سوسیالیسم کارگران

#اکبر_معصوم_بیگی
Канал
Новости и СМИ
Политика
Образование
Юмор и развлечения
Персидский
Логотип телеграм канала سوسیالیسم کارگران
@SkaregariПродвигать
739
подписчиков
32,8 тыс.
фото
21 тыс.
видео
8,59 тыс.
ссылок
سوسیالیسم کارگری خبرها و گزارش های کارگری،تصویرها و کلیپ و مطالب و نظرات و پیشنهاد های خود را از این طریق برایمان ارسال کنید @AmAe123
🍁🍂
🔻پرویز بابایی درگذشت.

رفیق گرانقدر پرویز بابایی درگذشت. با پرویز در یکی از انتشاراتی ها آشنا شدم و به طرفه العینی میان ما دوستی گرمی شکل گرفت. او را از ترجمه هایش در ایام جوانی می شناختم و در وصفش شنیده بودم و بعدها در سرگذشت اش خواندم که از جمله ی کارگران حروف‌چینی بود که ضمن کار در حروف چینی با سیاست و فرهنگ آشنایی به هم زده بود، به حزب توده ایران پیوسته بود، از آن جدا شده بود اما هرگز اندیشه ی رهایی و برابری را کنار نگذاشته بود و در جریان کوچک اما سازگار با اندیشه و کردارش به فعالیت ادامه داده بود. چند نوبت هم گرفتار زندان و بند شده بود. پرویز، چنان که عادت حسنه ی کارگر جماعت است، انسانی خلیق، فروتن، مردم دار و مردم وار بود و به ندرت دیدم با کسی کل کل و محاجه کند. در بحث های خلافی چاره را در کناره جویی می دید و هرگز به کین توزی نمی گرایید. طرف های سال هشتاد و هشت یک بار به دیدن دوستی در مجموعه ای آمده بود که من هم سی سالی است در آن سکونت دارم. دوست را نیافته بود و به سراغ من آمد. ناهار را با هم بودیم و بعد راه افتادم به طرف کتاب فروشی های راسته ی دانشگاه تهران، طی راه گفت: « گوشم دائم به این رادیو و آن رادیو است. پاک افسرده ام، حالم بد است». به شوخی و جدی گفتم: « پرویز می دانی باطل السحر افسردگی و خمودی چیست؟ کار کار کار». یک سال بعد که باز به هم برخوردیم، گفت:« فلانی من پند تو را به کار بستم، حالم خوب شد، واقعاً خوب شد». گفتم: « چه حرف شنو، واقعاً شوخی مرا جدی گرفتی؟»
پرویز معرف من به جمع مشورتی کانون نویسندگان ایران بود. نسترن و من هر دو عضو بودیم و دعوت نامه ی سال هفتاد و هفت را برای مجمع عمومی ناکام کانون دریافت کرده بودیم اما تا آن زمان به جمع مشورتی نرفته بودم. سه روز پس از یافتن جسد ستم کشته ی راه آزادی محمد جعفر پوینده، پرویز از یکی از انتشاراتی هایی که در آن به شغل ویراستاری مشغول بود، تلفن کرد . خواست هر چه زودتر به دیدارش بروم . رفتم و گفت:« وظیفه خودم می دانم که از تو بخواهم در ماجرایی که برای کانون پیش آمده فعال رفتار کنی، این نشانی، این روز ،این ساعت و این قرار، بقیه اش با خودت...» جمع مشورتی کانون در منزل زنده یاد هوشنگ گلشیری برگزار می شد.

در مجلس بزرگداشتی که ده_ دوازده سال پیش در منزل یکی از دوستداران پرشمار پرویز برگزار می شد، از من هم دعوت کرده بودند که چند کلمه‌ای در مناقب پرویز و کاروبار او سخن بگویم. در آن مجلس گفتم که پرویز یک پا مورخ « تجربی » است که معمولا دقیقه ای از دقایق تاریخی را فروگذار نمی کند، در امانت داری دومی ندارد، بسیار « ثقه» و دقیق است و حافظه ای درخشان دارد. کاش پرویز می توانست در تمام این سالیان فارغ از « غم نان» به طورحرفه ای به کار تاریخ بپردازد. چند سال هم به مناسبت نود(۹۰)سالگی او مطلبی درباره ی او قلمی کردم که سالنامه ی یکی از روزنامه ها. منتشر شد.

یاد این رفیق خوشنام، فرهیخته، سوسیالیست مادام‌العمر و زحمت‌کش گرامی و یادگارانش پایدار

#اکبر_معصوم_بیگی

گروه اتحاد بازنشستگان


https://t.center/GEtehadbazneshastegan
Forwarded from Blackfishvoice (BFV)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔺آمریکا ۳۸ تن مواد غذایی را به غزه ریخت.

🔺ایالات متحده ۶۵۰۰۰ تن از بمب‌هایی که روی #غزه ریخته شده را تأمین مالی کرده است: این یعنی۷۷۵ کیلوگرم مواد منفجره در برابر هر ۴۵۰ گرم غذا.

🔺این شیوه‌ی کلاسیک استعمار است: یک سرزمین را اشغال و غارت کنید، بعد خرده‌ریزی را در قالب "کمک‌های بشردوستانه" به غارت‌شدگان اهدا کنید و نام خودتان را بگذارید: "منجی عالم بشریت".


🔺کتاب "امپریالیسم بشردوستانه، استفاده از حقوق بشر برای قالب کردنِ جنگ" تالیف #ژان_بریکمون با ترجمه‌ی #اکبر_معصوم_بیگی و #نسترن_موسوی در ایران منتشر شده است.


#GodblessUSA

#فاشیسم #صهیوفاشیسم #امپریالیسم #امپریالیسم_بشردوستانه
#صنعت_حقوق_بشر #صنعت_جنگ #رژیم_آپارتاید #بایکوت_اسرائیل #نسل_کشی_در_غزه
#westandwithpalestine🇵🇸


@Blackfishvoice1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔻
صحبت‌های #اکبر_معصوم_بیگی ، نویسنده، مترجم و عضو کانون نویسندگان ایران در حمایت از سه نویسنده‌ی در بند، رضا خندان(مهابادی)، بکتاش آبتین و کیوان باژن.
.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#اکبر_معصوم_بیگی :
«فعالیت کانونی برای رضا خندان بالا و پایین، عضو اصلی و جانشین و علی‌البدل نمی‌شناسد. در هر جا باشد می‌خواهد کار پیش برود. جنگ او با سانسور است؛ برای آزادی بیان شمشیر می‌زند.»
ویدئویی که می‌بینید بخشی از سخنرانی اکبر معصومبیگی است در «عصر نقد داستان کانون نویسندگان ایران». این برنامه در شهریور ۱۳۹۸ برگزار و به رضا خندان (مهابادی) تقدیم شد. متن کامل سخنرانی اکبر معصومبیگی تحت عنوان «اهمیت خندان بودن» در شماره‌ی صفر «بیان آزاد» که به گزارش کامل این نشست پرداخته، منتشر شده است.
«عصر نقد داستان کانون نویسندگان ایران؛ تقدیم به رضا خندان (مهابادی)» یکی از نشست‌هایی است که کانون نویسندگان در اعتراض به صدور احکام سه عضو خود، رضا خندان (مهابادی)، بکتاش آبتین و کیوان باژن، در سال ۱۳۹۸ برگزار کرد.
.