🔴بیانیه تبیینی شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران نسبت به عوارض حضور روحانیون در مدارس و تداوم سیاست آموزش ایدئولوژیک
در طی چهل و پنج سال گذشته، سیستم آموزشی در سطوح مختلف و از جمله مدارس همواره ابزار بازنمایی ارزشهای رسمی حاکمیتی و بازتولید نظام آموزشی ایدیولوژیک بوده است.
چارچوبی گزینشی و نگاهی ابزاری به مدرسه و ساختار آموزش و پرورش که در آن نگاهی انسانی به مقوله آموزش غایب است.
به عبارت دیگر، ساختار آموزشی برای حکومت مستقر، صرفا تا جایی محل توجه است که سربازانی برای پیشبرد اهداف سیاسی/ ایدئولوژیک حکومت تربیت کند.
با این همه نگاهی به وضعیت مدارس در کشور و توجه به خواستهها، مطالبات و رویاهای نسل نوجوان و جوان در ایران نشان میدهد که نه تنها حکومت در پیشبرد چنین سیاستی در ساختار آموزشی ناتوان بوده است که میان هنجارها و ارزشهای رسمی و ارزش های فرهنگی نسل جدید فرسنگها فاصله وجود دارد.
شکست سیاستهای حاکمیتی در ساختار آموزشی، در پیشبرد آموزش ایدیولوژیک، در بزنگاه جنبش ژینا/مهسا بیش از پیش نمایان شد.
همراهی گسترده دانشآموزان و معلمان با معترضان به شکلهای مختلف نمادی از این تلاشهای ناکام بیش از چهار دههای حکومت در یکسانسازی ساختار آموزشی با آموزههای اسلام سیاسی بود.
در طول جنبش و بعد از آن حاکمیت تلاش کرد با بازداشت دانشآموزان و معلمان و پس از آن با اخراج و تعدیل و جابجاییهای گسترده نیروی آموزشی در سطح مدارس به گونهای شرایط پیش آمده را مدیریت کند.
در طول یک سال گذشته نیز یکی از سیاستهای اعلامی و تبلیغاتی، استخدام طلاب و روحانیون در آموزش و پرورش و به کارگیری آنها در مدارس به عنوان نیروی آموزشی بوده است.
به عبارت دیگر هدف ترسیم شده، پاکسازی مدارس از نیروی آموزشی متخصص و جایگزینی آن با طلبهای است که کمترین تخصصی در حوزه آموزش کودکان و نوجوانان ندارد.
سیاستی که به شکلهای مختلف در طول بیش از چهار دهه دنبال شده است و نگاهی به ساحت اجتماعی و سیاسی بیانگر این مدعا است که نهاد روحانیت در همه حوزههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، امنیتی، نظامی و حتی صنعتی حضور چشمگیری دارد.
آموزش و پرورش نیز از چنین گزندی دور نبوده است، چرا که همواره در این سالها در راس مجموعه تدوین کتابهای درسی یک روحانی ریاست داشته است، بی آنکه کسی بداند که کدام ضرورت حضور دایمی یک روحانی را در راس این مجموعه ایجاب میکند.
با این همه حضور کمرنگ روحانیون در مدارس در این سالها نه از سر علاقمندی ساختار به تخصص، که بیشتر به عدم وجود منافع کافی و وافی در این بخش برای روحانیون است. چرا که نمایندگان آنها به نام حوزههای پرورشی و تربیتی تلاش داشتهاند که اجرا کننده سیاستهای تدوین شده نهاد روحانیت به عنوان بخش مهمی از طبقه حاکم در مدارس باشند.
با این همه جنبش ژینا/مهسا نگرانیهای عمدهای را برای سیستم مستقر بدنبال داشته است، به گونهای که حاضر شده است که به این حضور نمادین شکلی واقعی ببخشد.
استخدام گسترده روحانیون در آموزش و پرورش و سیاست جایگزینی آخوند به جای معلم در مدارس یک حرکت ارتجاعی به مکتب خانههای دهه سی میباشد که همه دستآوردهای آموزش و پرورش در صد سال اخیر را به باد میدهد. سیاستی که بیش از هر چیز ناشی از عدم شناخت صحیح از کودکان و نوجوان ایرانی و عادت چهل و چهار ساله به سیاستهای تجویزی/ دستوری است .
از آنجا که برای ما روشن است که ساختار سیاسی حاکم، کمترین علاقهای به تحول بهینه در ساختار آموزشی کشور ندارد و نشانه روشن آن قرار گرفتن فردی با سابقه امنیتی در راس آموزش و پرورش کشور است، ما به عنوان شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران با مخاطب قرار دادن خانوادههای ایرانی نسبت به عواقب حضور سیستماتیک روحانیون در مدارس و خطرات آن برای کودکانشان هشدار میدهیم :
یک: میدانیم که در سالهای اخیر کیفیت آموزش در مدارس ایران بدلایل مختلف از جمله بیکفایتی مدیران و تصمیمگیران آموزشی به شدت افت داشته است. حضور افراد غیر متخصص همچون روحانیون در مدارس میتواند وضعیت را به مراتب اسفناکتر سازد. چرا که حضور آنها در مدارس صرفا محدود به امور پرورشی و دروس دینی نیست. در ماههای اخیر مواردی از حضور روحانیون در مدیریت یا معاونتهای آموزشی و حتی دروس تخصصی در برخی مدارس مشاهده است.
متن کامل بیانیه را
اینجا بخوانید
#نه_به_آموزش_ایدئولوژیک #ژن_ژیان_ئازدای#جنین_زند_آجویی#زن_زندگی_آزادی#قادین_یاشام_آزادلیق🔹🔹🔹شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra 🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews