⁉️ #انفجار یا
#آتش_سوزی!؟
‼️ نگاهی عمیق تر یا توهمی اغواکننده!
@Social_Scienceتوطئه گر، عامل نفوذی، فتنه گر، جاسوس، ضدنظام و.... نیستم فقط دانش آموخته جامعه شناسی هستم! شاید هم اشتباه فکر کرده باشم اما دوست داشتم حرف های دلم را بزنم...
حادثه پلاسکو را از یک زاویه دیگر ببینیم، اصلا کل اتفاقات این چند هفته گذشته را با نگاهی دیگر بررسی کنیم و مثل پازل آن ها را کنار هم بگذاریم، قرار نیست پدیده ها یا اتفاقاتی که رخ می دهند را به همان شکل ببینیم و بپسندیم، از زوایای دیگر هم می شود نگاه کرد، تحلیل کرد و زیر سوال برد!
مرگ آقای هاشمی رفسنجانی به صورت خیلی اتفاقی و در عرض چند دقیقه رخ داد با همه حواشی آن دست های پنهان زیادی در آن مشارکت داشتند، اصلا مرگ رفسنجانی خیلی وقت ها پیش رقم خورده بود، اما انگار کالبد فیزیکی اش هم برای عده ای دردسرساز بود، چند ماهی تا انتخابات ریاست جمهوری نمانده است، معادلات سیاسی دوباره بهم می خورند و استراتژی های سیاسی کم کم دارند خودشان را نشان می دهند و هر چقدر زودتر استراتژی ها، عملیاتی شوند گروه های ذینفع زودتر و بهتر به اهداف شان می رسند.
جنگ های جناحی، حزبی و ایدئولوژیکی-سیاسی به صورت های مختلفی خودشان را نشان می دهد که از چشم هر تحلیل گر و یا هر مخاطبی مخفی می مانند، رویدادها را چنان سیستماتیک برنامه ریزی و نمایش می دهند که همه در مسیر مشخص خودشان می توانند ببینند و تفسیر کنند. حرکت کردن بر خلاف جریان آب سیاسیون و دکترین سیاسی و تئوریسین ها، خیلی سخت و دشوار است به سختی می توان از این گرداب و باتلاق "سیاست" بیرون آمد و بتوان از بالا به آن نگاه موشکافانه داشت.
انتخابات ریاست جمهوری دارد نزدیک می شود، در ایران اگر با فرایند دموکرسی هم وارد "قدرت" شوید، نمی توانید دوباره با همان فرایند دموکراسی از آن خارج شوید! برای راه خروج چه نقشه ها که نمی کشند، چه استراتژی ها که پیاده نمی کنند!....
پست های رفسنجانی به اشخاص و مهره های خاص تحویل داده شد، شخصیت های تاثیرگذار، ممنوع التصویر، ممنوع الحضور و یا زندانی هستند کم کم راه برای پیاده کردن استراتژی های انتخاباتی خرداد ۹۶ هموار می شود. حادثه برخود قطارها در سمنان و رسوا کردن وزارت راه و دولت...
این بار حادثه پلاسکو! آیا واقعا حادثه بوده یا
انفجار؟! نمی توان به طور یقین نظر داد اما واقعیت ها، قابل تامل و قابل شک و تردید هستند، باید بتوانیم با زاویه های دیگری، قضایا و رویدادها را تفسیر کنیم. احتمال وجود هر گونه فرضیه، شک و تردیدی هست. مگر
انفجار ساختمان حزب جمهوری اسلامی ایران در سالهای پیش چگونه اتفاق افتاد؟ آیا فقط با یک کیف مواد منفحره آن هم جلوی در ساختمان، کل ساختمان پودر شد یا اینکه در اقصی نقاط ساختمان مواد منفجره کار گذاشته شده بود!!! و اینکه کار چه کسانی بود؟؟!!! فرض ها و احتمالات زیاد هستند، مهم این است که در باتلاق استراتژی های تئوریسین های سیاسی دست و پا نزنیم و دنیا را مثل آنها نبینیم. پشت صحنه وقایع، جریانات و تفکرات مبهمی نهفته است!
ساختمان پلاسکو از طبقات بالا آتش گرفته، اما چرا طبقات پایین منفجر می شوند؟!!! ریزش ساختمان در اثر آتش سوزی باید به یک سمت باشد اما چرا ساختمان از پایین شروع به ریزش می کند؟ می گویند کپسول های گاز منفجر شدند اما آیا کپسول های گاز می توانند یک ساختمان 17 طبقه را پودر کنند!!؟؟ و ده ها سوالات و فرض های دیگر...
آیا این بار شهرداری تهران و شورای شهر هدف تئوریسین های سیاسی بوده؟! اما چرا؟ به همین خاطر که آنها هم دیگر قطب قدرت فرض نشوند. شاید هدف کمر شکستن حریف های خودی یا غیر خودی باشد اما خیلی ناحوانمردانه!؟ و به چه قیمیتی؟ به قیمت جان انسان ها؟ انسان ها که برایشان مهم نیستند. اما چرا اول صبح؟ شاید وقت دیگری بود فاجعه خیلی خیلی بزرگ و پردامنه تر می شد و لباس خودشان را هم می سوزاند!
در این فرضیات و توهمات خواستم بگویم که گروه هایی بسیار کارکشته و مسلط بر همه چیز و در پی منافع ایدئولوژی و کسانی خاص، برنامه ریزی می کنند تا بتوانند به اهدافشان برسند و برای رسیدن به مقصد از هیچ کاری، ابا ندارند....خطرناک و مرموز...
این سخنان، فرضیات و شاید توهمات بنده باشد، امیدوارم درست نباشند و من اشتباه فکر کرده باشم. بنده طرفدار و جیره خوار هیچ گروه و سازمان و تشکیلاتی نیستم و از هیچ کس و یا شخصیتی دفاع نمی کنم و پیروی نمی کنم. من فقط یک دانش آموخته جامعه شناسی هستم...
✍یک شهروند! (س.م)
👥کانال علوم اجتماعی
👥Telegram.me/Social_Science