سوسیالیسم کارگران

#سپیده_رشنو
Канал
Новости и СМИ
Политика
Образование
Юмор и развлечения
Персидский
Логотип телеграм канала سوسیالیسم کارگران
@SkaregariПродвигать
739
подписчиков
32,8 тыс.
фото
21 тыс.
видео
8,59 тыс.
ссылок
سوسیالیسم کارگری خبرها و گزارش های کارگری،تصویرها و کلیپ و مطالب و نظرات و پیشنهاد های خود را از این طریق برایمان ارسال کنید @AmAe123
نوشته سحربهشتی, خواهر ستار بهشتی برای #سپیده_رشنو

در دل این ظلمت وفساد،جایی که بدن، فردیت، و زندگی ما به جرم تبدیل شده‌اند، صدای تو چون آتش درکوره‌ای از تاریکی درخشان شده است. درخت نام تو باریشه‌های عمیق و استقامت بی‌پایانش، نشانه‌ای ازمقاومت دربرابر قوانین ظالمانه‌ای است که در تلاش‌اند تا آزادی و کرامت انسانی را به زنجیر بکشند.
این شر و فساد که به تمامی ابعاد زندگی ما نفوذ کرده، تنها به اقلیت خاصی محدود نمی‌شود. بلکه تمامی ما به نوبت خود قربانی این فساد هستیم.  این ساده ترین و کامل ترین تعریف از اوضاع امروز جامعه ایرانی است که سپیده گفت.
سپیده که صدایش، شجاعت و ایستادگی‌ اش بیانی است از اینکه نباید تحت سلطه قوانینی که به دنبال تضعیف کرامت انسانی هستند، باقی بمانیم، همان که مادر گوهرم همیشه بیان میکند، از مقاومت و مداومت در مبارزه برای نجات و آزادی می‌گوید.
این ظلم که به عمق زندگی ما نفوذ کرده، باید به پایان برسد، به پایانش خواهیم رساند و این پایان تنها از طریق مبارزه قاطع و متحد ما ممکن است، ممکن اش خواهیم ساخت. ما همین جا در همین مملکت چشم در چشم!
ما با تمام توان و بدون هیچگونه تردیدی به مقابله با این فساد و ظلم و جنایت برخاسته‌ایم، ما صدای آزادی و عدالت در ایران را به گوش جهانیان خواهیم رساند. ما با هم  ثابت خواهیم کرد که هرگز در برابر ظلم تسلیم نخواهیم شد.
پایداری و قوت برای خواهرم سپیده آرزو دارم چرا که در این نبرد علیه اهریمن، ظلم و نابرابری، صدایش نمادی از امید، مقاومت و تغییر است.
#زندگی_مبارزه_است
#مقاومت_زندگیست
#زن_زندگی_آزادی
#عدالت_رهایی
#پوشش_اختیاری
#اعدام_قتل_عمد_دولتی
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد

@zan_j
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🛑سپیده های انقلابمان را بتابانیم ☀️

در محکومیت حکم ظالمانه‌ی  #سپیده_رشنو جمعه ۵ مرداد ١۴٠٣ ساعت ٢١:٠٠  می نویسیم:
  #⃣آزادی_سپیده_رشنو

#سپیده_های_انقلاب
#زن_زندگی_آزادی

تشکل دانش‌آموزان انقلابی بوشهر
📣@BushehrStu | Instagram
📞@BuStuSupport
.
🔸انجمن قلم آمریکا با انتشار متنی به قلم #سپیده_رشنو، نویسندهٔ معترض به #حجاب_اجباری، از نویسندگان سراسر جهان خواست دربارهٔ وضعیت او و نویسندگان زندانی دیگر در ایران بنویسند.

🔸این متن با موضوع «ادبیات مبارزه» به فاصلهٔ کوتاهی پیش از احضار خانم رشنو برای حکم زندان در روز پنجم مرداد منتشر شده است.

🔸این نویسنده در متن خود آورده است «در رژیم توتالیتر مانند جمهوری اسلامی، ادبیات مبارزه گاهی "روایتی ساده" است».

🔸در ادامهٔ این متن آمده است: «در چنین رژیم‌هایی که رسانه‌ها، مطبوعات و کتاب‌ها همیشه سانسور می‌شوند تا تصویری نادرست به‌عنوان حقیقت ارائه کنند، روایت‌ها نقش مهمی در مبارزۀ این روزها دارند.»

🔸سپیده رشنو اول مرداد امسال از سوی واحد اجرای احکام قوه قضائیه برای برای تحمل حکم سه سال و هفت ماه حبس به زندان اوین فراخوانده شد.

#جنگ_علیه_زنان
#نه_به_حجاب_اجباری
#زن_زندگی_آزادی
@nedaeziran
Forwarded from Everyday resistance
آن‌ها که مانده‌اند و چشم در چشمِ استبداد به شاه و شیخ و ارباب نه می‌گویند، خاری هستند در چشمانِ ساواکی و سپاهی.

تا باد #زن_زندگى_آزادى
خاری و خفت برای روزافزون برای لجن‌های محورمقاومتی و پهلوی‌گرا ( #مرد_میهن_گاوداری )

#آتش_شاکرمی #سپیده_رشنو
اولبار که به خانه ام آمدی در چارچوب در ایستاده، صدای قدم های شتابان و محکم ات که در راهرو پیچید دلم هری ریخت پایین.
بقول ما لرها " ضِرپِ پا " ت میامد. یعنی که گام برداشتن ات ضرباهنگی محکم دارد، سفت پا میکوبی!

ازپله ها بالا آمدی، چشم هایت برق داشت و بغض، بغل ات کردم، تن ات گرم و پرتپش بود، گونه ات را بوسیدم، نمی گرم، بوی تند ِ زندگی.....دلم هری ریخت پایین
.
.

از آنروز چهار ماه میگذرد
با هم دوستی ای عمیق را آغاز کردیم، روزها و روزها با هم وقت گذراندیم، با هم آواز خواندیم، آشپزی کردیم، خندیدیم، گریه کردیم، سفر رفتیم، با هم و از هم عکس گرفتیم....
و هر روز که با تو گذراندم بارها و بارها دلم هری ریخت پایین.
.

.
عزیز ِ من
حالا دارم بدرقه ات می کنم تا بروی زندان
و دلم توی مشت ام است.
هر روز و با هر حرکت بدن ات، راه رفتن ات، نگاه کردن ات، لمس ِ آن تپش ِ جوان ِ پر از زندگی و آن دل ِ روشن و لطیف و استوارت دلم هری ریخت پایین، و به زندگی گفتم ممنونم. ممنونم که بهم فرصت دادی با زنی دوستی کنم که چیزهای زیادی در خود دارد که مرا یاد جوجویم می اندازد. ممنون که بهم همچین فرصت نابی دادی.
.
.
.
سپیده ی قشنگم
استوار و روشنی، و زیبا، و سخت زیبا
نمیگویم دل قوی دار که این شب می گذرد،
می گویم ما خود این شب را به سپیده می رسانیم، بی انتظار ِ معجزه ای، با تکیه بر ذهن و جان و توان ِ خویشتن.
ما خود
این شب را
به سپیده میرسانیم
بی انتظار
با تکیه بر بینش و آزادگی مان
.
.
.
#نیکا_ساکرمی

#سپیده_رشنو
از صفحه اینستا گرام:آتش شاکرمی

#زن_زندگی_آزادی
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
@zan_j
#سپیده_رشنو باید خود را برای اجرای حکم ۳ سال و هفت ماه حبس، در رابطه با پرونده سال ۱۴۰۱ به زندان اوین معرفی کند.


🖍 مسئولان قوه قضاییه به سپیده رشنو، فعال مدنی مخالف حجاب اجباری، اعلام کردند باید خود را برای اجرای حکم ۳ سال و هفت ماه حبس، در رابطه با پرونده سال ۱۴۰۱ به زندان اوین معرفی کند. با وجود اینکه محکومیت حبس شش ماهه او در پرونده دوم در نهایت به جزای نقدی تبدیل شد، باز هم مسئولان قضایی اصرار به اجرای محکومیت تعلیقی در پرونده «بی‌آرتی» دارند.

#فعالین_مدنی
#حق_شهروندی
#حق_تشکل
#حقوق_بشر
#علیه_بی_تفاوتی
#علیه_اعدام
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد

@zan_j
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
اسب سرکشیم ما
#سپیده_رشنو، شاعر، نویسنده و مخالف #حجاب_اجباری، یک قطعه موسیقی با نام «درگلوی همۀ ما فریادی است» را در صفحۀ شخصی خود در اینستاگرام منتشر کرده است.
شعر، ملودی و صدای این قطعۀ آوازی از خود رشنو است و با تصاویری از اعتراضات زنان ایران در سال ۱۴۰۱ و شماری از جان‌باختگان و کشته‌شدگان اعتراضات «#زن_زندگی_آزادی» همراه شده است.
سپیده رشنو تابستان ۱۴۰۱ پس از آن بازداشت شد که ویدئویی از اعتراض او به یک زن محجبه در اتوبوس در شبکه‌های اجتماعی بازتاب گسترده‌ای یافت. او پس از آزادی موقت با وجود فشارهای بسیار به اعتراض مدنی خود به حجاب اجباری ادامه داد.
این نویسنده پیشتر گفته بود که بابت پرونده اول مربوط به اعتراض در «اتوبوس» حکم سه سال و هفت ماه حبس، بابت پرونده دوم در ارتباط با «اعلام خبر تعلیق دانشگاه» حکم چهار ماه حبس و برای پرونده سوم یعنی «حضور با پوشش انتخابی در روز دادگاه پرونده دوم» حکم یک و نیم میلیون تومان جزای نقدی دریافت کرده است..


#زنده_باد_انقلاب
#زن_زندگی_آزادی
#کارگر_زندانی_زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#توماج_صالحی آزاد_ یاید_ گردد
#نان_کار_آزادی_حکومت_کارگری


@Skaregari
📌آخرین وضعیت از سپیده

📄سامان برادر #سپیده_رشنو از توقف حکم حبس سپیده تا ۲۰ اسفند خبر داد.
سپیده روزنامه‌نگار و دانشجوی تعلیقی #دانشگاه_الزهرا است که به ۳سال و ۱۱ماه حبس محکوم شده بود که دیروز بی‌حجاب مقابل اوین حاضر شده بود!

✌️بازداشت، تهدید، زندان، اعدام، شکنجه، هیچ‌کدام نمی‌تواند اراده و استواری ما را بازدارد!

🔵#کمیته_دادخواهی:
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
📞 @isf_uni_admin
🔗 ایکس(توییتر) | اینستاگرام | تلگرام
#زینب_جلالیان وارد هفدهمین سال از حبس بدون مرخصی شد.
#فروغ_تقی_پور به ۱۵ سال حبس محکوم شد.
#مرضیه_فارسی به ۱۵سال حبس محکوم شد.
#شهدخت_خانجانی به ۱۱ سال حبس محکوم شد.
#وریشه_مرادی و #پخشان_عزیزی تحت شکنجه و بازجویی‌های بی‌وقفه قرار دارند و بیم آن می‌رود احکام بسیار سنگینی دریافت کنند.
#سمیرا_احمدی در #سقز به ۳ سال حبس محکوم شد.
#سپیده_رشنو به تحمل ۴سال حبس محکوم شد.
#حوریه_محسنی به ۴ سال حبس محکوم شد.
#آرمیتا_پاویر به ۲۳ماه حبس محکوم شد.
#شریفه_محمدی فعال کارگری کماکان در بازداشت به سر می‌برد.
#تینا_دلجو فعال سیاسی-اجتماعی برای تحمل یک‌سال حبس روانه #زندان_لاکان_رشت شد.
#بهاره_شیری مادر شهید آزادی و برابری #علی_عباسی به شش سال حبس محکوم شد.
#سمانه_اصغری مدافع حقوق کودکان به یک سال حبس محکوم شد.
این‌ها برخی از احکامی هستند که تنها طی یک‌ماه اخیر برای سرکوبِ زنانِ مبارز صادر شده‌اند.
می‌توان بابِ طبعِ #صنعت_حقوق_بشر تا ساعت‌ها به شمردنِ تعداد زندانیان و محکومین سیاسی ادامه داد و مبارزان را به اعداد تقلیل داد.
لیکن هر یک از این نام‌ها، یک زندگی هستند که برای دقایق، ساعات و سال‌های پیش‌روی خود آرزوها داشته و دارند.
از کنار نام‌ها نباید به سادگی گذشت. نباید آن‌ها را به تیترهای خبری فروکاست و به کالایی‌سازی مبارزه یاری رساند.
کافی‌ست به مورد زینب جلالیان دقت کنید: ۱۷ سال بدون یک روز مرخصی.
عمر یک انسان چقدر است که ۱۷ سال از آن در بدترین زندان‌های ایران سپری شود؟ نوزادی که ۱۷ سال قبل متولد شده است، اکنون واپسین روزهای دبیرستان خود را سپری می‌کند‌. خودِ شما! از ۱۷ سال قبل تا امروز چقدر تجربه کرده‌اید؟ ۱۷ سال. ۱۷ سال. این عدد را، در تاريخچه‌ی زندگی خود لحاظ کرده و به سرعت ۱۷ سال گذشته‌تان را مرور کنید. ۱۷ سال.
فروغ تقی‌پور متولد ۱۳۷۳ است. او پیش‌تر نیز مدت‌ها زندانی بوده و اکنون در آستانه‌ی ۳۰ سالگی، حکمی دریافت کرده است که تا ۴۵ سالگیِ او را در زندان رقم خواهد زد.
با نگاه به تعداد زندانیان سیاسی و احکام بی‌رحمانه، درمی‌یابیم که خلاصه شدن دولت در ایران به نهادِ سرکوب سیاسی، نتوانسته است مانع از مقاومت/مبارزه گردد.
مبارزه به فصول مشخصی که قیام‌ها فوران می‌کنند خلاصه نمی‌‌شود. چراغ مبارزه را از سال‌های سیاه دهه‌ی شصت تا امروز، همین زندانیان سیاسی روشن نگاه داشته‌اند و حسرتِ تسلیم شدن را بر دل حاکمان جمهوری اسلامی گذاشته‌اند.
هیچ‌یک از این نام‌ها به زندانی شدن علاقمند نیستند! آن‌ها برای پاسداشتِ زندگی، از جوانی خود دست شسته‌اند و تحقق آرزوهای خویش را در گرو تحقق آرزوهای سرکوب‌شده‌ی ستم‌دیدگان ایران دانسته‌اند.


#زنده_باد_انقلاب
#زن_زندگی_آزادی
#پیش_بسوی_اتحاد_جنبش_ها_حول_نان_کار_آزادی
#پیش_بسوی_اعتصابات_سراسری
#کارگر_زندانی_زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#نان_کار_آزادی_حکومت_کارگری

@Skaregari
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🍃🍃
اینک...
برخیز و
در انبوهِ هذیان    
          چشم بُگشا
        به آمیزشِ تصویر ،
                  با واژه
                 نگاه کن :
              آری
            لغزشِ باد
              از سَرانگشتان‌ات
                        سرودِ من
                             از زندگی‌ست

برشی کوتاه از #شعر قطع‌نامه ( مجموعه اشعار تراشه‌های یک پیراهن )

#برای #سپیده_رشنو

✍️ #امید_آدینه

@etehad_bazn
Forwarded from نان و آزادی
⬛️‏متن کامل نوشته‌ی #سپیده_رشنو

◾️با سامان داشتیم می‌زدیم‌ بیرون که راه بیفتیم سمت خرم‌آباد. سامان گفت : «پس شال نمیاری؟» گفتم نه. گفت: «اون‌جا تهران نیست، ایرج (پدرم) قاطی می‌کنه، با دلخوری میندازی سرت.» با نیشِ بازی گفتم «زن، زندگی، آزادی» که فقط برای تهران نیست.
گفت: «مِه کاری وات نارم، خوت دونی و ایرج.»

◾️بعد از ۱۱ ماه داشتم می‌رفتم خانهٔ پدری. چرا ۱۱ ماه؟ چند ماهیش آن روزهای قبل از خبرِ تعلیقِ دانشگاه بود. ایرج فکر می‌کرد دخترش سرش را زیر انداخته، توی تهران روسری سر می‌کند و دارد درسش را می‌خواند. اصلاً به همین خاطر بود که با برگشتن به تهران بعد بازداشت اول موافقت کرده‌ بود. که دخترش نه تنها سر نکرده‌ بود، قید دانشگاه و درس خواندن را هم زده‌ بود و آن حالت قهریِ خانواده را هم به جان خریده‌ بود. بخش دومِ این یازده ماه برمی‌گردد به پروند‌ه‌‌ دومی که فی‌الفور بعد از خبر تعلیق دانشگاه ساخته‌شد و ممنوع‌الخروجی از تهران تا حالا.

◾️شب رسیدیم. پدرم حمام بود. چند بار رفتم جلوی درِ حمام صداش کردم. ادای پشه‌ توی مهمونی را درآوردم که: «ایرج... ایرج... » جواب نداد. بعد ۱۱ ماه همچنان قهر بود. خونم تلخ شد و انگار که از آن خونِ تلخ به اندازهٔ بُزاقی نشت کرد توی دهانم که نمی‌شد قورتش داد. سامان توی اتاق‌خواب نشسته‌ بود و مادرم جلوی تلویزیون. هر دو سکوت کرده‌ بودند.

◾️از حمام که آمد بیرون پریدم و با همان لختی، پوستِ خیسش را بغل کردم. لاغریِ میانسالی نشست توی بغلم.‌ ریش‌های سیاهِ حنا هندی گذاشته‌اش و کله‌ سفیدش از هفت فرسخی داد می‌زد که هم‌چنان زندگی را دوست دارد و نمی‌خواهد سفیدیِ سال‌های زحمت از سر تا ریشش بنشیند.

◾️یک سال دوری و دلتنگی و رفتن توی نقشِ پشه، نیشش را باز کرد. راند اول به خیر گذشت. یعنی اصلاً نفهمیده بود کله‌ی من تهران تا خرم‌آباد را چه شکلی آمده. عصبانیتِ تا این‌جاش هم برای همهٔ تیترهایی بود که در شبکه‌ها دیده‌بود یا چیزهایی که مادرم ازش قایم کرده‌بود و از دهن همسایه و آشنا شنیده‌ بود.

◾️فرداش از خانه می‌زدیم بیرون که برویم خانه‌ی مادربزرگم که توی روستا بود. مادرم گفت: «هوا سرده، یک کلاهی بپوش که سرما نخوری.» گردن کج کردم و خندیدم که نترس ملوک، چیزی نمی‌شه. رفتیم خانه‌ی مادربزرگم. همسایه‌‌ها با دهان باز و بعضاً لبخند زُل می‌زدند. کمی توی تخمِ چشمِ روستا چرخیدیم، به مادربزرگ سری زدیم و برگشتیم.

◾️برگشتیم و پدرم دم خانه بود. داشت با ماسه و شن و بیل ور می‌رفت. به رد چشمش که خوردیم، چشم تنگ کرد و نگاه تیز. عصبانیت دهانش را خط صافی بدل کرده‌بود. سوت راند سخت زده‌ شد.

◾️داد زد سر مادرم که تو بلد نیستی به بچه‌ات بگی چطور لباس بپوشه؟ گفتم به خودم بگو. دوباره رو به مادرم داد زد یعنی تو نمی‌فهمی این‌جا روستاست و ما آبرو داریم؟ دو نفر از همسایه‌ها روی پشت‌بام بودند و شاهد دعوا. گفتم چرا به خودم نمی‌گی؟ بابام یک تهدیدی کرد رو به مادرم که بهش بگو یک چیزی بندازه روی سرش. ایرجِ شاکی بود. دوباره پشه شدم تا قبح دعوا بریزد و بقیهٔ سکانس دعوا توی خانه اکشن بخورد. شب هم قهر بود. هم با من، هم با مادرم. یک بار دیگر هم دعوا شد، بحث شد اما چیزی برای همیشه عوض شده‌بود. پذیرفته؟ نمی‌دانم. ولی دیگر می‌داند که چیزی نمی‌تواند جلوی من را بگیرد.

◾️این‌جا «دست‌به‌زانو»ست. ساد‌ه‌ روستایی در ده کیلومتریِ مرکز شهر خرم‌آباد. جایی که در مدرسهٔ دو کلاسه‌اش اولین اِنشایم را خواندم. جایی که تونلِ حجاب‌بان ندارد اما مرد‌ها و حتی خود زن‌ها، به سفت روسری‌ بستنِ زن‌ها عادت کرده‌اند. شبیه مادرم که می‌گوید احساس می‌کنم لختم. می‌گویم اولش همین‌طوری است. آدم احساس می‌کند پوست سرش باد می‌خورد بعد کم کم عادت می‌کنی. کاش مردهای همین روستا یک روز روسروی بپوشند تا شاخ دربیاورند که چرا این پارچه باید دور سرشان باشد.

◾️این‌جا دست به زانوست و گل‌افشانِ پنجم همان کوچه‌ایست که زن ۲۳ ساله‌‌ای در تاریکیِ شب با عرقِ سردی پشت گردنش از آن دوید برای آینده‌ای که یک مِه غلیظ بود. دوید برای سرزمینِ مقدسِ فردیت. که یا باید می‌ماند و تبدیل به هیئتِ زندگیِ از دست رفته‌ی غم‌انگیزی می‌شد یا می‌رفت برای زندگی و همه‌ی خسارتِ رفتن را به جان می‌خرید. 
این‌جا همان کوچه است و حالا زنی ۲۹ ساله بازگشته با حقیقتی که دیگر نمی‌خواهد از کسی پنهانش کند. بی این که بدود، بی این که فرار کند و بی این که بیمِ روبرو شدن داشته باشد. بازگشته تا بر چهرهٔ زادگاهش، بر چهره‌ی روستا بنویسد زنده‌باد همه‌ی سدهایی که شکستند و زنده‌باد همه‌ی سد شکنان. بنویسد زنده باد فاتحانِ ایستاده بر سدها، زنده‌باد ویداها...





#زن_زندگی_آزادی
#نه_سلطنت_نه_رهبری_آزادی_و_برابری
#پیش_بسوی_اتحاد_جنبش_ها_حول_نان_کار_آزادی
#نان_کار_آزادی_حکومت_کارگری
 
 
@Nan_Azadi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نامه #سپیده_رشنو به #سروناز_احمدی: دیگر چیزی نمی‌تواند جلوی مذاب کلماتم بایستد

دیماه ۱۴۰۲

پیشتر در آذرماه سروناز احمدی، زندانی سیاسی و فعال حقوق کودکان از بند زنان اوین پیام صوتی برای سپیده رشنو به بیرون زندان مخابره کرده بود؛ نامه اخیر سپیده رشنو پاسخی است به پیام سروناز احمدی از زندان.

🔹#کمیته_دادخواهی
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
📞
@isf_uni_admin
🔉
@isfahanuni97
‌   🔴 برای سپیده رشنو

"شما به آگاهی و اراده‌ها باخته‌اید"
برای #سپیده_رشنو
برای سپیده که به جرم ایستادن پای یکی از اولیه‌ترین حقوق انسانی یعنی حق انتخاب نوع پوشش به چهار سال حبس محکوم شده است.
ناگفته پیداست که چهار سال اسارت سیاه تغییری در حقیقت تو ایجاد نخواهد کرد
در حقیقت شجاعت و آزادگی تو،
حقیقت شوریدگی و رهایی تو،
کنار تو ایستاده‌ایم
همراهیم و همدرد
سپیده‌ی ما

"زیرا که چون آفتاب فرو شود افق سرخ بماند از پس او. آنگاه سرخی برود و آن سپیدی بر پهنا بماند که برابر سپیده‌ی صبح است."

از طرف جمعی از دانشجویان و دانش‌آموختگان دانشگاه هنر

5⃣2⃣1⃣6⃣
🆔 @senfi_uni_iran
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سامان رشنو، برادر سپیده رشنو با انتشار ویدیویی از خواهرش خواهان حمایت همگان از او شده و نوشته است: «ما طاقت نبودن تو را نداریم. تو نباید بری زندان، خواستم خواهش کنم صدای سپیده باشین تا قبل از اینکه دیر بشه.»
سپیده رشنو به جرم ایستادگی در برابر حجاب اجباری در دو پرونده به ۳ سال و ۱۱ ماه حبس قطعی محکوم شده است.

#زندانیان_سیاسی
#سپیده_رشنو
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#زن_زندگی_آزادی
#پوشش_اختیاری
@zan_j
🔴#از_تعلیق_بگو

نصب و انتشار پوستر در اعتراض به حکم #سپیده_رشنو و دیگر دانشجویان تعلیقی

📍#دانشگاه_الزهرا
🟥 #جنبش_دانشجویی: نه پادگان نه بنگاه، درود بر دانشگاه
🔉@isfahanuni97
آماده دریافت گزارش‌های کتبی، صوتی و تصویری از وضعیت دانشگاه‌تان هستیم:
📞@isf_uni_admin
🔴 نصب و انتشار پوستر در دانشگاه الزهرا در اعتراض به احکام ضد دانشجویی.

امروز دانشجویان دانشگاه الزهرا پوسترهایی در اعتراض به حکم #سپیده_رشنو و احکام تعلیق صادر شده برای باقی دانشجویان در محیط دانشگاه منتشر کردند.

سپیده رشنو دانشجوی کارشناسی رشته نقاشی دانشگاه الزهرا در مجموع به تحمل ۳سال و ۱۱ ماه حبس قطعی محکوم شده است و در حال حاضر نیز پرونده‌ای با اتهامی مربوط به حجاب برای او تشکیل شده و در جریان است.

#از_تعلیق_بگو
#سرکوب_فراگیر
#اعتراضات_دانشجویی
#دانشگاه_الزهرا

5⃣2⃣1⃣1⃣
🆔 @senfi_uni_iran
Ещё