🍃دخترک باچشمانی خیس،به کادوهای بستهبندیشده نگاه میکرد. چه رؤیاهایی که شبانه بافته بودو با رج به رج آن خندیده بود،
#بغض کرده بودازشدت خوشحالی،اشک ریخته بود،از شوق و بوکشیده بود
#عطر_تنی را که روی این تارهای بافته نشسته بود.
🍃حالاچندروزی است که این تار بافتهشده ریشریش شده،ازهم رفته و دیگرعطر،تن هیچکس از،آن به مشام نمیرسد!بوی
#خون میآید،بوی
#باروت وخاک،صدای هیاهو و
#فریاد زنان وکودکان از،این تارهای از،همرفته به گوش میرسد...
🍃تصویر
#پیکری زخمی برتارهایش نقش بسته،دخترک صاحب پیکر را میشناسد.روزی در
#آغوش اوکلمه بابا،راهجی کرده بود.او در،این هیبتی که درون تصویرمتلاشی شده قد کشیده بود..نوازشهای صاحبش را چشیده
#قربانصدقههایش راشنیده و به خاطر،سپرده بود.
🍃دختر،اینبارنگاه غمبارش را به تابلوی روی دیوارمیدهدو بعدنگاهش نام نشسته درگوشه قاب را،هدف میگیرد:
#حسن_حزباوی!
🍃پدرش در،کوت عبدالله
#اهواز چشم بازکرده بود.خلق وخویش آیینه تمامنمای
#شهدا بوداینطور،دیده بودندومیگفتند!برای دفاع از
#حرم که رفته بودپدرش ناراضی بود،ناغافل رفت!ناغافل هم
#شهید_شد...
🍃دخترک روزهای خوش قبل از این واقعه را دورمیکند
#بیستوسوم_آذر روزتولدش بود،خانواده در،تکاپو بودند کادوهایش را،زودتربگیرندوآماده کنند. قراربودسوپرایز،شود.اماقضیه،برعکس شد!پدرش کادوی تولدش را،زودتر از
#محبوب خویش دریافت کردو او،بود که با،خبرپروازش خانوادهاش را سوپرایزکرد،زودتر،ازلحظه
#موعود، ناغافل!
🍃حالا،امادخترک ازبین این همه
#حسرت فقط بغض غافلگیرکردن پدر،و رؤیایی که بافته بود،به دلش ماند...رؤیایی که رؤیا ماندو تحقق نیافت...
♡
#سالگردشهادتت_مبارک بهترین بابای دنیا!♡
🍁به مناسبت
#سالروزشهادت #شهیدحسن_حزباوی📅تاریخ تولد:۲۳ آذر۱۳۶۱
📅تاریخ شهادت:۱ آذر۱۳۹۳
🥀مزارشهید:گلزار شهدای اهواز
🕊محل شهادت : سوریه
#گرافیست_الشهدا#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است📡 @shohada72_313