#تحلیلی_جامعه_شناختی بر
#انتخابات_آمریکاو پیروزی
#دونالد_ترامپ#دموکراسی_سرمایه_دارانه و
#پساسرمایه_دارانه@Social_Scienceسیروان، دانش آموخته جامعه شناسی
انتخابات آمریکا و خصوصا پدیده ای به نام دونالد ترامپ، چند ماهی است که سرتیتر اخبار و تحلیل های روز جهان شده است. این بار پیروزی ترامپ بیشتر خوراک خبرگزاری ها و مایه تعجب و شگفتی جهان شده است با وجود اینکه جبهه دموکرات ها و در راس آنان کلینتون و همدستانش چه برنامه ریزی هایی که نکرده بودند و چه میلیارد دلارهایی که هزینه نکرده بودند و.... اما نتیجه، چیز دیگری شد!
باید از خودمان بپرسیم چرا نتیجه انتخابات آمریکا از هر کشوری دیگری مهمتر است؟! چرا اکثرا اخبار و گزارش های انتخاباتی آمریکا را دنبال می کنند و شدیدا منتظر پیروز این پیکار بودیم؟! پاسخ کاملا روشن می باشد، آمریکا قدرت بلامنازع جهان و به عبارت دیگر، سلطه گر یکه تاز و برنامه ریز جهان است! نمیتوان تاثیر نتایج انتخابات را نادیده گرفت و اظهارنظر کنیم که تاثیری بر روابط و موقعیت ما ندارد، (گفته رییس جمهور، روحانی) اتفاقا همین اظهارنظرهای محافظه کارانه خودش دلیل بر اهمیت موضوع می باشد، بله نتیجه انتخابات و اصلا هر اقدام و کنش آمریکا بر تمام کشورها تاثیر می گذارد، حتی کشته شدن یک سرباز آمریکایی می تواند نقشه راه را با هر کشوری تغییر دهد.
قبل از هر چیز بهتر است فرایند دموکراسی در آمریکا را بررسی کنیم چون به نظرم خیلی مهمتر از خود انتخابات و نتایج آن می باشد، جالب توجه است که سیستم سیاسی حاکم بر آمریکا، حتی نخبه ها و تحلیلگران را هم در چاله دموکراسی پساسرمایه دارانه خود فرو برده اند تا حالا از خودمان پرسیده ایم که چرا در دو قطب منتهی بهم از دموکراسی آمریکایی حرف می زنیم؟!
#دموکراسی ای که منتهی به دو قطب و دو جریان که از یک آبشخور سرچشمه می گیرند، دموکراسی نیست. حتی دموکراسی به معنای حکومت همه بر هم و حکومت اکثریت هم نیست اگر این طور باشد با
#جامعه_گوسفندی چکار کنیم؟ دموکراسی مفهومی پیچیده و بازتولید افکار حاکم برشرایط می باشد. که شاخصه های کلی آن نبود سیستم بسته و قطب بندی های بسته منتهی به یک ایدئولوژی می باشد و همچنین عدم حاکمیت گروه های ذینفع و پشت پرده های سیاسی می باشد، که باید مرکزیت اصلی آن حاکمیت عقلانیت تفکرات انتقادی و بازتولید آن بدون هیج مرز و حصاری در تمام وجوه اجتماعی و سیاسی باشد. متاسفانه دموکراسی در دنیای مدرن هم زیاد تفاوتی با مفاهیم استبدادی و الیگارشی پیشامدرن ندارد، شاید ظواهر امر تغییر کرده باشد و خیلی پیچیده شده باشد اما در واقع نسخه پیچیده دموکراسی مدرن خیلی خطرناکتر و مرموزتر توانسته توده ها را منفعل و اهداف خودش را دنبال کند و ما را درون آن ذوب کند و در نهایت کاری می کند که به آن
#رای می دهیم و قبولش می کنیم! هیچ امیدی به دموکراسی مدرن ندارم، بلکه معتقدم تاریخ دوباره و صدباره البته با ظواهر و تعاریف جدید بازتولید و تکرار می شود دموکراسی مدرن هم مستثنی از این امر نیست. به طوری که می دانیم در پشت پرده این حزب ها و جریان هایی که حرف از دموکراسی و آزادی و.... می زنند، چه گروه ها و سازمان هایی نهفته اند، بله گروه ها و شرکت های فراملیتی و سرمایه دارانه و البته پساسرمایه دارانه که جهان را در قبضه خود گرفته اند و به هیچ یک از مفاهیم دموکراسی و آزادی و توسعه و سعادت و خوشبختی بشر اعتقاد ندارند! این است نسخه دموکراسی مدرن که طوری در درون اذهان افراد و روح جامعه نفوذ کرده اند که ما هم همرنگ آنها شده ایم، این نسخه دموکراسی مدرن از آمریکا گرفته تا اروپا و تا برسد به آسیا و دموکراسی های نسخه استبدادی و قبیله ای آن، همه در یک مفهوم مشترک هستند و آن هم
#حاکمیت_بر_عقلانیت_ها و
#توده_ها و
#ذهنیت_ها است. و به همین دلایل خاطر هیچ امیدی به این نسخه های پیچیده و خطرناک دموکراسی نیست، بازیهای دو حزبی و چندحزبی و دیگر ظواهر دموکراسی همه اش بازی با توده هاست بازی با ذهنیت هاست، تسخیر عقلانیت هاست...
انتخابات آمریکا و نتایج آن و همچنین انتخابات در کشورمان و در دیگر کشورها باید به دوباره به ما یادآوری کند که دموکراسی را نمی توانیم در جبهه ها و احزاب حاکم جست وجو کنیم و به امید رسیدن به آرمانهای دموکراسی در داخل آنها باشیم، بلکه دموکراسی را باید در داخل خانواده ها به فرزاندانمان بیاموزیم، در داخل کلاس های مدرسه و دانشگاه ها به دانش آموزان و دانشجویان بیاموزیم در گروه ها بازتولید و نشر شود و در کوچه و خیابان ها خودش را نشان دهد حتی با پرت نکردن آشغال! توده ها و نخبه ها باید به خودشان بیایند که منادیان آزادی و دموکراسی، کسانی جز مستبدان و سرمایه داران یک درصدی نیستند، این ما هستیم که باید دموکراسی را بسازیم و گسترش دهیم...
★سیروان، دانش آموخته جامعه شناسی
ادمین کانال علوم اجتماعی
👥کانال علوم اجتماعی
👥@Social_Science