⚫️⚪️ #کاریزماتیک_همیشه_تاریخ@SOCIAL_SCIENCEبه بهانه سالروز درگذشت
#کارل_مارکس14 مارس/ ۲۳ اسفند
#کارل_مارکس؛ ژولیده فقیری که در فکر تغییر جهان بود
کارل مارکس در ذهن این روزهای ما ژولیدهمردی است با موها و ریشهای بلند که کت و شلوار کهنهای بر تن دارد، روی صندلی نشسته و دست راستش را روی سینه زیر کتش فرو برده است.
"اگر چیزی قطعی باشد اینست که من خودم مارکسیست نیستم"
(گفته مارکس به نقل از انگلس1882)
اسمش را زیاد شنیدهایم اما از او کم خواندهایم. مباحثه و مجادله موافقان و مخالفان سرسختش را دیدهایم و
تاریخ نظامهایی را مرور کردهایم که داعیه پیروی از او داشتند و به فروپاشی و انحطاط یا مثل خود او فقر و کمرشدی اقتصادی رسیدهاند. مارکس یکی از بزرگترین متفکران علوم اجتماعی، مردی که به فکر تغییر دنیا و بهبود شرایط کارگران بود اما در اداره خانواده خودش عاجز ماند؛ کار درآمدزایی نداشت و نوشتههایش یا چاپ نمیشد یا اگر مقالههایش پراکنده در روزنامهها منتشر میشد پول چندانی عایدش نمیشد؛ اگر کمکهای مالی انگلس نبود شاید به همان 65سالگی هم نمیرسید. اما او در فکر اتحاد پرولتاریا علیه بورژوا بود. به فکر تغییر جهان به جای تفسیر جهان بود. منتقد سرسخت سرمایهداری و نظریهپرداز ارزش کار بود. اما کسی که از محاسبه و تعیین درآمد و هزینه خانوادهاش عاجز بود چگونه با تئوریهای اقتصاد کلاسیک مخالفت میکرد؟
کسی که سه فرزندش در یک و چهار سالگی بر اثر فقر مردند به دنبال تغییر کدام جهان بود؟ آیا این فیلسوف، جامعهشناس، تاریخدان و اقتصاددان نمیدانست باید برای آیندگان چهره موفقتری از خود برجای بگذارد؟ آیا خود مارکس نیازمند انقلاب پرولتاریای درونش علیه بورژوای درونش نبود؟....
✅متن کامل مقاله + بیوگرافی و تصاویر در لینک زیر
👇goo.gl/gBEaqK👥علوم اجتماعی، مسائل روز
👥👉 @SOCIAL_SCIENCE👉🏿 @SOCIAL_SCIENCE