⚠️ #مدرکی برای
#هیچ❓چرا
دکتری خواندن غالباً هدر دادن وقت است؟
🔴 #دانشجویان_دکتری بیشباهت به
#بردهها نیستند: سالها کار سخت، بدون درآمد و آیندهای روشن
گرفتن مدرک
دکتری در رشتهای دانشگاهی کار توانفرسایی است که تا مدتی پیش ظاهراً به زحمتش میارزید. منزلت اجتماعی بالا، درآمد خوب و شغلی مطمئن در دانشگاه وسوسهکننده بود. اما این روزها سختیهای این دورۀ تحصیلی طولانی باقی مانده است، اما خبری از مزایایش نیست. هر ساله لشکری از دکترهای بیکار از دانشگاه فارغالتحصیل میشوند، بدون آنکه چشمانداز اطمینانبخشی جلویشان باشد. شاید باید این دوره را کنار بگذاریم و روشهای دیگری را برای تحصیلات پیشرفته امتحان کنیم.
اکونومیست — در عصرگاه قبل از روز قدیسین ۱۵۱۷، مارتین لوتر تزهای ۹۵ گانهاش را بر در کلیسایی در ویتنبرگ آویخت. در آن روزگار، هر تز صرفاً موضعی بود که فردی خواهان بحث و استدلال بر سر آن بود. لوتر راهبی آگوستینی بود که ادعا میکرد مسیحیان نمیتوانند راه ورود به بهشت را با پول بخرند. در روزگار ما، تز
دکتری هم یک ایده است و هم نمایانگر دورهای از پژوهش اصیل. نوشتن یک تز هدفی است که صدها هزار دانشجویی که سالانه وارد دورۀ
دکتری میشوند به دنبال آنند.
در بیشتر کشورها مدرک
دکتری یکی از ملزوماتِ اصلی برای اشتغال در دانشگاه است. این مدرک مقدمهای است برای قدم گذاشتن در جهانی از پژوهشهای مستقل. تز
دکتری شاهکار فکری هر فرد است، ماحصل کار دانشجو در همکاری نزدیک با استاد راهنمایش. پیشنیازهای اخذ مدرک
دکتری در کشورها، دانشگاهها و حتی در رتبههای مختلف تفاوتهای زیادی با هم دارد. بعضی از
دانشجویان، نخست دو سال را صرف کار بر روی مدرک یا دیپلم دورۀ فوقلیسانس میکنند. بعضی از آنان حقوقی دریافت میکنند؛ و بعضی دیگر در این راه باید پول هم بدهند. بعضی از
دانشجویان دکتری فقط به پژوهش مشغول میشوند و بعضی مکلفند کلاسها و آزمونهایی را هم بگذرانند و بعضی نیز ملزم میشوند به
دانشجویان مقاطع پایینتر تدریس کنند. متن یک تز در ریاضیات ممکن است چند ده صفحه باشد و در تاریخ، بیشتر از صدها صفحه. و تازهفارغالتحصیلان
دکتری ممکن است در حوالی بیستسالگیشان باشند، یا جانبهلبرسیدگانی بالای چهل سال.
یکی دیگر از چیزهایی که بسیاری از
دانشجویان دکتری در آن مشترکند، نارضایتی است. بعضی از آنها کارشان را «بردهداری» توصیف میکنند. کار در هفت روز هفته، ده ساعت در روز، با دستمزد پایین و دورنماهای نامشخص، ویژگی شایع این مقطع است. میدانید که «دانشجوی تحصیلات تکمیلی بودن» بیشتر به یک ریشخند میماند، وقتی دفترتان دکوراسیون بهتری از خانهتان داشته باشد و طعم مورد علاقهتان نودِل آماده. یکی از
دانشجویان که به قول خودش در به در دنبال جایی میگردد که یک پیتزای مجانی گیر بیاورد، میگوید: «خود دانشگاه نیست که آدم را دلسرد میکند»؛ «آنچه باعث سرخوردگی میشود، این است که میفهمی نقطۀ پایان از دسترس تو بیرون است».
📌برای خواندن متن کامل مقاله
👈 اینجا را کلیک کنید.
👥علوم اجتماعی،مسائلروز
👥👉🏻 @SOCIAL_SCIENCE 👉🏿 @SOCIAL_SCIENCE