انجمن ادبی عارف

#حمید_مصدق
Канал
Образование
Книги
Искусство и дизайн
Социальные сети
ПерсидскийИранИран
Логотип телеграм канала انجمن ادبی عارف
@aarrfПродвигать
212
подписчиков
3,44 тыс.
фото
81
видео
181
ссылка
📚 نشست ادبی ۴۸۴: دوشنبه ۱۹ شهریور، ساعت ۱۷ تا ۱۹ زیباشهر، کتابخانه یادگار، تالار همایش ✏️ نشست برون‌مرزی ۲: جمعه ۲۳ شهریور، ساعت ۲۰:۳۰ کلاب‌هاوس، خانهٔ «بنیاد فرهنگ ایران» ادمین: @iranvijadmin اینستاگرام: @anjomanaref کلاب‌هاوس: بنیاد فرهنگ ایران
تمامِ مزرعه از خوشه‌های گندم، پُر
و هیچ دستِ تمنّا
دریغ، سنبله‌ها را درو نخواهد کرد.
دروگران، همیشه پیش از درو
درو شده‌اند.
@aarrf
#حمید_مصدق
...من گمان می‌کردم
دوستی، همچون سروی سرسبز
چارفصلش همه آراستگی‌ست
من چه می‌دانستم
هیبتِ بادِ زمستانی هست
من چه می‌دانستم
سبزه می‌پژمرد از بی آبی
سبزه یخ می‌زند از سردیِ دی...
سینه‌ام
آینه‌ای‌ست
با غباری از غم
@aarrf
#حمید_مصدق
@aarrf
و ندایی که به من می گوید :
”گر چه شب تاریک است
دل قوی دار ،
سحر نزدیک است “
دل من در دل شب
خواب پروانه شدن می بیند

#حمید_مصدق
@aarrf
.
شب سردیست
و من با دل سرد
به خودم می گویم:
خبری نیست، بخواب!
باز هم خواب #محبت دیدی!

#حمید_مصدق

@aarrf
.
می سرایم
به امیدی که تو خوانی
ور نه
آخرین مصرع من
قافیه‌اش مردن بود

#حمید_مصدق
#روزنگار ۷ آذرسالروز درگذشت #حمیدمصدق
یادش گرامی 🌹
@aarrf
.
شب «سردیست»
و من با دل سرد به خودم می گویم:
"خبری نیست" بخواب
باز هم خواب محبت دیدی…!

#حمید_مصدق
@aarrf
@aarrf
در شبان غم تنهايي خويش،
عابد چشم سخنگوي توام .
من در اين تاريكي،
من در اين تيره شب جانفرسا،
زائر ظلمت گيسوي توام .
شكن گيسوي تو،
موج درياي خيال .
كاش با زورق انديشه شبي،
از شط گيسوي مواج تو، من
بوسه زن بر سر هر موج گذر مي كردم .
كاش بر اين شط مواج سياه،
همه عمر سفر مي كردم .
***
واي، #باران؛
باران؛
شيشه پنجره را باران شست .
از دل من اما،
- چه كسي نقش تو را خواهد شست ؟

آسمان سربي رنگ،
من درون قفس سرد اتاقم دلتنگ .
مي پرد مرغ نگاهم تا دور،
واي، باران،
باران،
پر مرغان نگاهم را شست .
***
خواب روياي فراموشيهاست !
خواب را دريابم،
كه در آن دولت خواموشيهاست .
من شكوفايي گلهاي اميدم را در روياها مي بينم،

و ندايي كه به من ميگويد :
« گر چه شب تاريك است
« دل قوي دار،
سحر نزديك است
دل من، در دل شب،
خواب پروانه شدن مي بيند .
مهر در صبحدمان داس به دست
آسمانها آبي،
- پر مرغان صداقت آبي ست -
ديده در آينه صبح تو را مي بيند .

از گريبان تو صبح صادق،
مي گشايد پرو بال .
تو گل سرخ مني
تو گل ياسمني
تو چنان شبنم پاك سحري ؟
- نه؟
از آن پاكتري .
تو بهاري ؟
- نه،
- بهاران از توست .
از تو مي گيرد وام،
هر بهار اينهمه زيبايي را .

هوس باغ و بهارانم نيست
اي بهين باغ و بهارانم تو !
***
در سحر گاه سر از بالش خوابت بردار!
كاروانهاي فرومانده خواب از چشمت بيرون كن !
باز كن پنجره را !

تو اگر باز كني پنجره را،
من نشان خواهم داد ،
به تو زيبايي را .
بگذر از زيور و آراستگي
من تو را با خود تا خانه خود خواهم برد
كه در آن شوكت پيراستگي
چه صفايي دارد
آري از سادگيش،
چون تراويدن مهتاب به شب
مهر از آن مي بارد .
باز كن پنجره را
من تو را خواهم برد؛
به عروسي عروسكهاي
كودك خواهر خويش؛
كه در آن مجلس جشن
صحبتي نيست ز دارايي داماد و عروس
صحبت از سادگي و كودكي است .
چهره اي نيست عبوس .
كودك خواهر من،
امپراتوري پر وسعت خود را هر روز،
شوكتي مي بخشد .
كودك خواهر من نام تو را مي داند
نام تو را ميخواند !
- گل قاصد آيا
با تو اين قصه خوش خواهد گفت ؟! -
باز كن پنجره را
من تو را خواهم برد
به سر رود خروشان حيات،
آب اين رود به سر چشمه نمي گردد باز؛
بهتر آنست كه غفلت نكنيم از آغاز .
باز كن پنجره را ! -
- صبح دميد ! .
#حمید_مصدق
@aarrf
.
چه انتظار عظیمی
نشسته در دل،
همیشه منتظریم و
کسی نمی آید...

#حمید_مصدق

@aarrf
@aarrf

۹ بهمن، زادروز #حمید_مصدق گرامی باد🌹

تو به من خندیدی و نمی‌دانستی
من به چه دلهره از باغچه همسایه #سیب را دزدیدم
باغبان از پی من تند دوید
سیب را دست تو دید
غضب‌آلود به من کرد نگاه
سیب دندان‌زده از دست تو افتاد به خاک
و تو رفتی و هنوز
سالهاست که در گوش من آرام آرام
خش‌ خش گام تو تکرار کنان می‌دهد آزارم
و من اندیشه‌کنان غرق در این پندارم
که چرا باغچه کوچک ما سیب نداشت؟؟

#حميد_مصدق
@aarrf
@aarrf

تو به اندازه‌ی تنهاییِ من

خوشبختی،

من به اندازه‌ی زيباییِ تو

غمگينم ...

#حمید_مصدق
@aarrf
من صبورم اما
به خدا دست خودم نیست اگرمی رنجم
یا اگر شادی زیبای تو را
به غم غربت چشمان خودم می بندم

من صبورم اما
چه قدَر با همه ی عاشقی ام محزونم
و به یاد همه ی خاطره های گل سرخ
مثل یک شبنم افتاده ز غم مغمومم

من صبورم اما
بی دلیل از قفس کهنه ی شب می ترسم
بی دلیل از همه ی تیرگی رنگ غروب
و چراغی که تو را از شب متروک دلم دور کند

من صبورم اما
آه، این بغض گران
صبر چه می داند چیست

#حمید_مصدق
@aarrf
.
مهرِصبحدمان داس بدست
خرمنِ خواب مرامیچیند
آسمانها آبی ،
پرمرغان صداقت آبیست
دیده درآینه ی صبح ، تو را میبیند ؛
ازگریبان توصبح صادق
میگشاید پر و بال!

#حمید_مصدق

@aarrf
@aarrf

7 آذز سالروز درگذشت
#حمید_مصدق
🍃🍃🍃🍃

گاه می اندیشم
خبر مرگ مرا با تو چه کس می گوید؟
آن زمان که خبر مرگ مرا
از کسی می‌شنوی
روی تو را کاشکی می‌دیدم.
شانه بالازدنت را،
-بی قید -
و تکان دادن دستت که،
- مهم نیست زیاد -
و تکان دادن سر را که
- عجیب! عاقبت مرد؟
-افسوس!
کاشکی میدیدم.
من با خود می گویم
چه کسی باور کرد
جنگل جان مرا
آتش عشق تو خاکستر کرد!؟

#حمید_مصدق
@aarrf
باز کن پنجره را
من تو راخواهم برد
به سر رود خروشان حیات
آب این رود
به سرچشمه نمی گردد باز
بهتر آنست
که غفلت نکنیم از آغاز
باز کن پنجره را
صبح دمید

#حمید_مصدق
@aarrf
@aarrf
گاه‌گاهی که دلم می‌گیرد

پیش خود می‌گویم

آن‌که جانم را سوخت

یاد می‌آرد از این بنده هنوز . . . ؟

#حمید_مصدق
@aarrf
@aarrf


من صبورم اما...

آه، این بغض گران

صبر چه می داند چیست


#حمید_مصدق


@aarrf
@aarrf

تو به من خندیدی و نمی دانستی
من به چه دلهره از باغچه همسایه #سیب را دزدیم
باغبان از پی من تند دوید
سیب را دست تو دید

غضب آلود به من کرد نگاه
سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک
وتو رفتی و هنوز...

سالهاست که در گوش من آرام آرام
خش خش گام تو تکرار کنان می دهد آزارم
و من اندیشه کنان غرق در این پندارم
که چرا #باغچه_کوچک_ما_سیب_نداشت...

#حمید_مصدق
@aarrf
@aarrf

گل گندم خوب است...

گلِ خوبی زیباست...

ای دریغا که همه مزرعه ی دنیا را

علف هرزه ی کین پوشانده ست...!

#حمید_مصدق

@aarrf
من گمان می کردم
دوستی همچون سروی سرسبز،
چارفصلش همه آراستگی است،
من چه می دانستم،
دل هرکس
دل نیست...

#حمید_مصدق
@aarrf
@aarrf




مرا با سوز جان بگذار و بگذر

اسیر و ناتوان بگذار و بگذر
 
چو شمعی سوختم از آتش عشق

مرا آتش به جان بگذار و بگذر
 
دلی چون لاله بی داغ غمت نیست

بر این دل هم نشان بگذار و بگذر 

مرا با یک جهان اندوه جانسوز

تو ای نامهربان بگذار و بگذر 

دو چشمی را که مفتون رخت بود

کنون گوهرفشان بگذار و بگذر 

در افتادم به گرداب غم عشق

مرا در این میان بگذار و بگذر 

به او گفتم: حمید از هجر فرسود!

به من گفتا: جهان بگذار و بگذر


#حمید_مصدق





@aarrf