#یلدا_آقافضلی «اظهار پشیمانی نکرد»
از صفحه توئیتر «یوهان نجدی»
با یک منبع مطلع نزدیک به
یلدا آقافضلی گفتگو کردم؛ جزییاتی دقیق از روحیات، شخصیت و آخرین شب زندگی
یلدا؛
او آبان ۱۴۰۱ در اعتراضها بازداشت شد اما به خواسته بازجوها تن نداد و هرگز ابراز پشیمانی نکرد.
یلدا سه روز پس از آزادی به طرز مشکوکی درگذشت.
از کودکی عاشق یادگیری زبانهای خارجیه؛ به زبانهای انگلیسی، فرانسه، آلمانی و اسپانیایی صحبت میکنه و از ۱۵ سالگی کار تدریس زبان رو هم شروع کرده
به حیوانات علاقه خاصی داره و از حیوانآزارها به شدت بیزاره؛ بارها گربهها و سگهای آسیبدیده رو به خونه میاره و بهشون رسیدگی میکنه.
او روز چهارشنبه ۴ آبان ۱۴۰۱ در خیابان انقلاب تهران بازداشت میشه؛ خانواده ابتدا در بیخبری کامل از او هستن
و پس سه روز ردی از
یلدا رو پیدا میکنن که در اوین بوده و بعدش به زندان قرچک منتقل شده
خانواده در زندان قرچک یکبار موفق میشن
یلدا رو ملاقات کنن.
به گفته منبع مطلع من،
یلدا گفته که در زندان به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفته و از این موضوع شدیدا عصبانی بود
خشم او البته نیازی به توضیح نداشت چرا که بر روی سر و صورت و دستهاش به وضوح آثاری از ضرب و شتم دیده میشه.
دوشنبه ۱۶ آبانماه از زندان قرچک آزاد میشه
از آزادی تا مرگ مشکوکش فقط سه روز میگذره؛
یلدا در این سه روز، بسیار کمحرفه و از صحبت کردن درباره زندان و آنچه که برش گذشته اجتناب میکنه
با این حال بر روی کمرش جای ضربهها مشخصه و هنوز دستانش بویژه دور مچش پر از زخمه.
در این سه روز خانواده برای اینکه حال و هوای
یلدا عوض بشه، تصمیم میگیرن که براش یه ماشین خوب بگیرن
او اما از این پیشنهاد استقبال نمیکنه و میگه: مردم ندارن؛ چشمشون میمونه؛ من نمیتونم سوار بشم.
یلدا شامگاه پنجشنبه ۱۹ آبانماه برای استراحت به اتاقش میره؛ حدود ساعت ۴ صبح روز جمعه ۲۰ آبانماه نفسهای او حالت طبیعی نداره و به خرخر میافته
خانواده که صبح از خواب پا میشن متوجه میشن که
یلدا جان باخته و بدنش سرد شده.
#پرچمملی_شیروخورشید#شاهزاده_رضا_پهلوی #جاوید_شاه #ایران_را_پس_میگیریم