📖 ملکتاج، من تو رو خیلی دوست دارم. حتی بیشتر از آقای مصدق. راستش، حتی خیلی بیشتر از آقای مصدق. تو شور و حال زندگیم بودی، اگر چه سالهای ساله که زندگیم از شور و حال خالیه.
ملکتاج، خشک و بیروح گفت: «دیگه شور و حالی لازم نیست، چون همه چیز تموم شده. همهٔ نگرانیا، همهٔ دلهرهها، همهٔ یکدندگیا.»
🖇 برشی از داستانبلند دکتر نون زنش را بیشتر از مصدق دوست دارد /
#شهرام_رحیمیان / نشر نیلوفر / چاپ چهارم ۱۳۹۴
@Simurgh_Dastan