💥 پشت پرده ی تک
#ابوقریب را هم روایت کنید!
🔹این روزها با نمایش فیلم «تنگه ابوقُریب»، یاد آن روزهای غریب زنده می شود، البته به این معنا نیست که این فیلم یا فیلم «اشنوگل» تمام آنچه را که واقعیت ماجرا بوده است را بیان کرده باشند.
زیرا شناوری بر احساسات ضعف اساسی روایتگری چهره به چهره و فیلنامه های جنگ شده، و تغافل از ریشه ها و به قولی پشت پرده های وقایع عمدتا ناخوشایند جنگ و اصرار بر اشک گیری و خواندن روضه ی بی تدبر، آفت درست خوانده شدن جنگ شده است.
ماجرای
ابوقریب در روزهای سرنوشت ساز جنگ از جایی کلید خورد که به گفته ی فرمانده ی اسبق سپاه، قطعنامه ۵۹۸ آن هم به صورت محرمانه یک سال قبل از پذیرش امام پذیرفته شده بود، و نیروهای اصیل انقلاب که جبهه ها را می گرداندند عمدتا از این ماجرا بی خبر بودند، ولی در عوض بخشی از یگان های ستادی و رزمی نیز هدفمند به نوعی عقب نشینی و عدم انگیزه برای دفاع و پدافند فراخوانده شده بودند، که نوعی دوگانگی و تضاد مدیریت در جنگ مشهود بود که دعوای
#شهید_سیدعلی_هاشمی با مقام بالایش و مفقودی ایشان گویای همین ماجرا بود.
مثلا تک صدام در فروردین سال ۶۷ هنگامی که جناب محسن رضایی چند ماه با باز کردن جبهه سوم در شمال عراق معدود رزمندگان موجود را از جنوب به آنجا گسیل داده بود، و همان زمان در کرمانشاه با فراخوان فرماندهان جنگ همایشی درباره نقش سپاه در سیاست و انتخابات را برگزار می کرد، به سقوط فاو منجر شد!
از سویی دیگر یگان هایی از ارتش که نقش پدافندی داشتند، در مناطقی مثل همین ابوقُریب فاقد فرمانده و بی انگیزه ی دفاع در کوچکترین تک دشمن ماشین جنگی خود را عقب می کشیدند و خود در آن زمان شاهد عقب نشینی گریز گونه ی ادوات سنگین و نیمه سنگین زیادی در جاده ی اهواز خرمشهر در تک تیر ماه عراق بودم، که سرانجام این نیروهای مردمی گردان های رزمی بودند که با دست خالی تک کوشک و زید و جاده اهواز خرمشهر را با نثار بهترین هایشان پس زدند!
و حتّی در همین تنگه ی
ابوقریب سربازان زیادی وقتی با تک زرهی و بی امان بعثیون مواجه شدند متوجه شدند که فرماندهی برای هدایت ایشان نیست، و نیروهای سپاه و سازمان قضایی نیروهای مسلح در جستجو معدود سربازانی که از تک
ابوقریب و تشنگی آن جان سالم به در برده و توانسته بودند به اندیمشک خود را برسانند با برخی از آنان در حالتی برخورد کردند که حتی حاضر بودند به قیمت بلیط و وعده ای آب و غذا سلاح خود را بدهند! و علت عقب نشینی را نبودن فرماندهان خود می دانستند!
و اینجا بود که فرزندان مظلوم انقلاب و رزمندگان بسیج مردمی گردان عملیاتی و خط شکن عمار که از عملیات و پدافند سنگین شلمچه برای مرخصی به تهران اعزام بودند، وارد صحنه شده و با شهادت حدود نیمی از آنان به همراه قائم مقام لشگر ۲۷ محمد رسول الله ( صلی الله علیه و آله )
#شهید_شیخ_غلامرضاصالحی توان رزم خود را برای روز های سرنوشت ساز آینده از دست دادند و این ماجرای رکود عمدی جنگ ظرف چند روز به پذیرش قطعنامه ۵۹۸ در ضعف مشهود جبهه ها و آنچه امام راحل از آن به نوشیدن جام زهر یاد کرد منتهی شد و ...
و کسی نگفت فرماندهان یگان های پدافند ارتش در
ابوقریب و زید و کوشک و ... با دستور چه کسی به عقب خوانده شده بودند؟! البته همان زمان شایع شد که
#شهید_صیاد_شیرازی به دنبال محاکمه ی صحرایی برخی از فرماندهان خاطی بود، که با مخالفت جناب
#رفسنجانی به عنوان فرمانده جنگ مواجه شد و ...
بررسی این پشت پرده ها و شناخت افرادی که امروز نیز در پس
#برجام و مذاکرات محرمانه همان نقش سال ۶۷ را ایفا می کنند، بسیار ضروری است. زیرا امروز همان تضادهای مدیریتی و رکود عمدی، در کنار بی خبری انقلابیون از تصمیم هایی که برای آنان و کشورشان گرفته شده است، در حال تکرار می باشد و ...
https://t.me/shafieikia/2449