یک حدیث میارم تورو اون خدا ایمان بیاورید و رستگار شوید وگرنه سنگ میشوید
از ابو مفلس ابن مفلوک روایت است روزی امام نقی و اصحاب از دشتی می گذشتند که ناگهان شیر نر بزرگی به امام حمله ور شد. تمام اصحاب حضرت با دیدن شیر گریختند به جز مروان ابن غیض که با شیر درگیر شد و شیر را از پای درآورد.
حضرت بی درنگ ذوالنقار کشید و مروان را از پشت به دو نیم تقسیم کرد.
اصحاب پرسیدند: یابن راسولولا چرا چنین کردید؟ مروان که جان شما را نجات داد!
حضرت فرمود: به خدا قسم که او حب من و جدم علی را به دل نداشت و شیعه ی واقعی ما نبود؛ کسی که شیعه ی واقعی ما باشد فقط گنده گوزی می کند و به وقت عمل که می رسد همچون شما غیبش می زند!
منبع: شخصیت شناسی شیعیان، جلد زرده
✍جناب ارسلان
@TaqiNaqi