سوسیالیسم کارگران

#نابرابری_و_تبعیض
Канал
Новости и СМИ
Политика
Образование
Юмор и развлечения
Персидский
Логотип телеграм канала سوسیالیسم کارگران
@SkaregariПродвигать
739
подписчиков
32,8 тыс.
фото
21 тыс.
видео
8,59 тыс.
ссылок
سوسیالیسم کارگری خبرها و گزارش های کارگری،تصویرها و کلیپ و مطالب و نظرات و پیشنهاد های خود را از این طریق برایمان ارسال کنید @AmAe123
امروز صبح سپیده فرهان زندانی سیاسی سابق که به طرز مشکوکی درگذشت، در گورستان بهشت سکینه کرج به خاک سپرده شد.
روز جمعه ۱۹ خرداد ۱۴۰۲، پیکر بی‌جان سپیده فرهان (فرح‌آبادی)،  زندانی سیاسی سابق در منزلش در کرج پیدا شد. علت مرگ او مشخص نیست اما برخی از دوستان و نزدیکانش از خودکشی او خبر داده‌اند. نزدیکانش گفته‌اند هنگام پیدا شدن جسد از بینی و دهان او خون آمده بوده است.
🥀🥀

مطلب زیر را سپیده اسفند ماه گذشته نوشته است :

🖍روایت سپیده فرهان از رنج انکارشده زندانیان عادی و ستاندن هویت انسانی در زندان قرچک


سپیده فرهان در گفت‌وگو با زمانه از شرایط بسیار ناگوار زندان قرچک ورامین می‌گوید. از فقدان امکانات تا شغل‌های غیرانسانی که زندانیان برای داشتن درآمدی ناچیز به آنها تن می‌دهند. به گفته او رنج زندانیان بندهای عمومی زندان قرچک انکار می‌شود و هویت انسانی از آنان گرفته شده است.

سپیده فرهان در ادامه به یکی از اتفاق‌های ناگوار در زندان قرچک اشاره می‌کند که مربوط به تبعید گلرخ ایرایی است. گلرخ ایرایی را در تاریخ ۲۳ آذر ۱۳۹۹ با فریب و ضرب و جرح از زندان قرچک به بند دو الف زندان اوین و نهایتا زندان آمل تبعید کردند.

«مأموران امنیتی از گلرخ ایرایی خواسته بودند برای بازجویی به بند دو الف زندان اوین برود اما او مخالفت کرده بود که این مخالفت منجر به این شد که گارد زندان به بند هشت زندان قرچک یورش ببرد و زندانیان سیاسی را به شدت مورد ضرب و شتم قرار دهد:

▪️از متن : «۲۰ نفر از مأمورها با شوکر و باتون به داخل بند ریختند و همه بچه‌ها را کتک زدند تا بتوانند گلرخ را با خودشان ببرند. این اتفاق ساده‌ای نبود. ما ۲۰ زن زندانی سیاسی بودیم و آنها به بند حمله کردند و می‌خواستند همبندی‌ ما را بدزدند. ما همه مقاومت کردیم اما به وحشیانه‌ترین شکل ممکن با ما برخورد کردند. این درگیری حدود یک ساعت‌ونیم طول کشید تا توانستند گلرخ را از بند بیرون ببرند؛ آن هم آخر سر خود گلرخ دید بقیه را خیلی دارند کتک می‌زنند و همه لت و پار شده‌اند .... در نهایت گلرخ را قپانی زدند و بردند. شخصی به نام “جواد فعلی‌گری” که رئیس گارد زندان بود، جلوی در ایستاده بود و هر کسی را که رد می‌شد، کتک می‌زد. هر بار که من را می‌انداختند بیرون این آقای فعلی‌گری یک شوکر به بدنم می‌چسباند. من پایم مشکل داشت و وسط درگیری می‌لنگیدم. او پوتینش را می‌گذاشت روی همان پایم که درد داشت و محکم فشار می‌داد. یکی از بچه‌ها تشنج کرد و به زمین افتاده بود. به یکی از مأمورهای زن گفتم کتکش نزن! گفت این را نزنم؟ بعد شوکر را به او چسباند و خندید. موهای یکی دیگر از زندانیان را در دستش گرفته بود و به قدری چرخاند که وقتی جدا شد مشت‌اش پر از موهای کنده شده سرش بود. تمام ما ۲۰ نفر تا مدت‌ها آثار کبودی روی بدنمان بود.»

▪️سپیده فرهان می‌گوید در نهایت بعد از اینکه با خشونت بسیار گلرخ ایرایی را تبعید کردند، زندانیانی که از او حمایت کرده بودند توسط زندانبان‌ها تهدید شدند و درخواست آزادی مشروط برخی از آنها که منتظر دریافت آن بودند، لغو شد و مسئولان زندان در پاسخ به آنها گفتند: «می‌خواستید از همدیگر حمایت نکنید! ...»

▪️سپیده فرهان می‌گوید در زندان قرچک «مقاومت و انسجام زنانه» را دیده و این شیوه برخورد و تبعید زندانیان سیاسی با توسل به زور از آن به بعد به روش نیروهای امنیتی و زندانبان‌ها تبدیل شده است:

«دفعات بعدی وقتی می‌خواستند یک زندانی را ببرند، می‌آمدند و باتون را به چارچوب در می‌چسباندند که یعنی ما بدانیم چه چیزی در انتظارمان است ....»

بنا بر تجربیات سپیده فرهان، زندانبان‌ها در زندان قرچک برخورد به مراتب سختگیرانه‌تری با زندانیان سیاسی دارند زیرا نمی‌خواهند مشابه تشکل منسجم و مقاومی که در بین زنان زندانی سیاسی در اوین شکل گرفته، در زندان قرچک نیز به وجود بیاید:

«به همین دلیل در قرچک زندانبان‌ها و بازجوها ارتباط نزدیک‌تری دارند. همیشه بازجوها می‌آیند در حفاظت زندان قرچک زندانیان را برای بازجویی احضار می‌کنند و از لحاظ روانی به آنها فشار می‌آور‌ند. همین اتفاق بارها برای من در قرچک افتاد و یک بار طی دو هفته من را سه بار احضار کردند. زندانیان را تهدید می‌کردند اگر نروند برایشان پرونده جدید باز می‌کنند.»


#زندان_قرچک_ورامین #نابرابری_و_تبعیض


https://www.radiozamaneh.com/709525/


#سپیده_فرهان
Forwarded from بيدارزنى
📌 بررسی دو دهه اعتراضات معلمان - (بخش دوم)

جنبش معلمان رو به جامعه حرکت می‌کند

🟣 گفتگو با «جعفر ابراهیمی» فعال صنفی معلمان


#بیدارزنی : این گفتگو که در ۲۵ دی‌ماه انجام شده است، در دو قسمت منتشر می‌شود. بخش اول گفتگو عمدتا به مطالبات جنبش معلمان، تنوع و دربرگیرندگی این مطالبات و ارتباط آن با مطالبات جنبش‌های دیگر اختصاص داشت. در این بخش نیز به مکانیسم‌های تصمیم‌گیری درون نهادهای این جنبش، اشکال اعتراضات و پیگیری خواسته‌ها، تهدیدها و مقاومت‌ها می‌پردازیم.

⚫️ مکانیسم‌های تصمیم‌گیری در کانون‌های صنفی معلمان

▪️برگردم به سؤال ابتدایی‌تر برای فهم ما از اعتراضات معلمان. تعریف خود را از جنبش معلمان بگو، آن را به چه شکل می‌بینی و اساساً چرا آن را با لفظ جنبش خطاب می‌کنی؟

▪️اگر نخواهم خیلی وارد تحلیل دانشگاهی شوم، هر جنبشی چند وجه دارد؛ نیروی بسیج‌کننده، نیروی رهبری و مطالبات مشخص و معین که هرکدام از جنبشی به جنبش دیگر متفاوت است. اگر یک نگاه کلی به جنبش معلمان بیندازیم، یک شبکه اجتماعی گسترده در سراسر ایران داریم که قائم به هیچ فردی هم نیست. هر فردی که نقطه اتصال این شبکه است اگر حذف شود فرد دیگری جایگزین او می‌شود. جالب است که ما تنها قشری هستیم که در تمام نقاط کشور حضور داریم. در مناطق سردسیر و گرمسیر، با مردم کوچ می‌کنیم و همیشه یک پایگاهی در بین مردم داریم. این شبکه اجتماعی معلمان بسیار گسترده است و هیچ صنفی چنین جایگاهی در میان مردم ندارد.

در این شبکه‌ی گسترده، شبکه‌ای وجود دارد که یک سری مطالبات معین را نمایندگی می‌کند. پیش‌ازاین به مطالبات اشاره کردم، الآن مطالبات فوری رتبه‌بندی، همسان‌سازی، حق تشکل‌یابی، آموزش رایگان و آزادی معلمان زندانی است. این مطالبات مورد وفاق و نقطه مشترک راست‌ترین تا چپ‌ترین دیدگاه‌ها در میان تشکل‌ها و فعالان صنفی معلمان و شورای هماهنگی است.

نیروی بسیج‌کننده و رهبری‌کننده هم مشخص است. نیروی بسیج‌کننده گاهی از پایین شکل می‌گیرد و گاهی از بالا. مثلاً در برخی مواقع ما شاهد این هستیم که یک موضوعی از پایین،‌ طرح و سازمان‌دهی می‌شود و شورای هماهنگی به‌عنوان نیروی رهبری‌کننده آن را پوشش می‌دهد. برخی اوقات هم شورای هماهنگی آغازگر یک حرکت می‌شود و با توجه به این شبکه اجتماعی و تشکل‌هایی که در شهرها و استان‌های مختلف دارد یک خواسته را مطرح و عمومی می‌کند و پیش می‌برد. بنابراین یک ارتباط ارگانیک بین این‌ها وجود دارد به این معنا که باهم تعامل دارند و بر هم تأثیر می‌گذارند. یک‌چیزی که جنبش معلمان را از سایر جنبش‌های اجتماعی و احزاب و گروه‌های سیاسی متمایز می‌کند این است که درعین‌حالی که رهبری دارد اما رهبری آن جمعی است، در عین داشتن شبکه افقی جاهایی هم سلسله مراتبی است. ساختار تشکل‌های صنفی دارای مجمع عمومی، هیئت‌مدیره، دبیرکل است. وقتی همین ساختار داخل شورا می‌آید تبدیل به یک شبکه با رهبری جمعی می‌شود.

#اعتصاب_سراسری_معلمان #ملغی_سازی_آموزش_خصوصی #حق_تحصیل_رایگان #نابرابری_و_تبعیض


ادامه‌ی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:


https://bidarzani.com/43330


@bidarzani
Forwarded from بيدارزنى
📌 بررسی دو دهه اعتراضات معلمان- بخش اول

🟣 جنبش معلمان رو به جامعه حرکت می‌کند

گفتگو با «جعفر ابراهیمی» فعال صنفی معلمان


#بیدارزنی: در سال‌های گذشته یکی از جنبش‌های اجتماعی پر فراز و نشیب در ایران جنبش معلمان بوده؛ جنبشی که به‌ویژه از دهه ۸۰ مسیر پرتلاطمی را طی و رشد بسیاری کرده است. در درون این جنبش گروه‌های مختلفی به اعتراض برخاسته‌اند؛ معلمان رسمی (استخدامی)، معلمان حق‌التدریس، معلمان ضمن خدمت، مربیان پیش‌دبستانی، آموزشیاران نهضت سوادآموزی و درنهایت معلمان بازنشسته. هرکدام نیز خواسته‌های خود را دارند اما در کلیت جنبش می‌توان دید که خواسته‌های صنفی معلمان به‌تدریج از مطالبات معیشتی فراتر رفته و نابرابری نظام آموزشی و خصوصی‌سازی آموزش را نیز هدف قرار داده است.

این جنبش چه ویژگی‌هایی دارد؟ اکنون چه خواسته‌هایی دارد و از چه طریقی در پی رسیدن به این مطالبات است؟ در این راه با چه چالش‌ها و موانعی روبرو بوده و ‌چطور در شرایط سرکوب سیاسی راه خود را پیموده است؟ نهادهای درون آن تا چه حد توانسته‌اند دربرگیرنده ذی‌نفعان گوناگون آن باشند؟ و به‌طور خاص زنان که بیش از نیمی از جمعیت معلمان را تشکیل می‌دهند چه جایگاهی در سازمان‌دهی و تصمیم‌گیری دارند؟ این سؤال‌ها ما را بر آن داشت تا به بهانه خروش معلمان در سال ۱۴۰۰ با جعفرابراهیمی بازرس شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران به گفتگو بنشینیم.

▪️این گفتگو که در ۲۵ دی‌ماه انجام شده است، در دو قسمت منتشر می‌شود. این بخش از گفتگو عمدتا به مطالبات جنبش معلمان، تنوع و دربرگیرندگی این مطالبات و ارتباط آن با مطالبات جنبش‌های دیگر اختصاص دارد. در بخش دوم نیز به مکانیزم‌های تصمیم‌گیری درون نهادهای این جنبش، اشکال اعتراضات و پیگیری خواسته‌ها، تهدیدها و مقاومت‌ها می‌پردازیم.

#اعتراضات_سراسری_معلمان
#ملغی_سازی_آموزش_خصوصی‌ #حق_تحصیل_رایگان #نابرابری_و_تبعیض


ادامه‌ی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:

https://bidarzani.com/43303


@bidarzani
Forwarded from مدرسه‌ رهایی
🟣 روایت سپیده فرهان از رنج انکارشده زندانیان عادی و ستاندن هویت انسانی در زندان قرچک


سپیده فرهان در گفت‌وگو با زمانه از شرایط بسیار ناگوار زندان قرچک ورامین می‌گوید. از فقدان امکانات تا شغل‌های غیرانسانی که زندانیان برای داشتن درآمدی ناچیز به آنها تن می‌دهند. به گفته او رنج زندانیان بندهای عمومی زندان قرچک انکار می‌شود و هویت انسانی از آنان گرفته شده است.

سپیده فرهان در ادامه به یکی از اتفاق‌های ناگوار در زندان قرچک اشاره می‌کند که مربوط به تبعید گلرخ ایرایی است. گلرخ ایرایی را در تاریخ ۲۳ آذر ۱۳۹۹ با فریب و ضرب و جرح از زندان قرچک به بند دو الف زندان اوین و نهایتا زندان آمل تبعید کردند.

«مأموران امنیتی از گلرخ ایرایی خواسته بودند برای بازجویی به بند دو الف زندان اوین برود اما او مخالفت کرده بود که این مخالفت منجر به این شد که گارد زندان به بند هشت زندان قرچک یورش ببرد و زندانیان سیاسی را به شدت مورد ضرب و شتم قرار دهد:

▪️از متن : «۲۰ نفر از مأمورها با شوکر و باتون به داخل بند ریختند و همه بچه‌ها را کتک زدند تا بتوانند گلرخ را با خودشان ببرند. این اتفاق ساده‌ای نبود. ما ۲۰ زن زندانی سیاسی بودیم و آنها به بند حمله کردند و می‌خواستند همبندی‌ ما را بدزدند. ما همه مقاومت کردیم اما به وحشیانه‌ترین شکل ممکن با ما برخورد کردند. این درگیری حدود یک ساعت‌ونیم طول کشید تا توانستند گلرخ را از بند بیرون ببرند؛ آن هم آخر سر خود گلرخ دید بقیه را خیلی دارند کتک می‌زنند و همه لت و پار شده‌اند .... در نهایت گلرخ را قپانی زدند و بردند. شخصی به نام “جواد فعلی‌گری” که رئیس گارد زندان بود، جلوی در ایستاده بود و هر کسی را که رد می‌شد، کتک می‌زد. هر بار که من را می‌انداختند بیرون این آقای فعلی‌گری یک شوکر به بدنم می‌چسباند. من پایم مشکل داشت و وسط درگیری می‌لنگیدم. او پوتینش را می‌گذاشت روی همان پایم که درد داشت و محکم فشار می‌داد. یکی از بچه‌ها تشنج کرد و به زمین افتاده بود. به یکی از مأمورهای زن گفتم کتکش نزن! گفت این را نزنم؟ بعد شوکر را به او چسباند و خندید. موهای یکی دیگر از زندانیان را در دستش گرفته بود و به قدری چرخاند که وقتی جدا شد مشت‌اش پر از موهای کنده شده سرش بود. تمام ما ۲۰ نفر تا مدت‌ها آثار کبودی روی بدنمان بود.»

▪️سپیده فرهان می‌گوید در نهایت بعد از اینکه با خشونت بسیار گلرخ ایرایی را تبعید کردند، زندانیانی که از او حمایت کرده بودند توسط زندانبان‌ها تهدید شدند و درخواست آزادی مشروط برخی از آنها که منتظر دریافت آن بودند، لغو شد و مسئولان زندان در پاسخ به آنها گفتند: «می‌خواستید از همدیگر حمایت نکنید! ...»

▪️سپیده فرهان می‌گوید در زندان قرچک «مقاومت و انسجام زنانه» را دیده و این شیوه برخورد و تبعید زندانیان سیاسی با توسل به زور از آن به بعد به روش نیروهای امنیتی و زندانبان‌ها تبدیل شده است:

«دفعات بعدی وقتی می‌خواستند یک زندانی را ببرند، می‌آمدند و باتون را به چارچوب در می‌چسباندند که یعنی ما بدانیم چه چیزی در انتظارمان است ....»

بنا بر تجربیات سپیده فرهان، زندانبان‌ها در زندان قرچک برخورد به مراتب سختگیرانه‌تری با زندانیان سیاسی دارند زیرا نمی‌خواهند مشابه تشکل منسجم و مقاومی که در بین زنان زندانی سیاسی در اوین شکل گرفته، در زندان قرچک نیز به وجود بیاید:

«به همین دلیل در قرچک زندانبان‌ها و بازجوها ارتباط نزدیک‌تری دارند. همیشه بازجوها می‌آیند در حفاظت زندان قرچک زندانیان را برای بازجویی احضار می‌کنند و از لحاظ روانی به آنها فشار می‌آور‌ند. همین اتفاق بارها برای من در قرچک افتاد و یک بار طی دو هفته من را سه بار احضار کردند. زندانیان را تهدید می‌کردند اگر نروند برایشان پرونده جدید باز می‌کنند.»


#زندان_قرچک_ورامین #نابرابری_و_تبعیض


ادامه‌ی متن را در وبسایت رادیو زمانه بخوانید:


https://www.radiozamaneh.com/709525/


🔻🔻🔻

به کانال معلمان عدالتخواه بپیوندید و از اخبار صنفی مطلع شوید
#کانال_معلمان_عدالت‌خواه

🆔 @edalatxah

https://t.center/edalatxah