نکتههایی درباره گرد و غبار در مدرسه نواندیشی دینی
دکتر
#حمیدرضا_جلائی_پور (جامعه شناس)
@SocialSciences1🌱به نظرم استاد سروش «یکی از ده متفکر تاثیرگذار صد ساله ایران» است و همهی ما شاگردان او بودهایم و مدیون تلاشها و نظرورزیهای او هستیم، ولی این شان ویژهی او، آرای او را از نقد - و لو صریح و رادیکال - معاف نمیکند. و به نظرم نقدهای آرش نراقی، محمد سهیمی و اکبر گنجی، از جمله نقدهاییاند که شایستهی پاسخاند، نه فروکفتن در نیمجمله، گرچه شخصا با هر سه منتقد اختلاف نظر دارم. شایسته و اخلاقی این است که وقتی منتقدان از چهرههای شاخصاند، خود نویسنده به منتقدان پاسخ بدهند و به پاسخ هواداران اکتفا نکند. این درست است که سهم کار فکری سروش با گنجی و نراقی در مدرسه نواندیشان دینی هماندازه نیست و خود منتقدان هم به شاگردی عبدالکریم سروش معترفاند، ولی هر دو منتقد جدیاند و نویسندهی کیهان نیستند! به نظرم آرش نراقی، با همهی نقدهایی که میتوانیم به آثارش و نقدش داشته باشیم، قویترین شاگرد عبدالکریم سروش و در فلسفهی اخلاق و الهیات نواندیشانهی اسلامی، در کنار ابوالقاسم فنایی، قویترین چهرهی این مدرسه است. اینکه سروش دباغ (فرزند عبدالکریم شروش) گنجی را بولتننویس سپاه بخواند و در پاسخ به نقد او - ولو پرخطا - حملهی شخصی تند و غیر منتظره بکند به ضرر این مدرسه است. هر دو منتقد از نزدیکترین یاران عبدالکریم سروش بودهاند و سایر منتقدان شاخص این نظریه هم از چهرههای اصلی این جریاناند و مغرضانه و سیاسیخواندنِ نقدشان نیتخوانی ناروا است.
★متن کامل در صدانت
goo.gl/nbHBMZبا
👥کانال علوم اجتماعی
👥همراه شوید
Telegram.me/SocialSciences1