@SocialSciences1#ستایشچرا نیاز جنسی باید عقده تاریخی-اجتماعی شود؟!
و به صورت
وحشتناک ترین
جنایت خودش را نشان دهد؟!...
◀️انگار این
#جنایت_وحشتناک با همه
جنایت هایی که تا به حال شنیده ایم خیلی فرق دارد، چرا که بازیگران اصلی این
جنایت، دو تا بچه/نوجوان هستند. قربانی، یک دختربچه شش ساله و جنایتکار یک نوجوان هفده ساله. که برعکس سایر
جنایت های دیگر، که در آن جنایتکار یک فرد سابقه دار یا یک قاتل حرفه ای و یا حداقل یک آدم عاقل و بالغ بود، در این
جنایت جدید خود قاتل هم به نحوی مثل قربانی اش به احتمال زیاد، پاک و معصوم بوده و یا حداقل بی سابقه و غیرحرفه ای و آماتور بوده است. قبل از بیان هر چیزی، عاری از دخالت دادن دیدگاه قومیتی و ملیتی، پروبلماتیزه کردن این
جنایت و طرح مساله کردن آن از خود تحلیل کردن و نتیجه گیری آن مهم تر می باشد.
●در چه جامعه ای زندگی می کنیم؟ آیا ساختار و نهادهای آن را می شناسیم؟
●کدامیک از نهادها و ساختارهای اجتماعی جامعه مرتبط با این
جنایت می باشند؟
●چه سازمان و ارگان هایی در این باره مسوول هستند؟
●با چه سطح تحلیل و نگاه روش شناختی به این موضوع بپردازیم؟
●چرا یک نوجوان کم سن و سال و بی سابقه و غیرحرفه ای دست به این چنین
جنایت بزرگی می زند؟!
◀️فکر نکنم هیچ نظریه، فرضیه، شاخص و مقیاس، مکتب و پارادایمی (خصوصا تقلیدی و وارداتی و ترجمه ای) را بیابیم که با کمک آن، این
جنایت را تحلیل و تبیین کنیم، به نظر من تنها راه درک و تفهم و در مرحله بعدی تحلیل و واکاوی آن، شناخت این جامعه و تاریخ آن و همچنین مطالعه سیر تحولات و تغییرات تاریخی-اجتماعی آن می باشد. تا خودمان در این جامعه زندگی نکرده باشیم و با تاریخ و فرهنگ و المان های فرهنگی-اجتماعی آن آشنایی نداشته باشیم، نمی توانیم عوامل و ابعاد این
جنایت بزرگ را مورد تحلیل و واکاوی قرار دهیم.
◀️قبل از تبیین این حادثه، باید متذکر شوم که از تحلیل های فردگرایی روش شناختی و پارادایم های روانشناختی برای تبیین و بررسی این
جنایت پرهیز کنیم، چون ابعاد این
جنایت فراتر از انگیزه های فردگرایانه و دلایل روانی و شخصیتی می باشد. این ها هم بی تاثیر نیستند اما نیاز به تحلیل جامع تر و عمیق تری داریم، باید از پیوند بین
#تبیین_تاریخی و
#بینش_جامعه_شناختی بهره گیریم. چرا که عمق فاجعه خیلی عمیق و
وحشتناک است و به چند مورد اندک و تعداد فراوانی کم، محدود نمی شود. و به وفور در صفحات حوادث روزنامه از این دست اخبار مربوط به تجاوز و... پیدا می شود. هر چند مورد ستایش لابه لای آنها خیلی پررنگ و فجیع تر می باشد. و همچنین این فاجعه برخاسته از دل جامعه و تاثیرگذار بر آن نیز هست.
◀️متاسفانه برای تحلیل و واکاوی حوادث، یا از نظریه های توطئه و یا از تحلیل های روانشناختی و یا از فرضیه های انتظامی-امنیتی استفاده می کنیم، اما چرا از جامعه شناسی، فلسفه، تاریخ... بهره نمی بریم. چرا از تبیین های جامعه شناختی هراسانیم؟! فقط به این خاطر که نهادها و ساختارها و ارگان ها و فرهنگ را مورد سوال و انتقاد قرار می دهد! در اکثر خبرگزاری ها و نوشته های عمومی به قصاص و دستگیری و کشتن و اعدام این نوجوان هفده ساله پرداختند، اما کسی تاریخ و تحولات این جامعه را زیر پرسش و انتقاد قرار نداد! کسی نهادها و ساختارهای اجتماعی و حتی خود فرهنگ و عناطر آن را مورد نقد و واکاوی قرار نداد! کسی از دستگاه ها و سازمان های مرتبط با این
جنایت انتقادی نکرد! همه ی پیکان ها به سوی نوجوانی هفده ساله نشانه رفته بود، اما من معتقدم که این نوجوان و هزاران نوجوان و جوان دیگر هم خودشان قربانی ساختارها و نهادهای اجتماعی هستند!!!
@SocialSciences1◀️مساله مهم این است که در هر دوره تاریخی،
#تعریف_از_انسان را ایدئولوژی های مسلط و حاکم ارائه داده اند، هیچ وقت نخواسته ایم که انسان را به عنوان یک موجود اجتماعی دارای افکار آزاد و با نیازهای طبیعی و خواسته های اجتماعی... بشناسیم و درک کنیم. و اولین چیزی که در جامعه و در هر دوره تاریخی با آن مقابله کرده ایم،
#تغییرات بوده است.
#ساختار_سیاسی که در ادوار تاریخی جامعه ما همیشه مسلط بر دیگر ساختارهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بوده است همیشه سعی کرده است تغییرات را از بالا به پایین اعمال کند و دیگر ساختارها و نهادهای جامعه را همسو با سیاست های خود کند. به ساختار و نهادهای اجتماعی و فرهنگی، هویت و شخصیت ندادیم. نتیجه این
#بازتعریف_سیاسی_ایدئولوژیکی از انسان، فرهنگ، جامعه و ساختارهای آن باعث شده است که به صورت سلسله وار تاریخی-زمانی، نهادهایی هم چون خانواده، آموزش و پرورش و حتی فرهنگ عمومی و رسانه و ... را به نحوی ساختاربندی کنیم، که همه آن ها در راستای تسخیر وجود خلاقانه انسان و جامعه اقدام کنند. و نیازهای افراد جامعه را سرکوب نمایند.