توره | اساطیر باستان

👁‍🗨 یکی از شناخته شده ترین و اصیلترین اساطیر روایی #یونان، افسانه ی شکار #گراز_کالیدون است. این داستان از بسیاری از منابع با آب و تابهای خاص خود قابل استخراج است و حضور بسیاری از قهرمانان اساطیری #یونان در جریان داستان آن را جذابتر نموده است.

#گراز_کالیدون همانگونه که میتوان حدس زد موجودیتی ناشی از خشم یکی از خدایان دمدمی مزاج یونانی است؛ چرا که این گراز نیز همچون موارد بسیار دیگری مانند #مدوسا، #سیلا، #مینوتاروس و... تبدیل به یک دردسر عظیم برای اساطیر یونانی شد!

روایت اینگونه آغاز می شود که #اوینیوس شاه سرزمین #کالیدون، یک سال طی جشن شکرگزاری محصول باغات خود (که در آن به تک تک خدایان قربانی تقدیم میشد) فراموش میکند که از #آرتمیس سپاسگزاری کرده و به درگاهش قربانی کند. در نتیجه خدابانو #آرتمیس نیز گرازی بسیار عظیم و وحشی را برای کشتن آینیوس میفرستد. گراز نمیتواند وارد شهر شود اما تاخت‌ تازش در باغات و مزارع حومه شهر خرابیها و ضررهای بسیاری به بار می آورد تا جایی که آینیوس ناگزیر میشود برای شکار گراز مزبور فراخوانی منتشر کرده و بزرگترین قهرمانان در دسترس را به شور بخواند.

بدین منظور مجلسی متشکل از بزرگترین پهلوانان شامل #تیسئوس، #کاستور و #پولوکس، #جیسون و #آرگونات ها، #لائرتس، #آتالانتا و #ملئاگر، #نستور، #پلیوس، #آدمتوس و #تلامون برای ماموریت مزبور گرد می آیند. البته جای بزرگترین پهلوان یعنی #هراکلس (هرکول) در این میان خالی است چون او در موعد شکار گراز با خوان معروف "طویله های شاه #آگیاس" دست و پنجه نرم می کرده است.

پس از گرد آمدن پهلوانان به دور هم آنها به جنگل زادگاه گراز برای شکار عزیمت میکنند و چون گراز خود را نشان میدهد زد و خوردی بسیار شدید در میگیرد. در ابتدا قوه ی گراز بسیار بیشتر از پهلوانان است و چند تن از آنان فورا بدون اینکه بتوانند حتی خراشی به حیوان وارد آوردند توسط او کشته میشوند. اما پس از چندی #آتالانتا موفق میشود با زوبین و کمان معروفش تیری حواله شکار کند که خون او را ریخته و بی جانش کند. پس از آن نیز #ملئاگر، معشوق بی بدیل و دوست آتالانتا، توانست با نیزه اش گراز را کاملا از پای دراورد.

پس از پایان یافتن شکار افراد باقی مانده به همراه پوست گراز به شهر و کاخ اوینیوس بازگشتند و شاه اعلام داشت که غنیمت مزبور را به آن پهلوانی اعطا خواهد کرد که اولین ضربه را به گراز زده باشد. با این شرط طبیعتا پوست گراز باید به آتالانتا می رسید و ملئاگر خشنود از این مسئله با جان و دل حاضر بود که غنیمت را تقدیم معشوقه اش کند. اما دایی های آتالانتا یعنی #پلکسیپوس و #توکسوس در این میان مخالفت ورزیدند و اعلام کردند که راضی نیستند جایزه به یک زن برسد.

در گیر و دار مباحثه برای متقاعد نمودن شاهزادگان آرکادیایی ملئاگر از کوره در میرود و آن دو را بر زمین زده و می کشد و پس از آن دچار عذاب وجدان شدیدی میشود و میخوانیم که چگونه مادر آتالانتا یعنی #کلومنه بعدها برای انتقام خون برادرانش ترتیب اثر یک خودکشی برای ملئاگر را می دهد.

پس از پایان یافتن روایت شکار پهلوانان بزرگ شرکت کننده همچون #آتالانتا، #جیسون و #تیسئوس هر کدام راه و ماجراجویی شخصی خود را دوباره از سر میگیرند و حماسه های بسیاری می آفرینند اما نگاه به جریان شکار گراز کالیدون به عنوان مسئله ای که توانست چنین قهرمانانی را گرد هم آورد همواره برای اسطوره شناسان جذاب بوده است.

▫️ @Torecilik