📝📝شریف بودن در زمین مقدم بر چشم دوختن به آسمان
✍سهند ایرانمهر
♈️خبر درگذشت فیروزنادری جزو اخبار مهم امروز است. وی معاون پیشین مدیرکل تنظیم راهبردهای آزمایشگاه پیشرانش جت در
#ناسا و مدیرکل اکتشافات منظومهٔ شمسی بود. طبیعی است که وقتی نام او بر زبان بیاید، چیزهایی که به نبوغ و علم و موفقیت مرتبط است به ذهن خطور کند امری که در منتهای آمال هر انسانی است که دوست دارد برای زندگی خود و دیگران فرد مهم و موثری باشد. مفهوم محوری این سخنرانی دکتر نادری اما نکته مهمتری را به ما گوشزد می کند: فضیلت و کرامت انسانی به مثابه شکوفایی یا تقدم و ضرورت زیست اخلاقی .
♈️دستیابی بشر به دستاوردهای عظیم ، معلول پرورانیدن کرامت، فضیلت و شرافت انسانی است و حتی می توان گفت وقتی ارزش دارد که روح و نیتی انسانی و اخلاقی را در خود داشته باشد. برای بزرگ بودن، ضرورتا نیازی به دخالت داشتن یا موثر بودن در خلق چیزی چشمگیر با مختصات مادی یا عددی و فیزیکی نیست. موفقیت نیز امری اعتباری و وضعی است. تعریف موفقیت به عنوان آسایش، خلاصی از رنج و بهره مندی از رفاه که این روزها ترویج می شود یک دروغ بزرگ است زیرا همه شرافت های انسانی که سر منشاء دستاوردهای مادی و معنوی است، خود حاصل رنج است که همین رنج نیز چیزی متفاوت از درد و ناله است. رنج چیزی است که انسان خردمند را به صرافت عملی کردن، توانایی های خود و کمک به دیگران وا می دارد و در نهایت به شکوفایی منجر می شود.
♈️امید بستن به خوشبختی که راهش را از رنج جدا کرده باشد، قرنهاست که در ذهنهای روشن، تن به افسانه میزند اما یک چیز در اعماق روح بشر وجود دارد که هنوز شایسته امید است و نامش « شکوفایی» است. شکوفایی، دریافت یقینی ارزشهای والایی است که به ما قدرت میدهد.
♈️قدرت، توانایی در هم شکستن و فتح و غرورِ گرفتن زمامِ دیگران نیست. قدرت، توان همدلی، مروت، تلاش برای خیر فردی و عمومی و تبدیل امر رنج آور به شکوفایی و سپس لذتی ناتمام است. شادمانی یا یودایمونیا (به یونانی: εὐδαιμονία ) که در فلسفه یونانی به "روان خرسند" و "شکوفایی" ترجمه می شود همان چیزی است که باید جایگزین مفهوم مجعول موفقیت آن هم در صورتی صرفا مادی شود.
♈️با چنین نگاهی، مشغول شدن به آسمان بدون دیدن زمین. مشغول شدن به زمین بدون توجه به اجتماع و مشغول شدن به اجتماع و دیگران بدون دریافتن خویشتن، مضحک است. درک همین معنا بود که آندره ساخاروف دانشمند هسته ای شوروی و برنده جایزه صلح نوبل را واداشت تا در پایان کار بنویسد :
"قدرت اتم یا توان اعزام چند صد هزار نفر سرباز و تجهیزات، گستره وسیع امپراتوری یا تاریخ درخشان، هیچ کدام برای خوش بختی یک ملت کافی نیست آن هم وقتی که مردم احساس نکنند حقی دارند یا اینکه می توانند آزادانه از رویاها و ایده های خود بگویند... نیک بختی بشر با در نظر گرفتن مقتضیات منطق است و در تلاش برای اهدافی در خور آدمیت".
♈️شاید همین ضرورت است که مولوی معتقد است، آدمی پیش از دست بردن به خاک برای تبدیل به طلا (تحقق ممکن ها از ناممکن ها) باید به کمال و شرافت خود بپردازد وگرنه نتیجه فاجعه بار خواهد بود:
کاملی گر خاک گیرد ، زر شود
ناقص ار زَر بُرد ، خاکستر شود
♈️چندانکه ثعالبی هم در لطائف المعارف چنین روایت کرد:
اسکندر شبی به بستان رفت و به سرداران خود، ستاره ها را نشان میداد و به جهل، احوال آن میگفت. ناگاه در چاهی افتاد چون بیرون آمد گفت: هرکه گردن به نادانی به آسمان برافرازد، خدای او را به جهل از حال زمین مبتلا سازد!
تو کار زمین را نکو ساختی
که بر آسمان نیز پرداختی؟
#تحلیل_زمانه 🌍 @TahlilZamane