد و رفت

پس از او مانده در اندیشه اینم دائم
که چطور عشق دو دلداده تخاصم شد و رفت

"کارم از گریه گذشته ست بِدان میخندم"
که میان من و او سوء تفاهم شد و رفت
@aarrf
#فریبا_محمدی