ایران- افغانستان؛ لزوم گذر از تقابل ژئوپلیتیکی به تعامل ژئواکونومیکی
@WaterDiplomacy#بخش_دومبر اساس اخبار منتشر شده و اشاره صریح مقام های دولتی افغانستان، با اتمام ساخت سد
#کمال_خان، جریان طبیعی تالاب های بین المللی
#ترکیه هامون که از رودخانه مشترک
#هیرمند تأمین می شد، به سمت باتلاق
#گودزره هدایت خواهد شد و جریان طبیعی و عرفی به سمت تالاب های
#هامون از مسیر رودخانه
#هیرمند منحرف می شود که خلاف
#معاهده 1351 و قوانین عرف بین المللی است. همچنین قرار است کار ساخت سد
بخش آباد نیز با مشارکت یک شرکت ایتالیایی انجام شود که حجم ذخیره آن بیش از یک هزار و300 ﻣﻴﻠﻴﻮﻥ ﻣﺘﺮ ﻣﻜﻌﺐ است که ظرفیت آبیاری در حدود 104 هزار هکتار زمین را خواهد داشت.
بنابر این با توجه به اظهارات مقامات افغانستان، نگرانی جدی نسبت به آینده محیط زیست
#هامون_صابری وجود دارد. این یک نگرانی به حق ملی، منطقه ای و بین المللی است که نه تنها مردم ایران که مردم افغانستان و منطقه را نیز متاثر خواهد کرد که
#هامون یک میراث مشترک است. آیا این نگرانی نابجا است؟
2-نگرانی بعدی، سواستفاده از اقدامات توسعه ای در جهتی خلاف رفاه و معیشت عرفی و قابل قبول مردم است. این اقدامات به تصور مقام های افغان باعث توسعه اشتغال و تبدیل شدن منطقه فراه به 'گدام گندم' می شود. اما تا چه اندازه می توان امیدوار به تحقق چنین شعاری بود؟
بر اساس بررسی های صورت گرفته و تحلیل گزارش های سازمان های جهانی، کشت محصول خشخاش در استان های نیمروز و فراه که هر دو از استان های هم مرز با ایران محسوب می شوند، افزایش چشمگیری داشته است. مقامات افغانستان گفته اند که سد
بخش آباد می تواند به کشت جایگزین خشخاش کمک کند، اما وقتی به واقعیت های امروزه و گذشته و رفتار دولت های افغانستان در برخورد با کشت خشخاش و نیز ضعف حاکمیت دولت مرکزی در این مناطق نگریسته شود، این نگرانی جدی در ذهن هر تحلیلگری ایجاد خواهد شد که با احداث سد
بخش آباد و با توجه به عدم توانایی و یا حتی عزم دولت برای مقابله با کشت خشخاش، این منطقه نیز همانند
بخش های مرکزی ولایت هلمند افغانستان در پایین دست
#سد #کجکی، تبدیل به 'گدام خشخاش' شود.
سیاست های اخیر دولت افغانستان نشان می دهد که این کشور از اهمیت این مساله غافل مانده است و اگر چه در سخنرانی های مقامات آن کشور توجه به محیط زیست و
#تالاب ها تاکید می شود اما به واقع، رفتاری که نشان داده می شود چیزی خلاف واقع و نگران کننده است. به عنوان نمونه در گزارش اخیر دفتر مقابله با مواد مخدر و جرم سازمان ملل متحد (UNODC, 2016) متوسط تولید
#خشخاش به ازای هر کیلوگرم در هکتار حدود 30 درصد افزایش یافته است. همچنین بر اساس این گزارش، قلع و قمع زمین های کشت محصول خشخاش توسط دولت افغانستان 91 درصد کاهش و در همین حال، کشت خشخاش 43 درصد نسبت به سال 2015 روند افزایشی داشته است.
بنابر این آیا این نگرانی نابجاست که چطور دولتی که نتوانسته در کنترل خشخاش موفق باشد، بتواند در جایگزین کردن آن موفق باشد؟ و چه تضمینی می تواند به کشور همسایه اش که روزانه صدمه های جدی مالی و جانی در مبارزه با مواد مخدر صادر شده از افغانستان می دهد، ایجاد کند؟
3- نگرانی بعدی، ارتباط
#فساد موجود در افغانستان و
#توسعه در آن کشور است. به گواه سازمان های بین المللی، از شروط اصلی کشورهای غربی در کمک به افغانستان در اجلاس اخیر بازسازی افغانستان، برچیدن فساد در آن کشور بوده است.
به استناد سخنان شخص اشرف غنی، فساد افسار گسیخته در بین دستگاه های دولتی افغانستان که به گفته برخی مقامات افغان غیرقابل کنترل است و در زمره بدترین کشورها از این منظر قرار گرفته، کنترل مواد مخدر را نگران کننده می کند و 'توسعه و رفاه برای مردم افغانستان' را در حد یک شعار باقی می گذارد. هم اکنون در درون
#وزارت_انرژی_و_آب #افغانستان و در انجام پروژه های
#سدسازی، به استناد گزارش های رسانه ای و دولتی در افغانستان، فسادهای مالی بسیاری وجود دارد و بر خلاف تبلیغات گسترده که بیشتر رنگ و بوی انتخاباتی دارد، حقایق از حکایت های دیگری نقل می کند.
عقد قرارداد سد
#کجکی و بند
#کمالخان با یک شرکت ترکی که به گفته رسانه های افغان یک شرکت
#ورشکسته بوده از این جمله است. بنابر این فساد در افغانستان که یکی از اهداف مهم اشرف غنی رییس جمهوری آن کشور برای مبارزه عنوان می شود، این نگرانی را ایجاد می کند که
#کنترل_آب در آن کشور در چنین سیستم فاسدی بیشتر از آنکه ماهیتی توسعه ای به نفع مردم افغانستان داشته باشد، ابزاری برای کنترل مردم افغانستان و لذا تبعات اجتماعی، امنیتی و به خصوص محیط زیستی برای کل مردم منطقه را بدنبال داشته باشد. آیا این نگرانی نابجا است؟
#پایان_بخش_دوم#ایرناhttp://yon.ir/g2Lgm@WaterDiplomacy