علاقه به «تنهایی» ممکن نیست گرایشِ نخستین انسان باشد، بلکه در اثر تجربه و تفکر ایجاد میشود و اینها به سهم خود، نتیجهی تکامل نیروی ذهنی فرد است و با افزایش سن بیشتر میشود. معاشرتی بودن عموما با سن افراد، ارتباط معکوس دارد. کودک کوچک به محض اینکه تنها میشود، فریادهای ترحمانگیز سر میدهد. تنهایی برای پسران تنبیه بزرگی است. نوجوانان با رغبت دور هم جمع میشوند و فقط کسانی که در میان آنها شریفتر و از حیث تفکر بالاترند، گاهی در پی تنهاییاند. با اینهمه [آنها هم]، اگر تمام روز تنها باشند، برایشان سخت است. اما تنهایی برای مرد بزرگسال آسان است و هر چه سالمندتر شود، بیشتر میتواند تنها بماند. گرایش به تنهایی، گرایشی صرفا طبیعی [و ذاتی] نیست. بلکه بیشتر حاصل تجربه و بهویژه، نتیجهی بصیرت یافتن به کیفیت پستِ اخلاقی و ذهنی عامه مردم است. #در_باب_حکمت_زندگی / آرتور شوپنهاور