دلیل بیشتر بیصبریهایم را در این سخن پروردگار متعال یافتم:
{تُرِيدُونَ عَرَضَ الدُّنْيَا وَاللّهُ يُرِيدُ الآخِرَةَ} (شما کالای دنیا را میخواهید و الله آخرت را [برای شما] میخواهد)
شما دنیای گذرای نزدیک را میخواهید. امتیازش نزدیک بودن است و مشکلش گذرا بودن. به اندازهٔ نزدیک بودنش موقتی است. و اتفاقا سرعت موقتی شدنش بیشتر هم شده. خوشحالی خرید آخرین مدل فلان گوشی ده سال پیش را یادت است؟ همان گوشی را الان حاضری استفاده کنی؟ دیدی خوشحالیاش چقدر زود خاموش شد؟ مانند سوختن برگ خشکی بود که در یک لحظه دیده را میرباید. دنیای ما هم همان بود، چشمگیر و گذرا، و هر چه چشمگیرتر، گذراتر. اما به نظرت بهشتیها شادیهای دنیا را چگونه خواهند دید؟ شادیهای مدل پایین ما به حساب ده سال بعدِ همین دنیا خندهدار است چه رسد به حساب آسمان. حالا ده سال قبل را رد کن و برو بالاتر، پنجاه سال قبل. شصت سال... شادی اولین رادیوی خانواده، اولین تلویزیون، اولین تلویزیون رنگی! شادی همان است. سوژه عوض شده. شادیهای گذشته میروند به انباری و موزهٔ عبرت میشوند برای گذرا بودن دنیا.
نزدیک و زود، در برابر دورِ ماندگار. دنیا و آخرت، عاجله و آجله.
{كَلَّا بَلْ تُحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ (۲۰) وَتَذَرُونَ الْآخِرَةَ} (چنین نیست؛ بلکه شما این [دنیای] زودگذر را دوست دارید (۲۰) و آخرت را رها میکنید)
آن شش رکن ایمان را یادتان است؟ مخصوصا آن دو رکن نخست؛ بدون این ایمان نه تنها دین، که ذات زندگی را درک نخواهی کرد و دنیای گذرا را با خشم و حرص و نگرانی و کلی طرح و برنامه و کمی شادی گذرا طی خواهی کرد، گذرا به اندازهٔ سوختن یک برگ خشک.