✅ تهاجم و لشگرکشی حداکثری پیامبر جهانگیر اسلام برای مقابله با نیروهای ناتوی رومی - در بیرون از مرزها➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ✍ شرح ؛ پس از اینکه سیدنا محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) خبر یافتند که نیروهای متحد شده توسط هراکلیوس (هرقل پادشاه روم) در منطقه سوریه و خارج از مرزها اردو زده و حجاز تهدید میشود بلافاصله بزرگترین سپاه مسلمین ( ۳۰ هزار نفر - ۱۰ هزار نفرشان اسب سوار) را برای جنگ با دشمن گسیل داشتند و حتی شخصا سپاه اسلام را رهبری کردند. ایشان تا منطقه تبوک پیشروی کردند تا اینکه خبر آوردند، نیروهای هرقل آنجا حضور ندارند.
📄 گزارش تاریخی :
گروهی از مردم انباط در دوره جاهلی و بعد از اسلام به مدینه آرد سپید و روغن میآوردند. چون این گروه فراوان به مدینه می آمدند مسلمانان تقریبا همه روزه از اخبار شام اطلاع داشتند.
گروهی از ایشان به مدینه آمدند و خبر آوردند که هرقل (هراکلیوس) خوار بار سالیانه یاران خود را پرداخت کرده و سپاهیان فراوانی در شام گرد آورده است و قبائل لخم و جذام و غسان و عامله را هم با خود همراه ساخته و آماده شده اند و آنجا اردو زده اند و هرقل هم در حمص باقی مانده است.
این موضوع را دیگران به آنها گفته بودند و آنها هم به مسلمانان گفتند. در نظر مسلمانان هیچ دشمنی به اهمیت رومیان نبود که در سفرهای بازرگانی ساز و برگ و شمار و مرکوبهای آنها را دیده بودند.
پیامبر (ص) در شدت گرما آماده سفر دور دستی برای جنگ تبوک شدند و جنگجویان زیادی را فراهم فرمودند. آن حضرت موضوع را آشکارا به اطلاع مسلمانان رساند تا تمام امکانات خود را برای جنگ آماده سازند و هم به مسلمانان اطلاع داد که از کدام راه خواهد رفت و چه قصدی دارد. پیامبر (ص) اشخاصی را به قبایل و مکه اعزام داشت تا آنها را برای جنگ حرکت دهند.
بريدة بن حصیب را به قبیله اسلم روانه فرمود و دستور داد که تا فرع پیش برود، ابورهم غفاری را هم پیش قبیله غفار فرستاد که آنها را از همانجا حرکت دهد، ابو واقد لیثی هم پیش قوم خود رفت و ابوجعد ضمری میان قوم خود که در ساحل دریا بودند رفت، همچنین رافع بن مكيث و جندب بن مکیث را به جهينه اعزام فرمود، نعیم بن مسعود را به قبیله اشجع فرستاد، و بدیل بن ورقاء و عمرو بن سالم و بشر بن سفیان را به قبیله کعب بن عمرو اعزام داشت، و به قبیله سلیم گروهی را فرستاد که عباس بن مرداس هم از ایشان بود.
پیامبر (ص) مردم را به جنگ و جهاد ترغیب فرمود و آنها را بر آن کار برانگیخت و هم دستور فرمود که از اموال خود اعانه جمع کنند و مردم هم اعانه زیادی دادند.
حضرت تا منطقه تبوک پیشروی کردند. اما نهایتا جنگی صورت نگرفت و سپاه رومیان در آن منطقه حضور نداشتند.
📗📒نام کتاب : مغازی واقدی نویسنده : الواقدی جلد ۳ صفحه ۹۹۰
🌐 http://lib.efatwa.ir/44856/3/990/%D8%A7%D9%86%D8%A8%D8%A7%D8%B7📗📒نام کتاب : طبقات الكبرى نویسنده : ابن سعد جلد ۲ صفحه ۱۲۵
http://lib.efatwa.ir/40237/2/125/%D9%87%D8%B1%D9%82%D9%84📗📒نام کتاب : تاريخ دمشق نویسنده : ابن عساكر، جلد ۲ صفحه ۳۳
🌐 http://lib.efatwa.ir/40314/2/33➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖📃 پ ن : پس در این واقعه پیامبر عزیزمان (ارواحنا له الفدا) به هیچ وجه منتظر نشدند تا حمله ای از جانب دشمن صورت بگیرد و سپس به دفاع روی آوردند. بلکه تجمع نیروهای دشمن متحد در خارج از مرزها را جدی تلقی کرده و به سمتشان لشگرکشی کردند...
#تنها عامل توقف و بازگشت ایشان در زمان پیشروی، عدم حضور نیروهای هرقل بود. در برخی از گزارش ها نیز گفته اند هرقل با دادن هدایا قائله را خاتمه داد. که ارتباطی با اصل استدلال ندارد و جدیت برخورد با دشمنانی که در خارج از مرزها تجمع کرده اند، نزد رسول الله (صلی الله علیه و آله) مسئله ای مشخص و ثابت است.
#تلنگر✍ آرش SVD🔍 کارگروه پژوهشی دروغ ها و خرافات ملحدین
🆔 @Zandiq_IQ7 http://antizandiq.blog.ir