مدتها قبل از تولد مسیح و مسیحیت ،
توحید یک امر ناهنجار بود.
اروپا و خاور نزدیک تحت هدایت الهی
#سوفیا ، الهه خرد باستانی شکوفا شدند. زمین به عنوان تجسم سوفیا مورد احترام بود و بنابراین برای مردمی که در حضور او به دنبال تحقق الهی بودند مقدس بود.
این فلسفه باستانی هماهنگ و مبتنی بر طبیعت تهدیدی برای مرام فداکارانه و
#نجاتگرای نوظهور مسیحیت بود که مبتنی بر سلطه پدرسالارانه بر زمین بود و رنج شخصی را به عنوان راهی به زندگی پس از مرگ میخواست.
این متجاوز بیگانه نمیتوانست روشهای قدیمی را تحمل کند، و بنابراین در قرون اولیه هزاره اول، انبوهی از مسیحیان هر اثری از سنتهای معنوی باستانی را محو کردند و اروپا را به قرون تاریکی انداختند…