بسم ربِّ الْصّابِرین
۱.«وَلا تَقُولُوا لِمَنْ يُقْتَلُ في سَبيلِ اللَّهِ أَمْواتٌ بَلْ أَحْياءٌ» و کسانى را که در راه خدا کشته مىشوند مُرده نخوانید، بلکه زندهاند...
«حسین جلوی خیمهٔ خویش نشسته بر شمشیر تکیه داده و سر بر زانو نهاده بود، خواهرش زینب، سیلی بر روی زد و بانگ واویلا برآورد... حسین گفت: «هنگام شیون نیست خواهرم، خاموش باش، خدا تو را رحمت کند»
گویی در این مکالمه حسین دست زینب را که در دستش بود، به دستان خدا سپرد که او بهترین سرپرستان است.
۲.«وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرينَ» قطعاً ما شما را به چیزى از ترس و گرسنگى و کاهش اموال و نفوس و فرزندان مىآزماییم، به شکیبایان نوید ده...
زینب بعد حرف امام آرام شده بود،فرزندانش را به میدان که فرستاد به خیمه آمد، پردهٔ خیمه را پایین انداخت و بیرون نیامد، انگار شهیدانِ برگشته،مادری ندارند.
اکنون که دست به دست خدا دارد، همهٔ اتفاقات را زیبا و بنای آزمایش میبیند، چون امام او را به خدا سپرده و برای این لطف به پایش مواسات میکند.
۳.«الَّذينَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصيبَةٌ قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ» همانان که چون پیشامد ناگوارى به آنان برسد مىگویند: ما از آنِ خداییم و به سوى او باز مىگردیم...
کشتگان را بر زمین افکنده دیدم: به خاک ناسپرده و چون عمهام زینب آثار حزن بر من بدید با من گفت: «اینها تو را به جَزَع نیاورد، که این عهدیست از رسول خدا با جد و پدر و عمّت. خدا پیمانی گرفته است برای قبر پدرت نشانی بر پا دارند که اثر آن کهنه نشود و رسم آن با گذشتن
شبها و روزها ناپدید نگردد و هر چه پیشوایان کفر و پیروان ضلال در محو آن بکوشند، اثر ظاهرتر گردد»
در این جمله اوج خداباوری زینب متجلی شده، تفسیر کلام پدرش علیبنابیطالب که فرمود: «عَرَفْتُ اللَّهَ سُبْحَانَهُ بِفَسْخِ الْعَزَائِمِ، وَ حَلِّ الْعُقُودِ، وَ نَقْضِ الْهِمَم» خداوند سبحان را با گسستن تصمیمها، دگرگونی نیتها و شکستن قصدها شناختم.
زینب نزد حسین مرحله به مرحله بر صبرش افزونتر میشد و صبر نه به معنی تحمل سختیها، بلکه صبر بر همهی حسها.
اطاعت از امامت و گوش فرمان او بودن از آدمی چنین شخصیتی میسازد.
#شب_چهارم_محرم ۱۴۴۴
🔶 @a_ghaaem