انجمن ادبی عارف

#حسین_زحمتکش
Канал
Образование
Книги
Искусство и дизайн
Социальные сети
ПерсидскийИранИран
Логотип телеграм канала انجمن ادبی عارف
@aarrfПродвигать
212
подписчиков
3,44 тыс.
фото
81
видео
181
ссылка
📚 نشست ادبی ۴۸۴: دوشنبه ۱۹ شهریور، ساعت ۱۷ تا ۱۹ زیباشهر، کتابخانه یادگار، تالار همایش ✏️ نشست برون‌مرزی ۲: جمعه ۲۳ شهریور، ساعت ۲۰:۳۰ کلاب‌هاوس، خانهٔ «بنیاد فرهنگ ایران» ادمین: @iranvijadmin اینستاگرام: @anjomanaref کلاب‌هاوس: بنیاد فرهنگ ایران
.
می گویم اما درد دل، سربسته‌تر بهتر
بغض گلوی مردها، نشکسته‌تر بهتر

وقتی که چای چشمِ پر رنگِ تو دم باشد
مردی که پیشت می‌نشیند، خسته‌تر بهتر

#حسین_زحمتکش
@aarrf
@aarrf
مرا ای ماهی دلمرده ی محبوس، یادت نیست؟ 
چه خواند این تُنگ در گوشت که #اقیانوس یادت نیست؟

همین اندازه می‌دانی که از تقدیر دلگیری
پریشانی، ولی چیزی ازان کابوس یادت نیست...

منِ گمراه، با چشمان کورم تا خدا رفتم
تو اما راه را ای شیخ، بی‌فانوس یادت نیست

در این پیراهنه‌سر ناگه به یاد توبه ‌افتادی
گناهت را ولی‌افسوس...آه افسوس!یادت نیست

@aarrf
#حسین_زحمتکش
@aarrf
خودت را می کُشی اما بدان،شایع نخواهی شد
تو هم بی برکتی! آزاد ازاین طالع نخواهی شد!

تورا این #توبه ها هرگز نخواهد داشت فرجامی
تو که میخانه بودی،مسجدِ جامع نخواهی شد!

چرا بیهوده در افسوس دنیایی؟ که میدانی
به آنچه حسرتش را می خوری قانع نخواهی شد!

شبیه خون مظلومان، اگر هم ریختی بر خاک
به لُطفت شاخه ای گل می کند! ضایع نخواهی شد

بترس ای نوح از نفرینِ ما مردم، که بعد از آن
بلایی را که خود می خواستی مانع نخواهی شد

ببین آینده را ای عشق و برگردان سپاهت را
تو آن جنگی که در این سرزمین واقع نخواهی شد

@aarrf
#حسین_زحمتکش
.
به تو خو کرده ام، مانند "سربازی" به "سربندش"
تو معروفی به #دل_کندن... مونالیزا به لبخندش

تو تا وقتی مرا سربار می بینی، نمی بینی-
-درخت میوه را پرُبار خواهد کرد پیوندش!

#حسین_زحمتکش
@aarrf
@aarrf
🍃🌸
#من_شعر_آوردم، نمی خواهی سری هم هست
هرجا که خوبی هست قطعا بهتری هم هست

چشمان پشت پلک تو کافی ست تا یک روز
ثابت کند پیش از قیامت محشری هم هست

تقدیرِ ما با هم گره خورده است، باور کن!
هر جا که باشد کافری، پیغمبری هم هست

اینجا، رفیقانم رقیبانند و می بینم
در آستین جز دست یاری خنجری هم هست…

هر روز نفرینم کن اما خاطرت باشد
پشت سر عاشق دعای مادری هم هست

بر گردنِ من بار حیرت را تماشا کن
در این دیار، از نیزه سرگردان تری هم هست!

هر استکانی را که بر دارم پر از زهر است
جز مرگ آیا انتخاب دیگری هم هست؟
@aarrf
#حسین_زحمتکش
🍃🌸
@aarrf
🍃🌸
آمده ما را #بسوزاند، -خدايا- رحم كن...
رحم كن... بر روزگار تيره ي ما رحم كن...

چشم من درياست، گيسوي پريشان تو موج
اي خروشان موج طوفاني، به دريا رحم كن

موجب رسواييِ من مي شود، پيراهنت
يوسف مصري به دامان زليخا رحم كن!

مثل كفشي كهنه ام، تركم كن اما بعد از اين
بر كسي كه اينچنين افتاده از پا، رحم كن...

دست تو افتاده شمشيرم... به حال اين اسير
من اگر بودم نمي كردم! تو اما رحم كن...

مانده ام در برزخي ما بين مرگ و زندگي
وقت تصميم است اينك، يا بكش يا رحم كن!
@aarrf
#حسین_زحمتکش
🍃🌸
@aarrf
🍃🌸
در مصاف دلبری های مدامت دیده ام
آنکه هر دفعه سپر انداخت ایمان من است

شهر بعد از تو بلایی بر سرم آورده که
آنچه نوح آن را بلا خوانده است #باران_من_است

عشق حتی با تماشا هم سرایت می کند
من پریشان تو و جمعی پریشان من است

مثل قلیانی که می سوزاند آرامت کند
آنکه زخمم می زند خود نیز درمان من است

هیچ چشمی لایق دیدار گیسوی تو نیست
من محمد خان ام و این شهر کرمان من است
@aarrf
#حسین_زحمتکش
🍃🌸
@aarrf
🍃🌸
سودي ندارد گريه بر اين حال افسرده
كم آب در گلدان بريز اين #غنچه_پژمرده

آن تختِ جمشيدم كه هركس آمده از راه
يك گوشه از ويراني ام را با خودش برده

روزي شكوهي داشتم اما نماند افسوس
از آن شكوهم جز ستونهايي ترك خورده

حالا تو هم زخمي بزن تا خنجري داري
حالا كه قدرت رو به دستان تو آوُرده

قلب مرا بشكن كه در عالم نخواهد ديد
لطف مرا، آنكس كه قلبم را نيازرده

ديگر برو اين تُنگ را در رود خالي كن
حالا كه ديگر مطمئني #ماهی_ات_مرده

@aarrf
#حسین_زحمتکش
🌸🍃
@aarrf
دلگیرم از تقدیر و دستم بند جایی نیست
لعنت به آغازی که آن را انتهایی نیست

سقراطم و شاگردهایم دشمنم هستند
این درد را جز شوکران نوشی دوایی نیست

دست گدایی پیش هرکس بردم، الا او
ما را قنوتی هست، اما "ربنایی" نیست

دنیا بجز غربت چه دارد؟ هیچ بعد از هیچ
در دوستانت هم بگردی آشنایی نیست

چشم تماشای شکوهت را ندارد دهر
آن روز کفش‌ات میدهد دنیا که پایی نیست

نجار پیری هستم و این آخر عمری
حالا که محتاج عصا هستم... عصایی نیست
@aarrf
#حسین_زحمتکش
@aarrf

تا سیب گونه‌ات بنوازد نگاه را
آدم چگونه سر نسپارد گناه را ؟

حالم شبیه شانه‌ی بیچاره‌ایست که
در لابه لای موی تو گم کرده راه را

هر چند گفته‌اند که بوسیدنت خطاست
توجیه می‌کند لب تو اشتباه را

چشم تو بس که جاذبه دارد ، عجیب نیست
عمری خدا به دور تو گردانده ماه را

حالم بد است ، مثل گدایی که سالهاست
چشمش گرفته دختر یک پادشاه را

من در نماز غرق که باشم به غیر تو؟
اسمت می‌آید اشهد ان لا اله را

 #حسین_زحمتکش
@aarrf
.
از نمک نشناسها آزار دیدن سخت نیست

درد دارد خوردن زخم از نمک پرورده ای

#حسین_زحمتکش
@aarrf
@aarrf

تو خواهی رفت، دیگر حرف چندانی نمی ماند
چه باید گفت با آن کس که می دانی نمی ماند؟

بمان و فرصت قدری تماشا را مگیر از ما
تو تا آبی بنوشانی به من، جانی نمی ماند

برایم قابل درک است اگر چشمت به راهم نیست
برای اهل دریا شوق بارانی نمی ماند

همین امروز داغی بر دلم بنشان که در پیری
برای غصه خوردن نیز دندانی نمی ماند

اگر دستم به ناحق رفته در زلف تو معذورم
برای دستهای تنگ، ایمانی نمی ماند

اگر اینگونه خلقی چنگ خواهد زد به دامانت
به ما وقتی بیفتد دور، دامانی نمی ماند

بخوان از چشم های لال من، امروز شعرم را
که فردا از منِ دیوانه، دیوانی نمی ماند
#حسین_زحمتکش
@aarrf
@aarrf

یوسف مصر دلش شور تو را خواهد زد
تو اگر کوک کنی ساز زلیخایی را

باید از هرچه دوات است سیامشق کند
میرعماد آن خط ابروی چلیپایی را

با چه حالی به تماشا بنشینم امشب
این به هم ریخته گیسوی تماشایی را

تو اگر لطف کنی چند غزل بنشینی
مفتخر می کنی امشب من و تنهایی را

#حسین_زحمتکش
@aarrf
.

گيسو به هم بريز و
جهانى ز هم بپاش...

معشوقه بودن است و
بريز و بپاش ها...

#حسین_زحمتکش
@aarrf
.

شهر بعد از تو بلايی بر سرم آورده كه

آنچه نوح آن را بلا ميخواند، باران من است...


#حسین_زحمتکش
@aarrf
@aarrf
گنج من.! در طلبت رنج فراوان بردم
بی وضو دستِ مِی آلوده به قرآن بردم

به قمار آمدم آن موی بهم ریخته را
دل و دین باختم و حال پریشان بردم

شرم بوده ست و یا شوق؟نمیدانم شیخ
پیرهن باز شد و سر به گریبان بردم

آتشی بود که بعد از تو در این سینه نشست
گریه ای بود که هر شب به خیابان بردم

ابرم و رحمت من موجب زحمت شده است
سیل افتاده به هر "نقطه" که باران بردم

شهر پای تو زبان ریخت و من سر دادم
دیگران زیره و من چشم به کرمان بردم
▫️
ازتو چیزی به دلم نیست زلیخا،که خودم
بودم آن کس که به تهمتکده دامان بردم

#حسین_زحمتکش
@aarrf
.
قطره قطره نمک بپاش امشب
روی زخم دل همیشه ی من

تو که در کوچه راه افتادی
همه جا غیر کربلا بودی!

با توام آی حضرت باران
ظهر روز دهم کجا بودی...؟!

#حسین_زحمتکش
#طرح_شهرام_سعیدی
@aarrf
@aarrf

کسی با"موج" موهایت "کنار" آمد به غیر از من؟
کسی با هستی اش پای قمار آمد به غیر از من؟

کدامین سنگدل فکر شکار افتاد غیر از تو؟
کدام آهو به میدان شکار آمد به غیر از من؟

تمام شهر در جشن "تماشا"ی تو حاضر شد
تمام شهر آن شب در شمار آمد به غیر از من

برایت دستمال کاغذی بودم،ولی آیا
کسی در لحظه ی بغضت به کار آمد به غیر از من؟

مرا از"جمع" خاطرخواه ها"منها" کن ای "حوا"
تو را کافیست "آدم" هرچه بار آمد به غیر از من

#حسین_زحمتکش
@aarrf
@aarrf
تا سیب گونه ات بنوازد نگاه را
آدم چگونه سر نسپارد گناه را؟

حالم شبیه شانه ی بیچاره ای ست که
در لابه لای موی تو گم کرده راه را

هر چند گفته اند که بوسیدنت خطاست
توجیه می کند لب تو ؛اشتباه را

چشم تو بس که جاذبه دارد، عجیب نیست
عمری خدا به دور تو گردانده ماه را

حالم بد است٬ مثل گدایی که سالهاست
چشمش گرفته دختر یک پادشاه را

من در نماز غرق که باشم بغیر تو؟!
اسمت می آید "" اشهد ان لا اله"را

#حسین_زحمتکش
@aarrf
آنچه از تو برده ایم این زخم های کهنه است
آنچه از ما برده‌ای ای عشق، عمری آبروست

حاصل یک عمر، پیش چشممان بر باد رفت
چون کسی که رکعت آخر بفهمد بی وضوست...

#حسین_زحمتکش

@aarrf
Ещё