✍ این هفته رمانِ متفاوتی خواندم. داستانِ علمی تخیلی _ پساآخرالزمانی که به تازگی جایزه بهترین رمان ادبیات گمانه زنی (جایزه
#نوفه) را از آن خود کرده است.
🔹 تصور کنید روزی باران سیل آسا بیاید که قطع نشود. باران های بی پایان که روزها، هفته ها و ماه ها همه ی جهان را فرا گیرد. شهرها، برج های آسمان خراش، کوه ها به زیر آب بروند. اول کشورهای کوچک و جزیره ای مثل ژاپن و انگلیس. تنها کشورهایی که توانسته بودند پیش از غرق کامل، عده ای را به کشتی ها و زیردریایی ها بفرستند، کشورهای وسط قاره ها بودند. هر چه دورتر از دریا بودند، زمان بیشتری برای تجهیز کشتی ها داشتند. کشتی ناجی، یکی از همان کشتی ها بود که از جای خالی ارتفاعات البرز به سمت تهران هدایت شده بود. کشتی ناجی حاصل آینده نگری بازماندگان شهر تهران بود که کتابخانه ی ملی را تا جایی که امکان داشت به کشتی کوچکی منتقل کرده بود (صفحه ۸۳ کتاب)
حالا بعد از آن باران بی پایان و مه غلیظ ، آدم هایی زیادی زنده نمانده بودند ؛ آدم هایی که روی کشتی به گونه ای دیگر زندگی می کردند.
🔸 رمان پساآخرالزمانی «باران زاد» از کشتی ناجی آغاز می شود. کشتی ناجی، مبلغ آیینی به نام ناجی دارد که از بازماندگان روزگار قبل از فصل باران بوده و دانشمند و عالم است. شخصیت اصلی داستان جوانی به نام تیراد است که از کودکی در این کشتی رشد یافته و حالا به عنوان مبلغ و پیرو سوم زندگی میکند.
🔹 داستان از کشتی ناجی که خود ناجی آدم ها بوده شروع می شود. معمایی روی داده که باید مبلغان کشتی ناجی آن را حل کنند. مرگ های مشکوک زنانِ باردار! اول تصمیم داشتند آنها را
#قرنطینه کنند تا به راز مرگ های مشکوک زنان باردار پی ببرند اما برنامه تغییر می کند. به همین دلیل تیراد را انتخاب می کنند تا به عنوان نماینده به آکسان برود و مشکل را حل کند. اما مشکلات دیگری هم در مسیر تیراد روی می دهد : قصه ی دالیا و مادرش آسین ، ماجرای عاشقانه ی لیلی ، تولد ژنتیکی کودکانی که نیمی انسان هستند و نیمی دلفین، راز کتابخانه ممنوعه ، چرایی حکم اخراج پارسانا از کشتی ناجی و ... که همه ی این مشکلات گویا به هم ارتباط دارند. رمان
#باران_زاد فوق العاده جذاب و کشش دار است و خواننده را مجبور می کند داستان را تا پایان ادامه بدهد.
🔸 رمان نوشته ی دوست عزیز خانم
#ضحی_کاظمی است که سال گذشته توسط نشر
#کتابسرای_تندیس منتشر شده است. سال ۹۴ از خانم کاظمی دو رمان «سال درخت» و «و اینجا کسی مُرده است؟» خواندم که رمان
#سال_درخت ش فوق العاده بود.
✍ #مصطفی_بیان پنجشنبه هجدهم اردیبهشت ۱۳۹۹
@Simurgh_Dastan